(Minghui.org) در 20نوامبر2019، حدود ساعت 5 صبح درد عجیبی را در سرم احساس کردم. در منزل تنها بودم. با دخترم تماس گرفتم که به من کمک کند. قبل از اینکه غش کنم، قفل در را باز کردم.

دخترم وارد و متوجه شد که بی‌هوش هستم. او به برادرم زنگ زد. آنها باعجله مرا به اورژانس بردند. پزشک گفت که من دچار خونریزی مغزی شده‌ام و در شرایط بحرانی قرار دارم. خونریزی‌ام آنقدر شدید بود که پزشک گفت احیای من فایده‌ای ندارد. دخترهایم ترسیده بودند و به‌شدت گریه می‌کردند.

خواهرم سریع به بیمارستان آمد. او تمرین‌کننده فالون دافا است. سعی کرد همه را آرام کند و از آنها خواست تا این عبارات را تکرار کنند، «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» او گفت که مردم بعد از تکرار این عبارات احساس کردند که برکت نصیب‌شان شده است.

خانواده می‌خواستند مرا به بیمارستان پیشرفته‌تری منتقل کنند. پزشک از ما خواست منتظر باشیم تا دوران بحرانی را پشت‌سر بگذارم. او نگران بود که حرکت من امکان دارد باعث خونریزی بیشتری در مغز شود. بیست دقیقه بعد، آن پزشک اظهار داشت که دوره بحرانی‌ام تمام شده است و درخواست کرد به بیمارستان شیجیاژوانگ منتقلم کنند.

خواهر و دخترهایم در راه بیمارستان شیجیاژوانگ به تکرار «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» ادامه دادند. بعد از اینکه رسیدیم، پزشک آنجا مغزم را معاینه کرد و هیچ خونریزی پیدا نکرد. آنها با من ماندند و امیدوار بودند که معجزه‌ای رخ دهد. آن اتفاق افتاد!

من هوشیاری‌ام را دوباره به‌دست آوردم و چشم‌هایم را باز کردم. آنها خیلی خوشحال بودند که من بیدار شدم. بهبودی‌ام خیلی خوب پیش رفت. پس از 66 روز بستری شدن به منزل برگشتم. می‌توانستم ورزش کنم، صحبت کنم و غذا بخورم. همه چیز به حالت عادی برگشت.

سخنرانی‌های استاد لی هنگجی (بنیانگذار فالون دافا) را در دستگاه پخشی که خواهرم به من داد، گوش کردم. از استاد لی به‌خاطر نجات زندگی‌ام متشکرم. کل خانواده‌ام بسیار سپاسگزار هستند. ما همواره آن عبارات شگفت‌انگیز را به‌یاد خواهیم آورد: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی بردباری خوب است.» من هم‌چنین به همه بستگان و دوستانم درباره تجربه‌ام خواهم گفت.