(Minghui.org) می‌خواهم به‌عنوان یک شاگرد دورۀ اصلاح فابرخی از تجربیات روزانه‌ام را در زمینه روشنگری حقیقت به اشتراک بگذارم. در مواقعی که مردم حقیقت فالون دافا را نمی‌پذیرند، من ناراحت و پشیمان می‌شوم،‌ اما اگر آنها حقیقت را بپذیرند برای آنها خوشحال خواهم شد. وابستگی‌های تمرین‌کنندگان غالباً باعث ایجاد مصائب بین یکدیگر می‌شود. همه ما دائماً در دافا ‌تزکیه می‌کنیم و در حین انجام سه کار شین شینگ خود را ارتقا می‌دهیم.

نگاه به درون و از بین بردن حسادت

اخیراً برای روشنگری حقیقت با تمرین‌کننده‌ای به نام یوان بیرون‌ رفتم. ما در بازاری در فضای باز بودیم و برای مردم حقیقت را روشن می‌کردیم که باران شدیدی شروع شد، بنابراین تصمیم گرفتیم به یک مرکز خرید برویم.

پس از پایان باران هنگام خروج از مرکز خرید، لباس‌های زیادی را در حال حراج دیدیم. یوان گفت: «ببین! این پیراهن شبیه پیراهن توست! » وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت که 69 یوان است. به او گفتم: «وقتی سه سال پیش آن را خریدم، 300 یوان بود!»فروشنده مرا تشویق کرد که یکی دیگر بخرم و من توانستم بین آنها بچرخم.

تصمیم خرید ‌نداشتم و نمی‌دانستم بخرم یا نه. در این لحظه، یوان لباسی را امتحان کرد و تصمیم گرفت آن را بخرد. در حالی که او می‌خواست هزینه آن را بپردازد، من مانع شدم و به او گفتم که آن را نگیرد. گفتم که پیراهن مناسب او نیست و ظاهر خوبی ‌در آن ندارد. معمولاً یوان همیشه به توصیه‌ها و پیشنهادات من گوش می‌داد،‌ اما‌ آن‌ روز فردی کاملاً متفاوت به‌نظر می‌رسید زیرا در خرید پیراهن کاملاً قاطع بود.

متوجه شدم که وضعیت من درست نیست و بلافاصله یوان را رها کردم. بعد از بیرون آمدن از مرکز خرید شروع به نگاه به درون کردم. واضح بود که خودخواه هستم زیرا اجازه نمی‌دادم کسی لباس مشابه من بپوشد. با نگاه بیشتر به درون، متوجه شدم که وابستگی به حسادت داشتم، ترس حفظ وجهه و اینکه  افراد دیگر در لباسی که معمولاً من می‌پوشم ظاهر بهتری داشته باشند. وابستگی من به حسادت کاملاً قوی مشخص شد!

استاد بیان کردند:

«زیرا حسادت به‌صورت بسیار نیرومندی در چین ظاهر شده است، آن‌‌قدر نیرومند که به‌صورت پدیده‌ای طبیعی درآمده و مردم نمی‌توانند آن ‌را در خود احساس کنند.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)

«شاید وقتی‌ یک‌ بودی‌سات‌وای زیبا را ببیند فکر بدی‌ از مغزش‌ بگذرد و چون از حسادت رها نشده است احتمالاً شروع‌ به‌ تضاد با بوداها کند. آیا این چیزها می‌توانند آن‌جا مجاز باشند؟ نمی‌توانند. پس‌ چه‌ کاری‌ برای آن‌ باید‌ انجام‌ شود؟ درست در میان افراد عادی باید از هر ذره از آن افکار بدی که دارید رها شوید و آن تنها راهی است که بتوانید رشد کنید و به بالا بروید.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

بعد از اینکه آرام شدم وقتی دیدم یوان آن پیراهن را خرید؛ آنقدر احساساتی نبودم. توانستم شگفتی‌های نگاه به درون را تجربه کنم.

گنجینه روابط تقدیری و تغییر عقاید و تصورات بشری‌ام

مِی تمرین‌کننده و در گروه مطالعه فا ما  است. هر زمان که تمرین پنجم را تمرین می‌کنیم یا افکار درست می‌فرستیم، او همیشه خواب‌آلود است و وضعیت را به درستی حفظ نمی‌کند. یکبار که تمرین سوم را تمرین می‌کردم، ناخواسته آه بزرگی کشیدم. می را سرزنش کردم و از خودم کاملاً شوکه شده بودم. متوجه شدم کنترل افکار و اعمالم را از دست داده‌ام.

شرمنده شدم. چگونه می‌توانستم با 20 سال ‌تزکیه، کنترل خودآگاه اصلی‌ام را از دست بدهم؟ من در ‌تزکیه سست بودم و متوجه وقار ‌فا نبودم. وقتی نگاه عمیق‌تری به خودم کردم، به این حقیقت پی بردم که به فا و استاد احترام نمی‌گذارم.

متوجه شدم که سایر تمرین‌کنندگان نیز حرکات تمرین می را مشاهده می‌کنند. می از حالت‌های نادرست خود کاملاً غافل شده بود و بدنش آنقدر به هم ریخته بود که تقریباً به ظرف آب در پشتش برخورد کرد.

می‌ به اظهارات تمرین‌کنندگان دربارۀ وضعیت‌ نادرست خود پاسخ نمی‌داد و سعی می‌کرد بهانه و توجیه بیاورد.

اگرچه رفتارهای نادرست می مطابق با استانداردهای استاد نبود،‌ اما ما به‌عنوان شاگردان استاد دافا نیز مقصر بودیم. متوجه شدم که فکر می‌کنم از می برتر هستم و از بالا به او نگاه می‌کردم. واقعاً از صمیم قلب به او کمک نکردم و او را شاگرد دوره اصلاح فا نمی‌دانستم. فقط می‌خواستم محیط اطراف و اطرافیانم را تغییر دهم. آنچه من واقعاً باید انجام می‌دادم این بود که خودم را به‌سمت بهتر شدن تغییر دهم.

من نتوانستم فرهنگ حزب کمونیست چین را که بر ذهن من تأثیر می‌گذاشت از بین ببرم و لازم بود که متواضع باشم و با پیروی از راهنمایی‌های استاد خود را آرام تر نگه دارم و نسبت به دیگران مدارا کنم. اگر من نسبت به می توبیخ و کینه نداشتم، شاید عوامل بدی که با می دخالت می‌کردند از قبل متلاشی شده بودند. ما باید یک رابطه تقدیری قوی داشته باشیم تا بتوانیم در این زندگی به استاد در اصلاح فا کمک کنیم! آیا نباید ابتدا خود را تغییر دهیم؟

در این دوره از آخرین ویرانی، هنگامی‌که ما باید موجودات ‌ذی‌شعور را نجات دهیم، این روندی از گداخته‌شدن برای رسیدن به طلای حقیقی است. چه دلایلی برای رنجش و نگه داشتن کینه دارم؟ ما پادشاهان آینده هستیم و این افتخار است، مقدس است، و یکبار فرصت در طول هزاران سال! چه دلایلی باید داشته باشم تا به شاگردان استاد نگاهی نادرست داشته باشم؟

با نوشتن این مقاله، متوجه شدم که مشکلات مشابهی با می دارم. آنها فقط متفاوت ظاهر می‌شوند من واقعاً پشیمان هستم که شین‌شینگ خود را بهتر ارتقا ندادم. من همیشه بر کاستی‌های سایر تمرین‌کنندگان تمرکز می‌کردم به جای اینکه به‌طور واقعی دافا را ‌تزکیه کرده و از آن پیروی کنم.

استاد بیان کردند:

«آنچه مریدان دافا به آن نائل می‌شوند مقام ثمرۀ باشکوه‌تری است و در عین حال، هر یک از آنها مسئولیت نجات موجودات ذی‌شعور بی‌شماری از یک بخش بدن کیهانی و نیز موجودات بسیار سطح بالایی را به عهده دارند.» ("ترکه بیدارشوی دیگر")
«تزکیه و اصلاح فا جدی است. این‌که بتوانید برای این دوره از زمان ارزش زیادی قائل شوید، درحقیقت موضوعی است درباره‌ این‌که بتوانید نسبت به خودتان پاسخ‌گو باشید. این دوره از زمان خیلی طول نخواهد کشید، اما می‌تواند تقوای عظیم موجودات روشن‌بین بزرگ، بوداها، دائوها و خدایان سطوح مختلف و حتی خداوندگاران سطوح مختلف را شکل دهد. هم‌چنین می‌تواند تزکیه‌کننده‌ای را که به سطح واقعاً بالایی رسیده اما با خودش کم‌تر جدی شده است، یک شبه نابود کند.»(" مریدان دافای دوره اصلاح فا "، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)

استاد ترکه بیدارشویی به من زدند. فهمیدم که ‌تزکیه بهبود خود ماست. من به درون نگاه نمی‌کردم، بنابراین وضعیت ‌تزکیه‌ام ‌هرگز بهبود نیافت. استاد و هم تمرین‌کنندگان واقعاً متأسفم.

در زمان باقیمانده، با جدیت تلاش می‌کنم، سه کار را به‌خوبی انجام می‌دهم و استاد را ناامید نمی‌کنم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.