(Minghui.org) با تلاش‌های مداوم تمرین‌کنندگان فالون دافا برای اطلاع‌رسانی ‌دربارۀ آزار و اذیت ایمانشان در 22 سال گذشته، افراد بیشتری در چین، حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های وابسته به آن را ترک کرده‌اند و با وجود آزار و شکنجه مداوم حمایت خود را از فالون دافا نشان داده‌اند.

در زیر چند ماجرا ارائه شده توسط تمرین‌کنندگان در سرتاسر چین را می‌آوریم که در آن برخوردهای خود را با افرادی که حقیقت فالون دافا را درک کرده‌اند به اشتراک می‌گذارند.

«چرا کمکم نمی‌کنی از حزب کمونیست چین خارج شوم»

یک روز در اواسط اکتبر2021، به بازار محلی رفتم. در کنار جاده سبزی فروشان زیادی بودند. انتهای راه انبوهی از سیب زمینی و خردل بود. فروشنده 60 ساله‌ای به من گفت که سیب زمینی زردش کیفیت خوبی دارد.

همسرش نزد من آمد و گفت: «سلام، مرا یادت هست؟ ما چند سال پیش همدیگر را دیدیم و شما این کلمات خوش‌‌یمن را به من گفتی: «فالون دافا خوب است؛ حقیقت، ‌نیکخواهی، بردباری خوب است.» همچنین کمکم کردی تا از اتحادیه جوانان کمونیست خارج شوم.» سپس ماسک خود را برداشت.

نگاهش کردم اما یادم نیامد. نمی‌خواستم بی‌ادب باشم، بنابراین پاسخ دادم: «این روزها چطورید؟»

او شاد بود: «خوب هستم، و همه چیز به آرامی ‌پیش می‌رود.»

سپس شوهرش گفت: «می‌دانی؟ بعد از اینکه کمکش کردی از لیگ جوانان خارج شود، او روز به روز بهتر شد. چرا به من کمک نمی‌کنی تا از ح‌ک‌چ خارج شوم؟ من عضو حزب هستم. چندی پیش سکته کردم.»

نمی‌توانستم جلوی خوشحالی‌ام را برای کمک بگیرم. همسرش بارها گفت: «ممنونم!» به آنها گفتم که باید از استاد لی، بنیانگذار فالون دافا تشکر کنند که در واقع ایشان کمکشان‌ می‌کنند.

حدود ده روز بعد دوباره از کنار غرفه آنها گذشتم و دیدم که آنها تقریباً همه سبزیجات خود را فروخته‌اند در حالی که فروشندگان دیگر هنوز مقدار زیادی برای فروش داشتند.

آنها دوباره از من تشکر کردند و من به آنها گفتم که دافا به آنها برکت داده است.

مرد مسن: «ح‌ک‌چ شیطان شیاطین است»

در حالی که با مردی 80 ساله صحبت می‌کرد، به من گفت: «دیده‌ام که چگونه ژاپنی‌ها به چین حمله کردند، اما هیچ شباهتی به رفتار حزب کمونیست چین با مردم چین نداشت.»

گفتم: «ح‌ک‌چ یک شیطان است.»

او تأیید کرد و افزود: «آن شیطان شیاطین است.»

چند سال پیش با مردی میانسال اهل شمال چین آشنا شدم. او گفت که هیچ یک از اعضای خانواده‌اش به‌دلیل تجربه پدربزرگش به ح‌ک‌چ نپیوستند.

پدربزرگ او یکی از اعضای ارتش قشون هشتم ح‌ک‌چ بود. او و همرزمانش در روز لباس‌های ارتش قشون هشتم را می‌پوشیدند تا به مردم کمک کنند چوب خرد کنند، حیاط را جارو کنند و آب ببرند. شب‌ها لباس‌های کومین‌تانگ را می‌پوشیدند تا مردم را غارت کنند. پدربزرگش به خانواده‌اش گفته بود که هیچکس از خانواده نباید در آینده به ح‌ک‌چ بپیوندد.

این مرد همچنین گفت: «اگرچه پسرم برای دولت کار می‌کند، اما عضو ح‌ک‌چ نیست و به حزب نپوسته ‌است.»

«از فالون دافا حمایت می‌کنم»

روزی در راه بازگشت به خانه، در خیابان مقابل یک میوه فروش ایستادم. مردی به همراه دختر دبیرستانی‌اش با موتورسیکلت آمدند و جعبه کادویی را به دست فروشنده دادند. وقتی می‌خواستند بروند، از آنها پرسیدم: «آیا از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شده‌اید؟» آنها رو به من کردند و گفتند: بله، خارج شده‌ایم.»

سپس از فروشنده پرسیدم که آیا او ‌دربارۀ خروج از ح‌ک‌چ می‌داند. او پاسخ داد: «فالون دافا خوب است! ح‌ک‌چ به زودی فرو می‌پاشد. من هرگز از ح‌ک‌چ پیروی نخواهم کرد. اگر حزب جدیدی تشکیل شود، من حزب جدید را دنبال خواهم کرد.»

در این هنگام مرد دیگری آمد. از او پرسیدم: «آیا درباره فالون دافا شنیده‌ای؟» او پاسخ داد: «من از فالون دافا حمایت می‌کنم! هیچ کسی در جهان نباید علیه فالون دافا باشد. فالون دافا به مردم می‌آموزد که از اصل حقیقت، ‌نیکخواهی، بردباری پیروی کنند. ح‌ک‌چ جرئت می‌کند که فالون دافا را تحت آزار و شکنجه قرار دهد. آن محکوم به فناست.»

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.