(Mingui.org) تزکیه در فالون دافا سلامتی فرد را بهبود می‌بخشد و خصوصیات اخلاقی را ارتقاء می‌دهد. خانواده‌های تمرین‌کنندگان فالون دافا نیز از طرق مختلف از مزایای این تمرین عالی بهره‌مند می‌شوند. مایلم دو ماجرای فوق‌العاده را با شما به‌اشتراک بگذارم.

زندگی با اصول دافا باعث درمان کامل می‌شود

جینگ، خانمی مسن که در منطقه‌ام زندگی می‌کند، به‌منظور ایجاد سرمایه‌هایی برای پسر کوچک مورد علاقه‌‌اش، چند قطعه زمین برای کاشت سبزیجات اجاره کرده است. او هر روز صبح زود بیدار می‌شود و تمام روز را در مزرعه کار می‌کند.

جینگ از سال 1996، در فالون دافا تزکیه کرده است. او شب‌ها کاملاً خسته بود و نمی‌توانست هنگام مطالعه فا قبل از خواب تمرکز کند. در تماشای تلویزیون و بازی با کارت نیز افراط می‌کرد.

در اواخر نوامبر2019، او با اضطراب به من زنگ زد و گفت که به‌دلیل ابتلا به سرطان پیشرفته کیسه صفرا در بیمارستان بستری شده است. در بیمارستان به ملاقاتش رفتم. پسر و عروسش از طریق یکی از بستگان‌شان که از آن تمرین‌کننده مراقبت می‌کرد، به من گفتند که آنها پذیرای من نیستند زیرا من در فالون دافا تزکیه می‌کنم. آنها حتی می‌خواستند که گزارش مرا به پلیس بدهند.

به‌محض برگشت به منزل احساس ناراحتی کردم. نیتم کمک به آن هم‌تمرین‌کننده بود، بنابراین احساس کردم با بی‌انصافی با من رفتار شده است. آنگاه از طریق مطالعه دافا، متوجه شدم که به‌عنوان هم‌تمرین‌کنندگان این رابطه تقدیری از سوی استاد لی به ما عطا شده است. نباید به‌دلیل مداخله از سوی یک فرد عادی از کمک به جینگ دست بکشم.

هر دو یا سه روز یک بار به بیمارستان می‌رفتم که به جینگ کمک کنم. ما درک‌مان از فا را به‌اشتراک می‌گذاشتیم. متوجه شدیم دلیل اینکه افراد عادی نمی‌توانند ما را درک کنند این است که ما به اندازه کافی فالون دافا را به آنها معرفی نکردیم. باید درباره مزایایی که از دافا به‌دست آوردیم با متانت و اعتمادبه‌نفس به مردم بگوییم. نباید فقط از دافا به‌دست بیاوریم، بلکه باید درباره این تمرین شگفت‌انگیز برای هر کسی که می‌بینیم حقیقت را روشن کنیم.

جینگ وقتی در بیمارستان بستری بود همیشه به فا گوش می‌داد و به درون نگاه می‌کرد. او وابستگی‌هایش به نفع شخصی را شناسایی کرد و فهمید که نباید تمام انرژی خود را صرف کار در مزرعه کند و برای دافا چیزی باقی نگذارد.

او 12 روز بستری بود. پزشک به او گفت که سرطانش در مرحله پیشرفته و نهایی است و دیگر قابل‌ درمان نیست. از او خواست به منزل برود و استراحت کند. جینگ می‌دانست که فقط استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) می‌توانند او را نجات دهند، بنابراین مدام به فا گوش می‌داد.

پس از بازگشت به منزل، در مقابل عکس استاد زانو زد و گفت: «از استاد متشکرم که زندگی‌ام را طولانی کردند. از این پس با پشتکار تزکیه خواهم کرد و تمرین‌کننده واقعی دافا خواهم شد.» جینگ تمام داروهایش را دور انداخت. پسر و عروسش ناراحت شدند. سعی کردند جلویش را بگیرند و او را وادار به مصرف دارو کنند.

جینگ با قاطعیت به آنها گفت: «پزشک ناامید شده است. فقط استاد و دافا می‌توانند مرا نجات دهند.» اعضای خانواده با دیدن سرسختی‌اش منصرف شدند. او فا را مطالعه ‌می‌کرد، تمرین‌ها را انجام می‌‌داد و هر ساعت افکار درست ‌می‌فرستاد. وضعیت سلامتی‌اش به‌تدریج بهبود یافت.

در مارس 2020 برای دیدنش به زادگاهم رفتم. او چهره‌ای گلگون داشت و در وضعیت بسیار خوبی بود، هیچ نشانه‌ای از رنج ناشی از سرطان پیشرفته در او وجود نداشت. پسر و عروسش از طریق این تجربه نظرشان را نسبت به تزکیه فالون دافا کاملاً تغییر دادند و از تمرین جینگ حمایت کردند.

بسیاری از اهالی روستا درباره این وضعیت آگاه شدند و به توانایی‌های فوق‌طبیعی دافا ایمان آوردند. وقتی مطالب اطلاع‌رسانی فالون دافا را به شخصی که قبلاً آن را رد کرده بود، دادم، با خوشحالی و با دو دست آن را پذیرفت و از من تشکر کرد.

جینگ دو پسر دیگر هم داشت، هر یک از آنها دچار بیماری‌های مختلفی بودند. از طریق خواندن هفته نامه مینگهویی  و تماشای ویدئوهایی درباره دافا وضعیت سلامتی‌شان بهتر شد.

شوهر جینگ دربارۀ ماجراهایی که قبلاً در بروشورهای دافا خوانده بود، تردید داشت. پس از مشاهده اتفاقی که رخ داده بود، گفت: «از قرار معلوم تمام آن ماجراهای شگفت‌انگیز درباره فالون دافا درست است!»

او دو روز به نوارهای شنیداری استاد گوش داد. استاد آن شب بدنش را پاک کردند. پاهایش بدون هیچ دلیلی درد داشت و ‌تحمل‌ناپذیر بود. او در گذشته دارو مصرف می‌کرد. اما اکنون می‌دانست استاد هستند که در پالایش و پاک کردن بدنش کمک می‌کنند و خوشحال بود. او یک تمرین‌کننده واقعی فالون دافا شده است.

خصوصیات اخلاقی خواهرم به خانواده نفع می‌رساند

خواهرم نیز فالون دافا را تزکیه می‌کند. یک روز در تابستان 2016، او در اتوبوس به خواب رفت، وقتی بیدار شد یک کیف دستی در کنارش پیدا کرد. آن را باز کرد و کارت شناسایی و بیش از 200 هزار یوآن داخلش بود. او کیف را به محل کار آورد و موضوع را به همکارانش گفت. آنها پیشنهادات مختلفی دادند که با آن چه کار کند. برخی اصرار کردند که پول را نگه دارد. برخی گفتند که پول را بردارد و کیف خالی را به صاحبش برگرداند.

خواهرم کیف پول را به منزل برد و به شوهرش که تمرین‌کننده نبود، نشان داد. او در آن زمان اخراج شده بود و از مقدار پول داخل کیف شگفت‌زده شد. شوهرش پرسید: «آیا می‌توانیم 1000 یوآن برداریم و بقیه را برگردانیم؟»

در آن زمان خواهرم و شوهرش از نظر مالی در تنگنا بودند. خواهرم یادش آمد که تمرین‌کننده دافا است. هر چقدر هم که زندگی سخت باشد، پولی را که متعلق به او نیست، برنمی‌دارد. ناگفته نماند شخصی که آن پول را گم کرده باید خیلی نگران باشد. او اصل «بدون ازدست دادن چیزی به‌دست نمی‌آید» را به شوهرش توضیح داد و گفت که آنها باید پول را پس بدهند.

خواهرم با آن شخص تماس گرفت و با او قرار ملاقات گذاشت. وقتی صاحب کیف صبح روز بعد پول را گرفت، تحت تأثیر قرار گرفت. او رئیس یک شرکت ساختمانی و آن پول حقوق کارگران بود. او برای تبلیغ گم کردن کیف با ایستگاه تلویزیون تماس گرفته و امیدوار بود که کسی آن را بازگرداند و از اینکه ‌توانست خیلی زود آن را پس بگیرد متعجب شده بود.

او می‌خواست به‌عنوان تشکر مقداری پول به خواهرم بدهد. خواهرم قبول نکرد و گفت که در فالون دافا تزکیه می‌کند و گفت که فقط به یاد داشته باشد «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» آن شخص بسیار سپاسگزار بود و تحت تأثیر سخنان تمرین‌کننده قرار گرفت.

زندگی خواهرم پس از این واقعه به خوبی پیش رفت. چند شرکت پیشنهاد استخدام به او دادند. او به خانه بزرگی نقل‌مکان کرد و خانه قدیمی‌اش را اجاره داد. شوهرش نیز شغل خوبی پیدا کرد. تمام بستگان‌مان متوجه شدند که وقتی فرد خوب باشد و در دافا تزکیه کند، خوش اقبال می‌شود.