(Minghui.org) یک روز در سال 2005 برای مطالعه تعالیم فالون دافا بلند شدم و صدای ضعیفی را شنیدم كه می‌پرسید، «چرا نامه را به شهر من ارسال نكردی؟»

من و تمرین‌کنندگان محلی نامه‌هایی را به مسئولان شهر می‌نوشتیم تا از آنها بخواهیم که از دنباله‌روی از حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) در آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان به‌دلیل اعتقادشان، دست بردارند. بعداً تلاش‌های خود را گسترش دادیم و برای همه افراد در ادارات دولتی، اداره‌های پلیس، مدارس و روستاها نامه ‌نوشتیم. اما به نوعی یک شهر خاص را فراموش کرده بودیم.

به این آگاه شدم که صدایی که شنیده بودم موجودی در بُعد دیگری بود که از من می‌خواست او را نجات دهم. عجیب نبود که عروسم یک سال قبل رؤیای آن را دیده بود!

او به من گفت که در سال 2004، در رؤیا مردی با او تماس گرفت و پرسید كه چرا وقتی مطالب اطلاع‌رسانی را در جاهای دیگر توزیع می‌كردم، به خانه او چیزی تحویل ندادم. او نام شهری را که در آن زندگی می‌کرد به عروسم گفت. من در آن شهر کسی را نمی‌شناختم، بنابراین از آنجا رد شده بودم.

وقتی متوجه اشتباهم شدم، رؤیای عروسم و درک‌هایم را با سایر تمرین‌کنندگان در میان گذاشتم و بلافاصله نسخه‌هایی از نامه را به آن شهر پست کردیم.

سفر تزکیه‌ام

در سال 1949 در کوه دَبی، استان هبی متولد شدم. خانواده‌ام روزهای سختی را پشت سر گذاشتند زیرا ما توسط حزب کمونیست چین به عنوان «دشمن سیاسی» طبقه‌بندی می‌شدیم و در همه مبارزات سیاسی‌شان هدف قرار می‌گرفتیم. در دوران قحطی بزرگ در سال 1959، ما بیشتر از همه گرسنگی کشیدیم و فقط علف و گیاهان وحشی می‌خوردیم.

زندگی بعد از ازدواجم آسان نبود. من و شوهرم تمام روز کار می‌کردیم، اما در هنگام مریضی توانایی کافی برای مراجعه به پزشک را نداشتیم. ما مجبور بودیم سه فرزند و پدر و مادر هر دوی‌مان را تأمین کنیم.

در سال 1997، با یک مقام بازنشسته آشنا شدم. او با دیدن شکلی که داشتم شوکه شد. به او گفتم که سرطان و چند بیماری ناعلاج دیگر دارم. او پیشنهاد کرد که فالون دافا را تمرین کنم و تجربیاتش را به من گفت. به او گفتم که هیچ راهی نیست که بتوانم از بیماری‌هایم بهبود یابم.

او گفت: «اگر با جدیت تمرین کنید، تمام بیماری‌هایتان بهبود خواهد یافت.» او همچنین گفت که استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) در خواب از او خواسته بود تا در مورد دافا به من بگوید. من خوشحال شدم و از سخنانش قوت قلب گرفتم.

او نسخه‌هایی از جوآن فالون و فالون گونگ و عکس استاد را برایم آورد. او گفت که جوآن فالون کتابی مقدس است.

در عرض یک ماه که تمرین دافا را شروع کردم، از همه بیماری‌هایم بهبود یافتم و به اندازه کافی چابک شدم که بتوانم همه‌ کارها را انجام دهم. به من فرصت دوباره‌ای داده شد و طی 20 سالی که مشغول تزکیه بوده‌ام، چیزهای شگفت‌انگیز و معجزه‌آسای بسیاری را تجربه کرده‌ام.