(Minghui.org) به‌عنوان تمرین‌کنندگان فالون دافا، همه می‌دانیم که خواندن فا با هم و به‌اشتراک گذاشتن تجربیات‌مان به‌صورت گروهی، قالب‌هایی هستند برای بهبود جمعی در تزکیه، که استاد از ما خواسته‌اند آن را دنبال کنیم. با این حال، من برخی از مشکلات رایج را در به‌اشتراک گذاشتن تجربه دیده‌ام.

به‌عنوان مثال، برخی از تمرین‌کنندگان پس از مطالعه فا، بلافاصله مکان مطالعه فا را ترک می‌کنند. برخی فقط درباره تجربیات‌شان به‌صورت سطحی صحبت می‌کنند و چیزی از آن کسب نمی‌کنند. هر چه زمان می‌گذرد، در بیشترِ مکان‌های مطالعه گروهی شاهد تبادل تجربیات کمتری هستیم. نهایتاً، بسیاری از هم‌تمرین‌کنندگان فکر می‌کنند که مطالعه گروهی با مطالعه در خانه تفاوتی ندارد، بنابراین آنها دیگر به مطالعه گروهی فا نمی‌روند. من در خودم تأمل کردم تا ببینم چه وابستگی‌هایی دارم که می‌تواند باعث ایجاد این شرایط تزکیه شود.

استاد به‌وضوح بیان کردند:

«برای یک تزکیه‌کننده، نگاه کردن به درون یک ابزار جادویی است.» (آموزش فا در کنفرانس بین‌المللی فای واشنگتن دی‌سی 2009)

متوجه شده‌ام که عقاید بشری‌ام به‌قدری طبیعی شده‌اند که به‌طور خودکار به‌دنبال بهانه‌هایی برای پنهان کردن آنها می‌گردم. افکار درست ندارم یا مانند یک فرد معمولی رفتار می‌کنم. افکار بشری زیر را در خودم شناسایی کرده‌ام.

پنهان کردن کاستی‌ها برای محافظت از خود

من به‌ندرت در طول تبادل تجربه صحبت می‌کنم، بدون توجه به اینکه آن گروه بزرگ یا کوچک باشد. گرچه شخصیتم نیز یک دلیل است، اما دریافتم که وابستگی‌ام به محافظت از خودم در پشت آن پنهان شده است. نمی‌خواهم مورد موشکافی قرار بگیرم و آسیب ببینم. نمی‌خواهم مشکلات را دعوت کنم و فقط می‌خواهم در محیط راحت خود بمانم.

وقتی عمیق‌تر بررسی کردم، عامل دیگری را پشت آن دیدم: کارمایم نمی‌خواهد از بین برود. اگر آن را شناسایی کنم، حل می‌شود، بنابراین احساس کردم که دارم از خودم محافظت می‌کنم. به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، محافظت از خود چیز خوبی نیست و صدمه زدن به احساسات چیز بدی نیست.

سعی می‌کنم در طول بحث درباره خودم صحبت نکنم. نمی‌خواهم به یک موضوع یا یک هدف تبدیل شوم. به این ترتیب، عزت نفسم آسیب نمی‌بیند. پشت این امر وابستگی‌ام به شهرت و پوچی پنهان است. حتی اگر گاهی اوقات صحبت کنم، از بیان هرگونه نکته اساسی اجتناب می‌کنم. در عوض درباره جزئیات پیش پا افتاده صحبت می‌کنم. از رفتن به سمت تصورات کاملاً پنهان بشری‌ام اجتناب می‌کنم.

چیزهای بد از اینکه در معرض دید قرار بگیرند می‌ترسند، زیرا اگر جایی برای پنهان شدن نداشته باشند از بین می‌روند. برعکس، پنهان کردن این وابستگی‌ها به تقویت آنها کمک می‌کند. از منظر تزکیه، بدترین وابستگی‌های‌مان باید حتی بیشتر آشکار شوند تا جایی برای پنهان شدن نداشته باشند. وقتی وابستگی‌هایم به‌طور مکرر ظاهر می‌شوند، اغلب به این دلیل است که من نیز خودم عقب‌نشینی کرده‌ام. قطع تمام مسیرهای عقب‌نشینی همچنین می‌تواند روح اصلی ما را بیدار و تقویت کند و گذراندن آزمون تزکیه را برایمان آسان‌تر کند.

وابستگی‌ها بسیار بزرگ و دست نیافتنی به‌نظر می‌رسند، اما در واقع به اندازه کاغذ شکننده هستند. هنگامی‌که تصمیم بگیریم از آن موانع عبور کنیم، آنها مبارزه و مقاومت می‌کنند. آنها به ذهن‌مان می‌گویند که نمی‌توانیم خود را در معرض دید قرار دهیم.

استاد به آن دسته از تمرین‌کنندگانی که زیر میز کارهای اشتباهی انجام داده‌اند گفته‌اند، آنچه را که انجام داده‌اند در معرض دید قرار دهند. این تنها راه عبور از موانع و خارج شدن از تاریکی است. موجودات الهی براساس وابستگی‌های زشتی که آشکار می‌کنیم ما را قضاوت نمی‌کنند. بلکه آنها تلاش‌های‌مان را برای پوشاندن آنها شرم‌آور می‌دانند. متوجه شده‌ام تمرین‌کنندگانی که وابستگی‌های خود را بیشتر نشان می‌دهند، افرادی هستند که به‌طور کوشایی تزکیه می‌کنند. برعکس، کسانی که وابستگی‌های خود را می‌پوشانند، غالباً در تزکیه‌شان دست و پا می‌زنند. به همین دلیل است که به خودم هشدار می‌دهم که باید بر ترس از افشای وابستگی‌هایم غلبه کنم. امیدوارم که تجربیات تزکیه را به‌طور آشکار و صادقانه با سایر هم‌تمرین‌کنندگان به‌اشتراک بگذارم.

بعد از اینکه به‌تدریج تبادل تجربه‌ام را علنی کردم، تشخیص کاستی‌هایم راحت‌تر شد. همچنین دیگر به دنبال اشتباهات دیگران نبودم. کمتر شکایت می‌کردم و بیشتر مراقب دیگران بودم. همچنین متواضع شدم و خودم را به‌طور استواری تزکیه کردم.

افکار دیگری داشتم که گاهی اوقات مانع آن شده بود. وقتی وابستگی‌هایم را شناسایی کردم، فکر کردم آنها را در ذهنم نگه‌داشته و به خودم یادآوری می‌کنم که آنها را ازبین ببرم. فکر نمی‌کردم که لازم باشد به سایر تمرین‌کنندگان بگویم. به‌نظر اشتباه نمی‌آمد، اما ترس از افشای وابستگی‌هایم در پشت این مفهوم نیز پنهان بود. این نشان می‌دهد که آیا ما آشکارا و صادقانه کار می‌کنیم و اینکه آیا ما خود را با بالاترین معیارها می‌سنجیم. استاد به ما گفتند که تجربیات خود را با یکدیگر درمیان بگذاریم تا بتوانیم به‌صورت گروهی پیشرفت کنیم. تزکیه‌کنندگان جدی باید با شجاعت  وابستگی‌های خود را نشان دهند.

تمرین‌کنندگان جدید اغلب از این جنبه عملکرد بهتری دارند. آنها از گفتن وابستگی‌های خود به دیگران نمی‌ترسند. برعکس، برخی از تمرین‌کنندگان قدیمی غیرطبیعی شده‌اند و نمی‌توانند وابستگی‌شان را به شهرت رها کنند. آنها فکر می‌کنند که سالها است درحال تزکیه هستند و اگر اعتراف کنند که به خودنمایی، شهرت، پول، حسادت یا شهوت وابستگی دارند، آبروی‌شان را از دست می‌دهند.

آنها خیلی خجالت می‌کشند که بپذیرند به‌ندرت فا را مطالعه می‌کنند یا تمرین‌ها را انجام می‌دهند یا اینکه هنوز از کارمای بیماری رنج می‌برند. علاوه بر وابستگی‌های‌شان، فقدان درک‌شان از فا مانع آنها می‌شود. استاد به ما گفتند که مهم نیست که چند سال تزکیه کرده‌ایم، ما هنوز تصورات بشری را تا لحظه‌ای قبل از رسیدن به کمال خواهیم داشت. فقط به این دلیل که سالها تزکیه کرده‌ایم به این معنی نیست که هیچ تصور بشری نداریم یا نیازی نداریم به تزکیه‌مان ادامه دهیم.

پس از سالها همکاری در تلاش برای روشنگری حقیقت بسیاری از تمرین‌کنندگان قدیمی اختلافات و درگیری‌هایی را تجربه کرده‌اند. برخی از تمرین‌کنندگان جرئت نمی‌کنند وابستگی‌های خود را نشان دهند؛ آنها از اینکه دیگران قدرت نفوذ بر آنها داشته باشند می‌ترسند. آنها وابستگی‌های‌شان را به‌دلیل محافظت از خود پنهان می‌کنند.

هجوم بردن یا تمسخر به وابستگی‌های هم‌تمرین‌کنندگان ممکن است لکه ننگی در مقدس‌ترین مسیر تزکیه‌مان برجای بگذارد و به محیط تزکیه‌مان آسیب برساند. اگر فاقد یک محیط و نگرش خوب برای نگاه به‌درون باشیم، مطالعه فا و روشنگری حقیقت سطحی می‌شود.

پنهان شدن در پشت روشن کردن حقیقت

وقتی از من خواسته شد درباره تجربیاتم صحبت کنم و نمی‌خواستم قصورهایم را فاش کنم، به‌جای صحبت کردن درباره تزکیه‌ام، با افتخار درباره کار روشنگری حقیقتم صحبت می‌کردم. به‌نظر می‌رسد باشکوه و مهم است. احساس می‌کنم این بیانگر درکِ روشن و عمیقم از وقایع مهم است یا اینکه چقدر در ارائه نجات به موجودات ذی‌شعور پرانرژی و کوشا تلاش می‌کنم.

همه تمرین‌کنندگان در دوره اصلاح فا می‌دانند که روشن کردن حقیقت چقدر مهم است. چه کسی با صحبتم درباره این مطلب مخالف است؟ با این حال، با انجام این کار نگاه به‌درون را کنار می‌گذارم. گرچه، به‌وضوح می‌دانم که روشن کردن حقیقت نمی‌تواند جایگزین تزکیه شود، اما رفتارم آن را مبهم و کدر می‌کند. مدام حرف می‌زنم. حتی به دیگران پیشنهاد می‌دهم و آنها را راهنمایی می‌کنم تا بجای صحبت درباره تزکیه‌شان، روی این موضوع تمرکز کنند.

سعی می‌کنم دیگران را بجای خودم تغییر دهم و کلماتم ماهیت تزکیه را از دست می‌دهد. حتی به‌قدری به عقیده خودم وابسته شده‌ام که با دیگران بحث می‌کنم. اکثر اوقات، به‌دلیل اختلاف‌ نظر، برنامه‌های‌مان برای روشنگری حقیقت به‌ نتیجه نمی‌رسد.

همچنین دریافتم که وقتی از کلمات "ما"، "ما را" و "همه" استفاده می‌کردم، در واقع به دیگران اشاره می‌کنم و سعی در تغییر آنها دارم. به‌نظر می‌رسد این کلمات شامل حال من می‌شود، در حالی که در واقع، قصدم تغییر دیگران است.

استفاده از درک فا به‌عنوان یک سپر

از به‌اشتراک گذاشتن درکم از اصول فا لذت می‌برم. مطمئناً تزکیه‌کنندگان باید درک روشنی از فا داشته باشند، اما نباید وقت زیادی را صرف بحث درباره درک‌مان کنیم بدون اینکه درباره ازبین بردن وابستگی‌های‌مان صحبت کنیم. هنگامی که تمرین را تازه شروع کرده‌ایم، مبادله درک‌مان از فا منطقی است، اما فکر می‌کنم که تزکیه‌کنندگان قدیمی باید توجه بیشتری به چگونگی تزکیه شین‌شینگ‌، از بین بردن وابستگی‌های‌مان و روشنگری حقیقت داشته باشیم.

من همچنین وابستگی‌های بیشتری را که در زیر نام بردم پیدا کردم.

1. وابستگی به بحث درباره مسائل اجتماعی

گرچه، در باره شهرت یا پول صحبت نمی‌کنم، اما به اوضاع جامعه، تغییرات در اصلاح فا، انتخابات، پدیده‌های اجتماعی و اخلاقیات رو به زوال جامعه بسیار توجه می‌کنم. ذکر آنها خوب است، اما ما نباید گیر بیفتیم. همچنین نباید از مردم عادی انتقاد کنیم.

2. تمسخر وابستگی‌های دیگران

همانطور که در بالا اشاره کردم، دیگران درباره برخی از تمرین‌کنندگانی که وابستگی‌های خود را نشان می‌دادند صحبت می‌کردند. وقتی متوجه این کارم شدم، عمیقاً پشیمان شدم. احساس گناه می‌کردم و مدتها خودم را مقصر می‌دانستم. کاری که کردم وحشتناک بود و به محیط تزکیه‌مان آسیب ‌زد. اقدام‌مان به این روش باعث شد که آن دسته از تمرین‌کنندگان از صحبت کردن درباره وابستگی‌های‌شان بترسند. من تعالیم استاد را دنبال نکردم و روند تزکیه مقدس‌مان را لکه‌دار کردم.

3. رد تبادل تجربه دیگران

هنگامی‌که متوجه شدم برخی از تمرین‌کنندگان مدام درباره درک‌شان از موقعیت‌های اجتماعی صحبت می‌کنند اما از صحبت درباره وابستگی‌های‌شان اجتناب می‌کنند، دیگر به صحبت‌هایشان گوش نکردم. گرچه چیزی نگفتم، اما فکر کردم وقتم را تلف می‌کنم.

وقتی به گذشته فکر می‌کردم، فهمیدم که درک آنها درباره برخی مسائل ممکن است برای دیگران، به‌ویژه تمرین‌کنندگان جدید مفید باشد. به خودم یادآوری کردم که صحبت کردن درباره تجربیاتم ممکن است برای دیگران مفید باشد یا برای تلاش‌های‌مان برای روشنگری حقیقت مفید باشد. اگر فقط درباره چیزهای سطحی صحبت کنم، وقت همه را تلف می‌کنم.

4. حسادت، وابستگی به خودنمایی و غیره

در طول بحث گاهگاهی وابستگی‌های مختلف ظاهر می‌شوند. برخی از آنها به‌طور خلاصه ظاهر شدند، اما شناسایی‌شان سخت بود تا اینکه با دقت به‌درون نگاه کردم. وقتی آنها را پیدا کردم، عمیقاً به کند و کاو پرداختم و تا وقتی که آنها را از ریشه بیرون نیاوردم متوقف نشدم.

امیدوارم همه بتوانیم به‌طور آشکار و صادقانه تجربیات‌مان را به‌اشتراک بگذاریم و تأکید بیشتری بر تزکیه شین‌شینگ و از بین بردن وابستگی‌های‌مان داشته باشیم.