(Minghui.org) همه در مورد آسیب نفوذ ایدئولوژی‌های حزب کمونیست چین یا به اختصار «فرهنگ حزب» می‌دانند. اما برای کسانی که مدتی طولانی در چین زندگی کرده‌اند، حتی پس از نقل مکان به کشورهای دیگر ممکن است هنوز فرهنگ عمیق حزب را برای مدتی طولانی داشته باشند. ممکن است آنها به‌طور قطعی ندانند که فرهنگ حزب واقعاً چیست و دوست ندارند به آنها گفته شود که فرهنگ حزب را دارند.

از نظر ما تزکیه‌کنندگان،از آنجا که فرهنگ حزب ماده فاسدی است که شبح اهریمنی کمونیست آن را ایجاد کرده است، اگر ازبین نرود، این امر در تزکیه و انجام مأموریت‌مان تأثیر می‌گذارد.

بنابراین، مایلم با قصد یادآوری مهربانانه درمورد برخی از موضوعات برجسته‌ای که مشاهده کردم، بحث و گفتگو کنم.

هدایت دیگران به میل خود

دریافتم افرادی که از سرزمین اصلی چین می‌آیند تمایل دارند عقاید خود را بیان کنند و امور دیگران را به گونه‌ای اداره کنند که گویی امور خودشان است. آنها اغلب دوست دارند به دیگران بگویند چه کاری انجام دهند.

نیت خوب آنها را انکار نمی‌کنم، اما چنین رویکردی معمولاً نتایج خوبی نخواهد داشت. به‌نظر من، این نشان‌دهنده فرهنگ «کنترل» حزب و تمایل به کنترل آنچه دیگران می‌گویند و انجام می‌دهند است، خواه مناسب باشد یا نه.

همچنین متوجه شدم برخی از افراد از سخنرانی برای دیگران لذت می‌برند و به دیگران می‌گویند چه کاری انجام دهند. آنها به‌ویژه از مورد توجه قرار گرفتن در مقابل جمعیتی عظیم لذت می‌برند. این نشان‌دهنده غرور و تکبر، جهل یا حسادت ناشی از فرهنگ حزب است.

وقتی ایده‌های متفاوتی نسبت به هم‌تمرین‌کنندگان داریم، باید سعی کنیم به آنها گوش دهیم. آگاهی هرکسی متفاوت است. لزوماً این نیست که تفکر چه کسی بهتر است. ممکن است این حق را به خودمان بدهیم که به دیگران بگوییم چه کارهایی را به صلاحدیدمان انجام دهند. اما آنچه می‌گوییم چیزهایی در سطح خودمان است. ممکن است برای سایرین مفید نباشد یا با آنها مداخله کند.

بنابراین، شاگردان دافا نباید آزادانه افکار و سخنان‌شان را در میان جامعه تمرین‌کنندگان اشاعه دهند. علاوه بر این، آنها نباید از شایعات و نفوذشان استفاده کنند تا گروهی را به‌دنبال خودشان بکشند. این می‌تواند منجر به یک اشتباه بزرگ شود.

در حقیقت، رهبران خوب در کشورهای غربی اغلب به افراد فضای کافی و خودمختاری برای رشد و بلوغ می‌دهند. آنها مهربان و اصیل هستند. هر فرد در گروه می‌تواند با استقلال و خودگردانی بر انجام وظایفش تمرکز کند. آنها روابط کاری مناسب برقرار می‌کنند و به سایرین احترام می‌گذارند. آنها اصولاً دوست دارند زندگی را به‌تنهایی کشف کنند و دوست ندارند سایرین به آنها بگویند چه کاری انجام دهند.

مقاومت در برابر پیروی از قوانین و مقررات از روی عادت

وقتی دیگران قصد هدایت چنین افرادی را داشته باشند یا به آنها دستوری بدهند، آنها نافرمانی می‌کنند و تا آنجا که می‌توانند در برابر آن مقاومت می‌کنند، گویی که پیروی از این دستور یا اصلاح خودشان باعث بی‌ارزش شدن آنها یا ازبین رفتن آبروی‌شان می‌شود. این بازتاب همان وابستگی است که به‌شدت در دو نقطه مقابل هم قرار گرفته است.

وقتی صحبت از قوانین و مقررات می‌شود، اولین فکر آنها درک و قضاوت با افکار مهربانانه نیست، بلکه به‌طور عادی با آن مقاومت می‌کنند. چنین عادتی ممکن است بخشی از پیامدهای زندگی و کار در سرزمین اصلی چین و آزار و شکنجه حزب شرور باشد.

یکی از جنبه‌های اصلی حزب کمونیست برای ازبین بردن فرهنگ سنتی، تشویق مردم به تحقیر سنت‌ها و قوانین است. به همین دلیل، بسیاری از چینی‌ها در برابر هر قانون و مقرراتی مقاومت می‌کنند، بر ایده‌های‌شان پافشاری می‌کنند و به توصیه‌های افراد باتجربه احترام نمی‌گذارند.

به‌طور سرسری نظر داده و نتیجه می‌گیرند

افرادی با فرهنگ قوی حزب به‌طور معمول خود را بالاتر از دیگران قرار می‌دهند. آنها دوست دارند در مورد همه چیز و هر چیزی اظهارنظر کنند، گویی که آنها بیش از دیگران می‌دانند. توجه به گفتار از الزامات یک تزکیه‌کننده است. وقتی ما به‌طور سرسری در مورد دیگران با تصورات‌مان اظهار نظر می‌کنیم، ممکن است بی‌جهت کارما ایجاد کنیم و درمیان هم‌تمرین‌کنندگان اختلاف ایجاد نماییم.

فرهنگ سنتی چین طرفدار حیا و فضیلت است. با سقوط اخلاقیات در جامعه، مردم از فرهنگ سنتی منحرف می‌شوند. تزکیه‌کنندگان باید برای دیگران الگو باشند.

از کوره در رفتن با نظرات منفی

افرادی که به‌شدت تحت‌تأثیر حزب مسموم شده‌اند، هر وقت با مشکلی روبرو می‌شوند از دیگران شکایت می‌کنند، دیگران را متهم می‌کنند و حتی ناسزا می‌گویند. آنها به‌درون خود نگاه نمی‌کنند، اما سریع متوجه عیب دیگران می‌شوند. به‌عنوان مثال اگر دانش‌آموزی در مدرسه در ایالات متحده اشتباه کند، معلم، دانش‌آموز را تشویق می‌کند و می‌گوید او از جهات دیگر خوب عمل کرده است. اما اگر یک معلم چینی باشد، ممکن است دانش‌آموز را خیلی سخت سرزنش کند، گویی که هیچ چیز خوبی در او وجود ندارد.

معیار قضاوت درباره خوب و بد، درست و غلط مدتها است که تحت فرهنگ حزب به‌طور جدی تحریف شده است. این موارد در طول تربیت به مردم القاء شده است. اما از آنجا که ما تزکیه‌کننده هستیم و در جامعه‌ای متمدن زندگی می‌کنیم، باید یاد بگیریم که به دیگران احترام گذاشته و آنها را گرامی بداریم، همچنین بیشتر درک و تحمل قصورهای دیگران را داشته باشیم.

غیبت و شایعه‌پراکنی

یکی دیگر از جنبه‌های برجسته فرهنگ حزب، غیبت کردن و شایعه‌پراکنی است. این امر باعث آسیب و همچنین اختلاف در میان تمرین‌کنندگان می‌شود.این امر همچنین نشان‌دهنده حسادت یا عدم تحمل ما نسبت به اشتباهات دیگران است. واقعاً به همکاری‌مان کمکی نمی‌کند و اعتماد متقابل نیز ایجاد نمی‌کند.

حتی اگر یک هم‌تمرین‌کننده هم اشتباهی مرتکب شده باشد، این امر مهمی نیست. تازمانی که فرد درحال تزکیه باشد، ناگزیر اشتباه خواهد کرد. ما باید زمان بگذاریم و فرصتی به او بدهیم تا شخص خودش را اصلاح کند.

بدون اجازه از وسایل دیگران استفاده کردن یا به آنها دست زدن

از نظر بسیاری از چینی‌ها، از آنجا که هنگام بزرگ شدن هیچ گونه حریم خصوصی نداشته‌اند، چنین مفهومی را ندارند و درک نمی‌کنند که غربی‌ها چگونه به حریم خصوصی خود اهمیت می‌دهند.

من دیده‌ام که برخی از تمرین‌کنندگان چینی بدون اجازه به‌راحتی از وسایل دیگران استفاده می‌کنند. احساس می‌کنم این کمبود ادب است. برخی از افراد، شاید با بی‌قیدی، به‌طور سرسری وسایل دیگران را بررسی می‌کنند و نظرات خود را ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، اگر غربی‌ها عکسی را در تلفن‌شان به یک دوست چینی نشان دهند ، ممکن است آن فرد چینی‌ عکس‌های دیگر را بدون پرسیدن مرور کند. برای غربی‌ها، این واقعاً باعث ناراحتی‌شان می‌شود و نقض حریم خصوصی است.

غالباً، غربی‌ها بسیار باز (برون گرا) هستند و برخورد گرمی دارند. اما این بدان معنا نیست که ما می‌توانیم مالک چیزهای آنها بشویم و هرکاری که می‌خواهیم انجام دهیم، حتی اگر فکر کنیم این کار از روی نیت خوب است. در بیشتر موارد، رعایت فاصله مناسب با مردم، از آداب معاشرت و روش اساسی برای نشان دادن ادب ماست.

توضیحات فوق تنها چند نمونه از فرهنگ حزب است که درمیان تمرین‌کنندگان دیده‌ام. امیدم این است که به ما کمک کند درک عمیق‌تری از آشکار کردن فرهنگ حزب داشته باشیم و از شر آن خلاص شویم. معتقدم که این امر برای تزکیه‌مان بسیار مفید خواهد بود. اگر با آن روبرو شویم و به درون‌مان نگاه کنیم، ممکن است بتوانیم وابستگی‌های مختلفی را پیدا کنیم و موفقیت‌های خوبی در تزکیه‌مان به‌دست آوریم.