(Minghui.org) سال‌ها در کسب وکار مواد غذایی کار کرده‌ام و درحین کار با افراد زیادی ملاقات می‌کنم. طی آزار و شکنجه فالون‌دافا در بیست‌و‌یک سال گذشته حقیقت را برای این افراد روشن کرده‌ام و به آنها کمک کردم تا از حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های جوانان آن خارج شوند. بسیاری از تجاری که با آنان صحبت کردم حقیقت را درک کردند و در نتیجۀ انتخاب درست‌شان، سزاوار برکتی شدند که دریافت کردند.

پیدا کردن مکانی عالی

یک بار با خانمی آشنا شدم که از خانه‌اش یک تجارت غذاهای دریایی را اداره می‌کرد. برای مدتی او را ندیدم. چند سال قبل او از حقایق مربوط به فالون‌دافا آگاه شد و مطالب آشکارسازی حقیقت را به کارمندانش داد. و کارمندان او نیز حقایق را درک کردند.

وقتی سرانجام دوباره توانستیم همدیگر را ملاقات کنیم، او خیلی هیجان‌زده بود و گفت: «سلام، من یک محل عالی برای تجارتم پیدا کردم! باور نکردنی است! ماموران مدیریت شهری دیگر به من اجازه کسب‌وکار در مقابل خانه‌ام را نمی‌دهند. من و همسرم نگران بودیم که کجا می‌توانیم به کسب‌وکارمان ادامه دهیم. اما بدون هیچ مشکلی یک مکان عالی برای کسب‌وکارمان پیدا کردیم!»

منظورش را نفهمیدم. آن خانم توضیح داد: «برای فروش غذاهای دریایی خود یک غرفه در نزدیکی خانه‌ام‌ باز کردیم. اما ماموران مدیریت شهری آن را ازبین بردند و گفتند که غیرقانونی است. اگر می‌خواستیم کسب و کار خود را ادامه دهیم، باید مکان دیگری پیدا می‌کردیم. معمولاً یافتن مکانی با پارکینگ و چهارحوضچه آب بسیار دشوار است. به طور غیرمنتظره یکی از دوستان زنگ زد تا به من بگوید که مکان مناسبی برای شرایط ما می‌شناسد. برای بررسی به آنجا رفتیم و در واقع آنجا محل مناسبی برای تجارت‌مان بود! بدون مشکل این مکان خوب را پیدا کردیم!»

با خوشحالی پاسخ دادم: «شما دونفر خیلی خوش‌شانس هستید! شما حقیقت را درباره دافا می‌دانید و شایسته دریافت این برکت هستید.» او نیز بسیار خوشحال شد و گفت: «واقعاً درست است. از آنجایی که از خوبی فالون‌دافا مطلع بوده‌ام، با من برخورد مهربانانه و صادقانه‌ای شده است. تجارتم بسیار خوب توسعه یافته‌است. مشتریانم همگی می‌گویند که ما افراد خوبی هستیم و آنها به ما اعتماد دارند!» او از من خواست که اغلب به دیدارش بروم و مطالب آشکارسازی حقیقت بیشتری به او بدهم.

کسب وکار هر روز به‌خوبیپیش می‌رود

خانمی را می‌شناختم که در بازار غرفه‌ای داشت. او شخصِ بسیار مهربانی است. یک روز، به غرفه او رفتم و حقیقت را درباره فالون‌دافا برایش روشن ساختم. مستقیماً از او پرسیدم، «آیا تاکنون نام فالون‌دافا را شنیده‌اید؟» او پاسخ داد که نشنیده است. ادامه دادم و در مورد حقایق و اصول دافا صحبت کردم. به او گفتم كه این تمرینِ تزكیه «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری» را به مردم می‌آموزد. او را تشویق کردم که نه کلمه را تکرار کند، «فالون‌دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» به او گفتم افراد درستکار، برکت دریافت خواهند کرد.

او خیلی دقیق گوش داد و گفت: «حق با شماست. افراد خوب سزاوار برکت هستند.» ادامه دادم تا حقیقت را برایش بیشتر روشن کنم. به او گفتم كه چگونه جیانگ‌زمین، رئیس سابق ح‌ك‌چ، فالون‌دافا را مورد آزار واذیت قرارداد و از او خواستم كه اخبار حزب كمونیست را گوش ندهد.

از او پرسیدم آیا مایل است از ح‌ک‌چ کناره‌گیری کند؟ اوگفت از آنجا که خانواده‌اش بسیار فقیر بودند، به مدرسه نرفته‌است. یک کتابچه آشکارسازی حقیقت، به نام «آگاه‌شده» به او دادم. او گفت این کتابچه بسیار زیبا است و از پسرش می‌خواهد آن را برایش بخواند. سپس به او یک نشان فالون‌دافا دادم و او با قدردانی آن را پذیرفت.

پس از مدتی دوباره همدیگر را ملاقات کردیم. او بسیار هیجان‌زده بود و به من گفت: «یک خبر خوب برای به اشتراک گذاشتن با شما دارم. مطلبی که دفعه قبل به من گفتید بسیار درست است! افرادی که معتقدند "فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!" درواقع خوشبخت هستند.»

همانطور که به غرفه‌های دیگر نگاه می‌کرد لبخندی زد و گفت: «آن دو غرفۀ نزدیک من را ببینید. هر دوی آنها پیازچه می‌فروشند. من امروز دو هزار گرم فروخته‌ام. آنها هر کدام فقط یک دسته فروختند. آدم خوب بودن نتیجه و پاداش (خوبی) دارد. من مرتباً نه کلمه خاص را صمیمانه تکرار می‌کنم و کسب وکارم در حال رشد است !»

یک کسب‌وکار موفق

زوجی را می‌شناسم که تجارت گوشت دارند. آنها بسیار سخت‌کوش بودند و از سحر تا غروب سخت کار می‌کردند. اما هر دو مشکلات سلامتی داشتند آنها همچنین مرتباً جنگ‌ودعوا می‌کردند. چند سال پیش حقیقت را برای‌شان روشن کردم و هر دو آن را پذیرفتند.

یک روز از غرفه آنها بازدید کردم و چندین کیسه بزرگ گوشت خوک دیدم که منتظر ارسال جهت تحویل به مشتری هستند. آن مرد لبخندی زد و گفت: «من آنها را به سوپرمارکت محلی می‌فرستم‌، آنها اکنون مشتری ویژه ما هستند. صادقانه بگویم، از آنجایی که شما حقیقت را در مورد فالون دافا به ما گفتید، تجارت ما رونق داشته‌ است. سودمان بسیار تغییر کرده است. تمام خانواده ما خالصانه تکرار می‌کنند، "فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!" من و همسرم اکنون بسیار سالم هستیم. ما دیگر جر و بحث نمی‌کنیم و پسرم نمرات خوبی در مدرسه دارد. ما موفق بوده‌ایم و سرانجام توانسته‌ایم ماشین بخریم. این برکات همگی از طرف استاد لی‌هنگجی استاد فالون‌دافا است.!»