(Minghui.org) دهقانی ۶۰ ساله هستم و از آوریل۱۹۹۹ تمرین فالون دافا را که به عنوان فالون گونگ نیز شناخته می‌شود شروع کردم. قبل از تمرین، شخصی بودم که به هر وسیله ممکن برای شهرت و ثروت رقابت می‌کردم.

به منافع مادی دست یافتم، بنابراین در روستایم کمی شناخته شده بودم، اما احساس کردم زندگی‌ام بی‌معنی است.

در شرایط بد از نظر سلامتی تمرین دافا را شروع کردم

در سال ۱۹۹۷، همسرم دچار تومور مغزی شد. او طی یک سال دو عمل جراحی انجام داد و نیمی از سال را در بیمارستان سپری کرد.

در نتیجه، پس‌انداز زندگی ما از بین رفت و کودک ما، با عملکرد تحصیلی عالی، مجبور به ترک تحصیل شد. از آن زمان، همسرم بسیار ضعیف شده است و نمی تواند کاری انجام دهد و من مجبورم از او مراقبت کنم.

مشقت‌ها ضربه سختی به من وارد کرد. رؤیاهایم متلاشی شدند و زندگی‌ام از شادابی به تلخی تغییر کرد.

نمی‌توانستم درک کنم چگونه این اتفاق افتاده است. دردم فراتر از کلمات بود، زیرا مجبور شدم تمام مسئولیت‌ها را به دوش بکشم.

برای شروع پرورش خوک ده‌ها هزار یوآن قرض کردم و پس از دو سال پرورش خوک، هیچ درآمدی کسب نکردم. در عوض، ده‌ها هزار یوآن از دست دادم.

به دلیل فشار روحی بیش از حد، نمی‌توانستم شب بخوابم و به همه چیزهای بد فکر می‌کردم. از بی‌خوابی، خون‌رسانی ناکافی به قلب و مغز و فتق دیسک کمر رنج می‌بردم.

مدام از خودم می‌پرسیدم: «چرا مردم روی زمین در این دنیا زندگی می‌کنند؟ هدف از چنین زندگی تلخ و خسته‌کننده‌ای چیست؟»

در سال ۱۹۹۹، یکی از دوستانم به من گفت: «فالون دافا معجزه‌آسا است و به‌محض تمرین آن هر گونه بیماری می‌تواند درمان شود.» وقتی مریدان دافا به روستای ما آمدند تا درباره دافا به مردم بگویند و تمرینات را آموزش دهند، از سر کنجکاوی، برای انجام تمرین رفتم.

آنها پس از انجام تمرینات، به خانه ما آمدند و درباره اصول و الزامات فالون دافا با ما صحبت کردند. من و همسرم شروع به تمرین کردیم.

بعد از حدود یک ماه تزکیه، وضعیت سلامتی‌ام بسیار بهبود یافت و همه بیماری‌هایم درمان شدند. بهره‌بردن از یک زندگی کاملاً سالم را شروع کردم که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده بودم.

همزمان با بهبود سلامتی جسمی‌ام، وضعیت روحی‌ام بهتر شد. این نوع خوشبختی را نمی‌توان با کلمات بیان کرد.

فالون دافا حیرت‌انگیز است و به من اعتماد به نفس و امید دوباره‌ای به زندگی داد. باعث نجات کل خانواده‌ام شد.

پس از مطالعه فا و انجام تمرینات آن، اصول دافا را درک کردم و دانستم چگونه زندگی‌ام را ادامه دهم. فهمیدم که چگونه فرد خوبی ‌باشم و می‌دانستم مردم نباید برخلاف اصول طبیعی و وجدان رفتار کنند.

موجودات الهی همیشه مراقب ما هستند، بنابراین باید مراقب رفتار خود باشیم. «انسان نیت می‌کند، خدا آن را نظم و ترتیب می‌دهد.» دانستم که باید مسیر طبیعی را دنبال کنم.

وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم که در هر کاری که انجام می‌دادم، فکر می‌کردم یک برنده هستم. اما، خیلی نادان بودم و کارمای زیادی را برای خودم و خانواده‌ام ایجاد کردم.

دافا به من فهماند که هدف زندگی بازگشت به سرشت حقیقی فرد است. بنابراین، تصمیم گرفتم که به‌طور جدی و کوشا در دافا تزکیه کنم.

در ژوئن ۱۹۹۹، کالج استانی طب سنتی چینی دانشجو جذب کرد و من فرزندم را برای تحصیل پزشکی به آنجا فرستادم. من و همسرم هر روز فا را مطالعه می‌کردیم، تمرینات را انجام می‌دادیم و تزکیه می‌کردیم.

هر چقدر در این زمینه کار می‌کردم احساس خستگی نمی‌کردم.

تزکیه به‌خوبی و اعتباربخشی به دافا

جیانگ زمین و حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آزار و شکنجه فالون دافا را آغاز کردند. ازآنجاکه من فقط برای مدت کوتاهی فا را مطالعه کرده بودم و درک عمیقی از این تمرین نداشتم، برای روشنگری حقیقت و اعتباربخشی به دافا بیرون نمی‌رفتم.

من و همسرم بعد از چند ماه فکرکردن تصمیم گرفتیم که تسلیم نشویم و تزکیه را ادامه دهیم. شروع به توزیع مطالب روشنگری حقیقت درباره فالون دافا و آویزان‌کردن بنرها کردیم.

می‌خواستیم حقیقت را برای مردم روشن کنیم، شرارت را افشا کنیم، درباره فالون دافا با مردم صحبت کنیم و از آنها بخواهیم که دروغ‌های ح‌ک‌چ شیطانی را باور نکنند. احساس کردم که مریدان دافا نه تنها لازم است به فا اعتبار ببخشند بلکه باید با فا نیز هماهنگ شوند.

هر یک از گفتار و کردار ما در روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذی‌شعور نقش حیاتی دارد. ما باید عظمت دافا را به نمایش بگذاریم و برای موجودات ذی‌شعور این امکان را فراهم کنیم تا زیبایی این تمرین را در زندگی روزمره در ما ببینند.

فقط از این طریق می‌توانیم دروغ‌های ح‌ک‌چ را برطرف کنیم و موجودات ذی‌شعور را قادر سازیم افکار و تصورات خود را تغییر داده و دیدگاه مثبتی به فالون دافا داشته باشند.

در غیر این صورت، نجات آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و بنابراین باعث می‌شود ما مرتکب جنایات شده و دافا را تضعیف کنیم. پس، باید خود را به خوبی تزکیه کنیم.

در سال ۲۰۰۱، شروع به پرورش سبزیجات کردم. پرورش سبزی کاری بسیار طاقت فرسا است و گاهی اوقات وقتی خود ما نمی‌توانستیم این کار را انجام دهیم ،مجبور بودیم افرادی را استخدام کنیم تا کار را انجام دهند.

در آن زمان، دستمزد یک کارگر روزی صد یوآن و زمان کار از شش صبح تا شش عصر بود. بسیاری از مردم با کارگرانی که استخدام می‌کردند رفتار نامهربانانه‌ای داشتنند. وقتی آهسته یا ضعیف کارشان را انجام می‌دادند آنها را مورد تحقیر و سرزنش قرار می‌دادند.

هنگام ظهر به هر کارگر فقط دو تکه نان و یک بطری آب می‌دادند. اما، من با این کارگران مهربانانه و با احترام رفتار می‌کردم.

چند ظرف غذا برای آنها می‌پختم و آنها را برای ناهار به خانه‌ام دعوت می‌کردم. همچنین بعد از ناهار به آنها اجازه می‌دادم استراحت کنند.

آنها تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و می‌گفتند: «ما چند سال است که کار می‌کنیم و هرگز افرادی مانند خانواده شما را ملاقات نکرده‌ایم. شما ما را سرزنش نمی‌کنید که چرا کار را خوب انجام نداده‌ایم و در عوض اجازه می‌دهید برای ناهار به خانه شما بیاییم.»

«شما حتی برای ما غذا درست کردید و بعد از ناهار اجازه می‌دهید مدتی استراحت کنیم. شما خیلی مهربان هستند!»

گفتم: «ما فالون دافا را تمرین می‌کنیم، و از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی می‌کنیم. استاد دافا به ما می‌آموزند که با دیگران مهربان باشیم.»

برخی از افراد می‌پرسیدند: «آیا در تلویزیون گفته نمی‌شود که فالون دافا بد است؟» من توضیح دادم: «خوب، از قضاوت خودت استفاده کن. شما تصمیم ‌بگیر که فالون دافا خوب است یا خیر.»

«هنگامی که تمرین‌کنندگان فالون دافا را با افراد غیرتمرین‌کننده مقایسه می‌کنید، می‌توانید این مسئله را درک کنید. مردم می‌ترسند که منافع‌شان را از دست بدهند و سود بیشتری را طلب می‌کنند، در حالی که ما تمرین‌کنندگان بیشتر دیگران را در نظر می‌گیریم.

«ح‌ک‌چ در تلویزیون دروغ منتشر می‌کند، فالون دافا را مورد توهین قرار می‌دهد و ذهن شما را مسموم می‌کند. شما نباید آن را باور کنید.»

من اینگونه حقیقت را برای آنها روشن کرده‌ام و آنها می‌توانند آن را بپذیرند. افرادی که در گذشته برای من کار می‌کردند همه حقیقت را درک کرده‌اند.

در تزکیه، آزمايش‌های شین‌شینگ اغلب اتفاق می‌افتد. یک سال، چند جریب هندوانه و خربزه کاشتم.

بعد از فروخته‌شدن خربزه، می‌خواستم بوته‌های خربزه را بیرون بکشم و در زمین خربزه سبزی بکارم. دو نفر از روستایم را استخدام کردم و به آنها گفتم که بوته‌های خربزه را بیرون بیاورید.

روز بعد که آنها به خانه‌ام آمدند، همسرم دوباره به آنها گفت که بوته‌های خربزه را بیرون بیاورید. اما آنها بوته‌های خربزه را بیرون نیاوردند، بلکه در عوض، بوته‌های هندوانه را بیرون کشیدند.

بعد از اینکه از فروش سبزیجات در شهر به خانه برگشتم، همسرم درباره این موضوع به من گفت. خبر بسیار بغرنجی بود.

همسرم گفت: «بعد از همه این حرف‌ها، آنها بوته‌ها را بیرون کشیده‌اند، عصبانی‌شدن فایده‌ای ندارد. ما تمرین‌کننده هستیم و نمی‌توانیم مانند افراد عادی رفتار کنیم.»

سخنان همسرم مرا بیدار کرد. با خودم فکر کردم: «این حادثه تصادفی نیست. این آزمایش برای من است تا ببینم که آیا می‌توانم وابستگی‌ام به منافع شخصی را رها کنم یا خیر.»

سپس به مزرعه رفتم و بوته‌های هندوانه را در مزرعه دیدم. کارگران با چشمانی اشکبار از من عذرخواهی کردند. آنها بسیار ترسیده بودند، ترس از اینکه من آنها را وادار به پرداخت ضرر و زیان کنم.

به آنها گفتم: «نترسید. شما را سرزنش نمی‌کنم. شما عمداً این کار را نکردید. مشکلی نیست.»

آنها گفتند: «ما نمی‌دانستیم چه مشکلی امروز وجود دارد؛ می‌دانستیم که چیزی اشتباه است، اما فقط نمی‌توانستیم آن را درک کنیم.» گفتم: «این برای آزمودن من است!»

گرچه هزاران یوآن از دست دادم، اما این حادثه باعث شد که شین‌شینگ من بهبود یابد. دستمزد آنها را پرداخت کردم و گفتم که دو هندوانه به خانه ببرند. طولی نکشید که خبر این حادثه در روستا پیجید و بسیاری از مردم دیدگاه خوبی از فالون دافا پیدا کردند که نقش بسیار مثبتی در نجات موجودات ذی‌شعور داشت.

بیدارکردن موجودات ذی‌شعور و انجام مأموریتم

در طول تزکیه‌ام، همیشه روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذی‌شعور را مسئولیت خود دانسته‌ام. در تابستان از فرصت استفاده می‌کنم و بیرون می‌روم و سبزیجات را می‌فروشم تا مردم را بیدار کنم.

وقتی در بازار گشت می‌زنم، پوسترهای روشنگری حقیقت را چسبانده و بنرهایی آویزان می‌کنم. هنگامی که در بازار هستم، به دنبال فرصت‌هایی برای روشنگری حقیقت برای مشتریان و ترغیب آنها به ترک ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن هستم.

بعد از اینکه سبزیجات در پاییز به فروش می‌رسند، از فرصت برای همکاری با تمرین‌کنندگان محلی استفاده می‌کنم و در روستاها قدم می‌زنیم، حقیقت را روشن کرده و از خانه‌ای به خانه دیگر مطالب روشنگری حقیقت را توزیع می‌کنیم.

می‌دانم که نجات موجودات ذی‌شعور و روشنگری حقیقت مأموریت‌ها و مسئولیت‌های مریدان دافا هستند. استاد به ما می‌گویند که مریدان دافا باید سه کار را انجام دهند.

من سخنان استاد را دنبال می‌کنم و کارها را طبق الزامات استاد انجام می‌دهم.

یک روز در سال ۲۰۰۴، پس از فروش سبزیجات در بازار، مقداری از سبزیجات را به رستورانی در مسیرم به خانه تحویل دادم. به‌محض اینکه از فروشگاه خارج شدم، ناگهان یک وانت هجوم آورد و پس از برخورد با من، مرا در فاصله‌ای شش تا هفت متر دورتر روی زمین پرت کرد.

در آن زمان ذهنم روشن بود. گفتم: «من یک تزکیه‌کننده هستم. حالم خوب است.»

راننده ترسیده بود و از من پرسید: «حالت چطور است؟ صدمه دیدی؟ بیایید به بیمارستان برویم.»

گفتم: «من خوبم هیچ مشکلی وجود ندارد، من یک تزکیه‌کننده هستم و از شما سوءاستفاده نمی‌کنم و پولی نمی‌خواهم. می‌توانی بروی.» راننده از آنجا دور شد.

رهگذران پرسیدند: «چرا او را رها کردی؟ چرا از او نخواستی که تو را به بیمارستان برساند؟»

گفتم: «من تمرین‌کننده فالون دافا هستم. خوب می‌شوم. نمی‌توانم از او سوء استفاده کنم و پول بخواهم.» سپس، از آنجا دور شدم.

پرورش سبزیجات کار سختی است، زیرا مجبور می‌شوم زود بیدار شوم و تا تاریکی کار کنم. همچنین به خواب بیشتری احتیاج دارم.

از آنجا که در تابستان هوا بسیار گرم است، گاهی اوقات که پس از فروش سبزیجات به سمت خانه رانندگی می‌کنم خواب‌آلود هستم.

در برخی مواقع که تقریباً بیهوش می‌شوم، می‌توانم صدای کسی را بشنوم که مرا صدا می‌زند یا احساس می‌کنم کسی مرا هل می‌دهد و سپس بیدار می‌شوم. می‌دانم که استاد لی هنگجی (بنیانگذار فالون دافا) همیشه از من محافظت می‌کنند و استاد چیزهای زیادی به من داده‌اند.

استاد مرا از جهنم بیرون کشیدند، مرا پاک كردند و از من مرید دافا ساختند، بنابراین می‌توانم در مسیر الوهیت قدم بردارم. نیک‌خواهی استاد فراتر از کلمات است و من تمام تلاشم را می‌کنم تا مطابق با آن زندگی کنم.

در آخرین مرحله از اصلاح فا، قطعاً فا را مطالعه خواهم کرد، خودم را به‌طور جدی و کوشا تزکیه می‌کنم، سه کار را به خوبی انجام می‌دهم و افراد بیشتری را بیدار می‌کنم. تلاش خواهم کرد تا یک مرید واقعی دافا باشم و تا براساس نجات رحیمانه استاد زندگی کنم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.