(Minghui.org) من تمرین فالون گونگ را از سال ۱۹۹۷ آغاز کردم. همیشه مأموریتم برای نجات موجودات ذی‌شعور را به یاد داشته‌ام و برای اقوام‌، دوستان، همسایگان و افرادی که با آنها ملاقات می‌کنم به روشنگری حقایق پرداختم. در زیر چند ماجرا در این زمینه و برخی از درک‌ها و بینش‌هایم را به اشتراک می‌گذارم.

روشنگری حقیقت الزامی است

در حالی که مشغول روشنگری حقیقت بودم سه مرد چینی را دیدم که در مقابل یک فروشگاه سیگار می‌کشیدند. به سمت آنها رفتم و گفتم: «به ایرلند خوش آمدید. من تمرین کننده فالون گونگ هستم.»

مردان مزبور پس از شنیدن این حرف، برای لحظه‌ای سعی کردند مرا نادیده بگیرند. سپس یکی از آنها گفت: «از آنجا که فالون گونگ را تمرین می‌کنید، به ما نشان دهید که چگونه تمرین می‌کنید.» کوله‌پشتی‌ام را گذاشتم و روی آن نشستم. پاهایم را در حالت لوتوس کامل (پاهای ضربدری) قرار دادم و گفتم: «لطفاً با دقت نگاه کنید. این حالت نشستن در لوتوس کامل از مدرسه بودا است.»

ایستادم و روزنامه‌ای برای روشنگری حقیقت بیرون آوردم. به عکسی از حادثه خودسوزی در تیان‌آنمن اشاره کردم و گفتم: «شما مرا در وضعیت نشسته لوتوس کامل دیده‌اید. پاهای وانگ جیندونگ اینگونه نبود. مردم چین می‌گویند: "یک فرد غیرروحانی جوش و خروش را نظاره می‌کند، فرد باتجربه درک و بینش را می‌بیند." اگر نگاهی دقیق‌تر بیندازید، می‌بینید که نحوه نشستن وانگ جیندونگ با من کاملاً فرق دارد.»

این سه نفر با دقت روزنامه را نگاه کردند.

من ادامه دادم: «حادثه خودسوزی یک وضعیت اضطراری است. به شیوه دیگری به آن فکر کنید. اگر شما شخصی بودید که پتویی برای مهار آتش‌ را در دست داشتید، بلافاصله قربانی در حال سوختن را با پتو می‌پوشاندید. چگونه می‌توانید پتو را در دست بگیرید و منتظر عکس‌گرفتن بمانید؟

«فالون گونگ تمرینی از مدرسه بودا است و کشتن را منع می‌کند. خودکشی نیز کشتن است و گناه محسوب می‌شود. خودسوزی در تیان آنمن برای منزوی‌کردن فالون گونگ صحنه‌سازی شد! فالون گونگ اکنون به بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان گسترش یافته است. هیچ کشور دیگری حادثه خودسوزی نداشته است. ما تمرین‌کنندگان فالون گونگ هستیم ، اما در چین جایی نیست که ما بتوانیم صحبت کنیم. امروز، من چند دقیقه وقت گذاشته‌ام تا واقعیت را به شما اطلاع دهم.»

از یکی از این افراد پرسیدم: «آیا شما عضوی از حزب کمونیست چین هستید؟ او گفت بله. از مرد دیگری پرسیدم، او گفت که به لیگ جوانان پیوسته است. مرد سوم گفت که به پیشگامان جوان پیوسته است. به همه آنها کمک کردم از عضویتشان کناره‌گیری کنند و به هر یک روزنامه دادم تا درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه تحمیلی ازسوی ح‌ک‌چ بیشتر بدانند.

نگرش‌ها پس از ترک سازمان‌های ح‌ک‌چ تغییر می‌کند

دخترم را به «خیابان چین» بردم تا حقیقت را روشن کنم. آنجا یک زمین بازی بود و دخترم گفت که می‌خواهد آنجا بازی کند. من مردد شدم و گفتم: «تعداد مردم در زمین بازی به اندازه خیابان نیست.» اما همچنین فکر کردم که چون دخترم  این را خواست، پس چرا این اجازه را به او ندهم. او را به زمین بازی بردم. برحسب اتفاق دو خانم چینی روی نیمکت نه چندان دوری نشسته بودند و به فرزندان خود غذا می‌دادند.

به سمت آنها رفتم، حقیقت را برایشان روشن کرده و به آنها کمک کردم از عضویت‌شان در سازمان‌های ح‌ک‌چ کناره‌گیری کنند. گرچه آنها با خروج از ح‌ک‌چ موافقت کردند، اما نگرش آنها چندان دلچسب نبود. می‌خواستم مطالب بیشتری به آنها بگویم، اما وقتی دیدم که آنها درحالی که سرشان پایین است روی غذادادن به کودکان متمرکز هستند، فکر کردم باید صبر کنم تا آنها کارشان را به اتمام برسانند.

به اطراف نگاه کردم و دیدم چند پسر چینی بسکتبال بازی می‌کنند. وقتی به زمین بسکتبال رفتم، مرد جوانی آمد و به من گفت: «شما دفعه قبل یک کتابچه به من دادید. می‌توانید نسخه دیگری از آن را به من بدهید؟» یک نسخه به او دادم و او آن را در جیبش گذاشت.

دو جوان دیگر نیز آمدند و از من درباره فالون گونگ سؤال کردند. با آنها درباره تمرین صحبت کردم. یکی از آنها به لیگ جوانان در چین پیوسته بود و من به او کمک کردم تا آن را ترک کند. آنها سپس بازی  بسکتبال را ادامه دادند.

در حالی که برمی‌گشتم به سمت دو زن روی نیمکت می‌رفتم، مرد جوان اولی ناگهان فریاد زد: «فالون دافا خوب است!» دو مرد جوان دیگر نیز فریاد زدند: «فالون دافا خوب است!» برای آنها دست تکان دادم و گفتم: «متشکرم!»

یکی از دو خانمی که به فرزندان خود غذا می‌داد به من گفت: «یک خانم ایرلندی از من درباره شما پرسید که در حال انجام چه کاری هستی؟ من گفتم: "او فردی باایمان و بسیار خوب است. او در حال ارتقا ایمانش است.»

با خوشحالی گفتم: «آنچه شما گفتید واقعاً خوب است. متشکرم!»

آموزه‌های استاد مرا تشویق می‌کنند

چند سال پیش، با یک هم‌تمرین‌کننده در حال روشنگری حقیقت بودم. ما با یک تیم ورزشی چینی روبرو شدیم که برای شرکت در یک مسابقه در منطقه آمده بودند. حدود ۲۰ نفر بودند که بیشتر آنها پسرانی جوان و بقیه مربیان و کارمندان بودند. جلو رفتم تا حقیقت را برای آنها روشن کنم و هم‌تمرین‌کننده در کنار ما افکار درست می‌فرستاد.

مرد جوانی را دیدم که کفش‌های کلارک را در دست داشت و گفت: «سلام! چقدر خوب است که اینجا این کفش‌های کلارک را بخرید! در چین برای چنین جفت کفشی باید هزاران یوآن هزینه کنید! زندگی در چین واقعاً آسان نیست.»

همه اعضای تیم مرا محاصره کردند و اکثر آنها مرد بودند. احساس اضطراب به من دست داد زیرا هیچ وقت جلوی این همه افراد صحبت نکرده بودم! این آموزه استاد را به یاد آوردم:

«به‌عبارت دیگر، این چیزی بی‌سابقه است. از زمان شروع آسمان و زمین، هرگز پدیدۀ عظیم کیهانیِ اصلاح فای جهان وجود نداشته است و از زمان شروع آسمان و زمین، هرگز مریدان دافا وجود نداشته‌اند. استاد این فرصت باشکوه را پدید آورد و شما را راهنمایی کرد تا وارد این لحظۀ تاریخی شوید. باید خود را به‌خوبی تزکیه کنید و درحالی که موجودات ذی‌شعور را نجات می‌دهید ارزش و توانایی خود را نشان دهید و حتی بهتر عمل کنید!» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۹»)

درک کردم که استاد به من این امکان را می‌دهند تا به سطح بالاتری برسم و ازآنجاکه حقیقت را برای بسیاری از افراد روشن می‌کردم، سعی می‌کردم نهایت تلاشم را به کار گیرم تا رفتار یک تمرین‌کننده دافا را نشان دهم. آرام شدم و وضعیت و افکارم را سر و سامان دادم.

گفتم: «مردم چین متحمل درد و رنج می‌شوند. امروزه هوای آلوده، غذای آلوده، آب آلوده وجود دارد و حتی حداقل شرایط برای زندگی بسیار ناامن است. ح‌ک‌چ از زمان به قدرت رسیدن مبارزات سیاسی بسیاری را انجام داده است. قربانیان هموطنان خود ما هستند.

«میهن‌پرستی به معنای دوست‌داشتن حزب نبوده و ح‌ک‌چ همان چین نیست. ما فرزندان چین هستیم و ملت چین ما دارای پنج هزار سال تمدن الهی است.

«در این لحظه حساس از تاریخ، امیدوارم هر یک از شما بتوانید برای آینده خود انتخاب درستی داشته باشد. در حال حاضر، بیش از ۳۰۰ میلیون نفر از سازمان‌های ح‌ک‌چ خارج شده‌اند. امیدوارم که شما نیز از حزب کناره‌گیری کرده و همدست ح‌ک‌چ محسوب نشوید.»

یکی از بازیکنان دست زد و با صدای بلند گفت: «خیلی خوب صحبت کردی! ما اکنون در وضعیتی وخیم زندگی می‌کنیم.» متوجه شدم که همه مرا درک کردند، بنابراین به آنها کمک کردم تا از عضویتشان در سازمان‌های ح‌ک‌چ کناره‌گیری کنند. هشت بازیکن با انصراف موافقت کردند. سپس سرپرست تیم از بازیکنان خواست تا به مقصد عزیمت کنند. تیم را دنبال کردم و به چهار مربی کمک کردم تا از حزب خارج شوند.

از طریق این رویداد درک کردم که وقتی استاد بخواهند ما به سطح بالاتری برسیم، به ما شجاعت و خرد می‌بخشند. اگر بخواهیم آن را انجام دهیم، قطعاً می‌توانیم آن را به‌خوبی انجام دهیم.

من این فرصت بی‌نظیر برای تزکیه را بسیار گرامی می‌دارم. از استاد که به من فرصتی دادند تا به ایشان در اصلاح فا کمک کنم و برای همه آنچه استاد برایم نظم و ترتیب داده‌اند، بسیار سپاسگزارم. به استاد گوش خواهم داد و کاملاً باور دارم كه در آینده می‌توانم بهتر عمل كنم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است.