(Minghui.org) پس از شروع تمرین فالون دافا، بدنم رها از هرگونه بیماری بود، اما کمکم چرکدانههایی روی صورتم ایجاد شدند که بزرگ و قرمز بودند و ظاهری ناخوشایند داشتند. هر وقت از خانه بیرون میرفتم همیشه ماسک به صورتم میزدم.
میدانستم آنها ایجاد شدهاند تا کمک کنند وابستگیام را تشخیص دهم و آن را از بین ببرم. به درون نگاه کردم اما فایدهای نداشت. خودم را بررسی کردم تا ببینم آیا وابستگیهایی را در درونم مییابم که به صورت و ظاهرم مرتبط باشند، مانند شهرت و اعتبار، رقابت با دیگران، میل به داشتن ظاهری جذاب، کنترل نداشتن بر گفتارم، نیکخواه نبودن، حسادت، رنجش، منیت و غیره. تعداد بسیار زیادی از چنین وابستگیهایی وجود داشتند و بهنظر میرسید همه آنها با یکدیگر ارتباط دارند.
برای اینکه فالون دافا بد به نظر نرسد و به اعتبارش آسیب نرسانم، هر زمان که افکار درست میفرستادم، فکری برای رها شدن از این چرکدانهها اضافه میکردم. گاهی با چرکدانهها صحبت میکردم. حتی حقایق را برایشان روشن میکردم و درباره راهحلهای نیکخواهانه به آنها میگفتم. میگفتم که به خاطر داشته باشند: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است».
روی ازبین بردن وابستگیهایم هم متمرکز بودم. اما چرکدانهها همچنان بیشتر میشدند. به وبسایت مینگهویی (Minghui.org) رفتم و مقالات مربوط به تجربیات تزکیه سایر تمرینکنندگان را خواندم. متأسفانه هیچکسی چیزی درباره چرکدانهها ننوشته بود. وقتی وضعیتم را با سایر تمرینکنندگان در میان گذاشتم، آنها گفتند که درحال ازبین بردن کارما هستم، بنابراین چیز خوبی است. فکر میکردم جدا از مشکلاتی که در شینشینگم وجود دارد، باید شکافی نیز در تزکیهام وجود داشته باشد.
وقتی حدود 10 سال داشتم، چرکدانههایی نسبتاً بد روی صورتم ایجاد شدند. انواعواقسام درمانها را امتحان کردم ولی هیچکدام فایده نداشتند. پزشک میگفت آنها جوشهای دوران بلوغ هستند. در آن زمان عاشق خواندن داستان بودم. وقتی در دبیرستان تحصیل میکردم از خواندن این کتابها دست کشیدم و چرکدانههایم ناپدید شدند.
پس از شروع تمرین فالون دافا، دیگر داستان نخواندم یا تلویزیون یا فیلم تماشا نکردم. هر تابلو، کتاب و عکسی را که ربطی به حکچ (حزب کمونیست چین) داشت، دور ریختم یا به کسی دادم.
وابستگیام به اخبار
وقتی درباره این موضوع فکر کردم، متوجه شدم که به دیدن اخبار وابستگی دارم. هر روز بعد از اینکه خواندن مقالات وبسایت مینگهویی را به پایان میرساندم، اخبار را تماشا میکردم. به آنچه در دنیا میگذرد علاقهمند بودم و این برایم به یک عادت تبدیل شده بود. این یک وابستگی بسیار بزرگ بود. یک شکاف بود و احتمالاً چیزی بود که جسم و ذهنم را آلوده میکرد. تصمیم گرفتم آن را کنار بگذارم و برای مدتی اینگونه عمل کردم. با این حال، در جریان انتخابات 2020 ایالات متحده، دوباره به اخبار وابسته شدم. بهتدریج، از فا دور شدم و خیلی زود به عادت قدیمیام برگشتم.
چرا رهایی از این وابستگی اینقدر سخت بود؟ حتی گرچه هر روز فا را مطالعه و آن را از بر میکردم، واقعاً فا را کسب نمیکردم. هنوز درباره اصول فا روشن نبودم و وابستگیهایم مرا کنترل و هدایت میکرد.
وبسایت مینگهویی اعلامیهای را منتشر کرد که از تمرینکنندگان میخواست دیگر از ویچت استفاده نکنند، بنابراین بلافاصله آن را از گوشیام حذف کردم. حتی گرچه برخی نظرات منفی بهخصوص از همکارانم در دفترمان میشنیدم، موفق شدم همه آنها را حلوفصل کنم. این یک فکر را بیرون میفرستادم: «استاد، لطفاً به من قدرت ببخشید و اگر در محل کار اتفاقی افتاد کمک کنید که بتوانم مطلع شوم.» درنهایت توانستم از تمام مسائل مهم دفتر باخبر شوم، و دیگر هرگز از ویچت استفاده نکردم.
لحظهای که ویچت را حذف کردم، از تلفن همراهم صدایی شنیدم شبیه صدای باز کردن یک بطری شامپاین برای جشن گرفتن. شگفتانگیز بود. پس از حذف ویچت، بدنم احساس سبکی و راحتی کرد، گویا لایه زرهیِ سنگینی را از بدنم برداشته باشند. چهرهام بهتر به نظر میرسید، اما چرکدانهها هنوز وجود داشتند.
بعداً استاد سخنرانی جدیدی منتشر کردند با عنوان هشداری جدی و فوری که واقعاً کمکم کرد. آن را بارها، همراه سایر سخنرانیهای استاد که مرتبط بودند، خواندم. در آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک 2019، استاد به سؤال تمرینکنندهای پاسخ دادند:
«پرسش: وضعیت تزکیهام بالا و پایینهایی داشته است. گاهی اوقات به چیزهایی مانند گشتوگذار در اینترنت، بازیهای کامپیوتری و بازی با تلفن همراه وابسته میشوم که باعث موانعی در تزکیه میشوند. باید چهکار کنم تا خودم را از این کارها بازدارم و کوشا بمانم؟
استاد: مردم میگویند معتاد شدن... بگذارید به شما بگویم اعتیاد چیست. در علوم پزشکی میگویند وقتی آن قسمت از سیستم اعصاب که مرتبط با رفتارهای اعتیادآور است تا حد معینی تحریک و تقویت شود، فرد اعتیاد پیدا میکند. اما اینگونه نیست. پس چهچیزی روی میدهد؟ با گذشت زمان، آن مادۀ اعتیادآور جمع میشود و درون بدنتان یک "شما" تشکیل میشود که دقیقاً ظاهر شما را به خود میگیرد و شما را کنترل میکند. ازآنجاکه از وابستگی قدرتمندی تشکیل شده است و همشکل شما است، میل قویِ معادلی برای کنترلکردن شما دارد. بدین علت که وابستگی بسیاری قدرتمندی آن را شکل داده است.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۹»)
ازطریق مطالعه و ازبر کردن آموزههای استاد، به درک عمیقتری رسیدم و مدام خودم را اصلاح کردم. توانستم میلم به خواندن و تماشای اخبار را رها کنم. دیگر واقعاً احساس نمیکردم که خواندن اخبار را دوست دارم. اینطور نیست که خودم را کنترل کنم، در عوض گویا هرگز چنین میلی نداشتهام. استاد کمک کردند این چیزی را که سالها به آن وابسته بودم رها کنم. استاد، متشکرم! قدردانیام فراتر از آن است که با کلمات توصیفش کنم.
وقتی دربارهاش فکر کردم، بسیاری از وابستگیهایی که داشتم و بسیاری از حالات نادرستی که دچارش میشدم، ازجمله طرز تفکر منفی، ناتوانیام در درک واقعی فا هنگام مطالعهاش و غیره، همه مربوط به وابستگیام به خواندن اخبار بودند. حالا مانعی بزرگ در تزکیهام برداشته شده است.
گرچه دیگر اخبار را نمیخوانم، هنوز هم میتوانم سه کار را انجام دهم. در این روند همچنین متوجه شدم که باید مراقب گفتارم باشم. در گذشته وقتی شوهرم درباره اخباری که در اینترنت وجود داشت از من میپرسید، با هیجان دربارهاش صحبت میکردم. همیشه درباره آنچه اتفاق میافتاد نظر میدادم.
او علاقهمند بود و گوش میداد. پس از مدتی گفت: «تو همیشه روی جنبههای منفی آنچه اتفاق میافتد تمرکز میکنی. خیلی افراطی هستی.» وقتی میدید که هنگام صحبت درباره نتیجه قریبالوقوع انتخابات ایالات متحده مملو از اعتمادبهنفس هستم، با شخصی شرطبندی کرد. اما نتیجه انتخابات باعث شد دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشد. بعد از آن، دیگر حرفهایم را باور نکرد و دیگر به حرفهایم گوش نکرد. متوجه شدم که استاد از زبان شوهرم برای بیدار کردن من استفاده میکنند تا بیشتر غرق نشوم. با این حال، واقعاً متوجه نبودم.
پس از مطالعه سخنرانی جدید استاد هشداری قوی و فوری، متوجه شدم که فریب خوردهام. یک تمرینکننده باید به فا گوش دهد، نه رسانههای مردم عادی. من تمرینکننده دافا هستم، چگونه میتوانم رسانهها را باور کنم؟
رسانهها برای خدمت به جامعه وجود دارند و مردم به آنها اعتماد دارند و آنها را دنبال میکنند. امروزه مردم نمیتوانند از تلفن همراه خود جدا شوند؛ از سوی دیگر، آنچه تزکیهکنندگان به آن تکیه میکنند دافا است. فا مایه حیات واقعی یک تزکیهکننده است.
یک تزکیهکننده باید خود را از این جهان خاکی جدا کند. چرا حتی نمیتوانم این سطحیترین چیز را رها کنم؟ چرا اینقدر به آن وابستهام؟ چگونه میتوانم درباره رفتن به سطوح بالاتر صحبت کنم؟ علاوه بر این، همهچیز در جامعه حول دافا میچرخد. ما بازیگران اصلی این نمایش هستیم، در حالی که مردم عادی توسط تغییرات آسمانی کنترل میشوند.
هرجومرج موجود در این جهان فقط محیطی است که خدایان برای ازبین بردن مردم از آن استفاده میکنند. همهچیز تحت کنترل استاد است. پس از اینکه تعداد افرادی که باید نجات داده شوند، تکمیل شود، نمایش به پایان میرسد و همهچیز به انتها میرسد. شما همان چیزی خواهید شد که باید باشید. اگر خوب باشید هنوز اینجا خواهید بود. همه موجوداتِ جهان امیدوارند که در این روند اصلاح فا نجات یابند و امیدشان به ماست. چرا هنوز در بیرون جستجو میکنیم؟
بعد از اینکه وابستگیام به خواندن اخبار را از بین بردم، افکار منفیام کاهش یافت. از آنجا که ذهنم این اطلاعات کثیف را ذخیره نمیکند، دیگر مورد مداخلهاش قرار نمیگیرم. دیگر زیاد چت نمیکنم. دیگر از اخبار دنیوی بهعنوان مرجع یا راهنما استفاده نمیکنم. وقتی با مشکلاتی مواجه میشوم، برای راهحل در فا جستجو میکنم و از منظر یک تزکیهکننده با موضوع برخورد میکنم.
افکارم خالص شدهاند و میتوانم ذهنم را آرام کنم. افکارم اکنون منطبق با فا هستند، بهجای مشغول بودن با چیزهایی مانند اینکه کدام ستاره پاپ از پرداخت مالیات طفره رفته است، آخرین مد چیست و غیره. وقتی ذهن یک تزکیهکننده با اینهمه زباله پر شده باشد، چگونه میتواند خودش را آرام کند؟ در گذشته برای رهایی از چنین فکرهایی، افکار درست میفرستادم، اما آنها همچنان ظاهر میشدند. حالا آنها بهتدریج کمتر و کمتر میشوند.
استاد بیان کردند:
«علت اصلی اینکه نمیتوانید به سکون برسید به تکنیکتان ربطی ندارد و به این علت هم نیست که رمز موفقیت را نیافتهاید، بلکه علتش این است که ذهنتان یا آنچه درون قلبتان است پاک و خالص نیست.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)
با اینکه چرکدانههایم هنوز وجود داشت، اما دیگر به آنها وابسته نبودم. وجودشان فقط به این معنی بود که هنوز شکافهایی داشتم.
حذف برنامههای منفی از گوشی تلفن همراهم
یک روز ایموجیهای زشت و توهینآمیزی دریافت کردم که از وبسایت خاصی برایم ارسال شده بود. گیج شده بودم و با خدمات مشتریان تماس گرفتم. آنها گفتند ممکن است بهدلیل اشتباهی از سوی تأمینکننده باشد. این توضیحی عادی و سطحی بود. اما آیا این اشارهای از جانب استاد نبود که دیگر نباید از آن وبسایت استفاده کنم؟ چیزهای موجود در آن وبسایت آشغال بود و آن یکی از کثیفترین مکانها است. هر پیامی که به موبایلم میفرستاد درهموبرهم بود.
از آنجا که متوجه این موضوع شده بودم، آیا نباید برنامهاش را از گوشیام حذف میکردم؟ بلافاصله دو برنامه منفی را از گوشیام حذف کردم.
بعد از اینکه آن برنامهها را حذف کردم، تلفن همراهم واقعاً تمیز بود. روز بعد که صورتم را میشستم، وقتی در آینه نگاه کردم، چرکدانههای صورتم از بین رفته بودند! چند روز بعد پوستم درخشان، صاف و لطیف شد و هیچ اثری از چرکدانهها نبود. آن معجزهآسا بود!
این چرکدانهها سالها با من بودند و بارها حقایقی را که روشن میکردم شنیدند. آنها نیز موجودات زندهای هستند که برای فا آمدند. استاد، متشکرم که از آنها برای روشن کردن من استفاده کردید!
چرکدانهها چند بار دیگر هم روی صورتم ایجاد شدند. میدانستم دلیلش این است که موقتاً آن برنامه بد را برای خرید آنلاین چیزها دانلود کردم. گرچه همیشه بلافاصله حذفش میکردم، اما کارم اشتباه بود. فقط یک بار استفاده از آن باعث شد دوباره چرکدانهها روی صورتم ظاهر شوند.
وقتی مردم آنلاین میشوند و با تلفن همراه خود بازی میکنند، مورد مداخله قرار میگیرند، اما متوجه این موضوع نیستند. آنها باور ندارند که بیماریهایشان به این عادات مرتبط هستند. ما تزکیهکننده هستیم و درباره بهبود شینشینگ خود صحبت میکنیم، پس چگونه نمیتوانیم این وابستگی را رها کنیم؟
این جریان بسیاری از وابستگیهایم را آشکار کرد.
استاد بیان کردند:
«هر آنچه در طول تزكيهتان تجربه میکنيد -- خواه خوب باشد يا بد -- خوب است، چراکه فقط بهدليل اينکه درحال تزکيه هستيد پديدار میشوند. يک تزكيهكننده نمیتواند به كمال برسد هنگامی كه زير بار افكار بشری است، زير بار بدهیهای كارمايی است يا زير بار وابستگیها است.» («به کنفرانس فای شیکاگو»، از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3)
این بار واقعاً بخشی از معنای این فا را درک کردم.
محنتها به افشای وابستگیهای اساسیمان کمک میکنند
برخی از تمرینکنندگان در مواجهه با آزمونها و محنتها، نمیتوانند علت مشکل را بیابند، بنابراین صرفاً مدتی طولانی رنج میکشند و فکر میکنند این کمک میکند که کارمایشان را کاهش دهند. استاد نمیخواهند ما سالها رنج بکشیم. استاد فقط از محنتها استفاده میکنند و به ما فرصتی برای رشد میدهند. وقتی استاد کمک میکنند کارما را از بین ببریم، آن به فا اعتبار میبخشد و به ما کمک میکند مردم را نجات دهیم. تصویر یک تمرینکننده بخشی از روشنگری حقیقت ماست. چگونه میتوانیم اجازه دهیم مداخلهای مدتی خیلی طولانی ادامه یابد؟
تشخیص ریشه مشکلم
درک ضعیفم از فا باعث شد نیروهای کهن را به رسمیت بشناسم، بنابراین سالهای زیادی بدون اینکه آگاه باشم با آنها همکاری کردم. این باعث بدنام کردن دافا، و از جهاتی باعث آسیب رساندن به فا میشود. چهچیزی به نیروهای کهن اجازه ایجاد چنین آشفتگیای را داد؟ دلیلش این بود که خودم را بر اساس فا اصلاح نکردم. فقط به فرستادن افکار درست متکی بودم. این تزکیه نیست! درست همانطور که میوه گندیده مگسهای خانگی را جذب میکند، وقتی برای رها شدن از مگسهای خانگی افکار درست میفرستادم، در جستجوی میوه گندیده نبودم تا آن را دور بیندازم. مگسهای خانگی مدام برمیگشتند. فقط با یافتن وابستگی، ازبین بردنش، و بهبود تزکیهام، مشکل واقعاً حل شد.
اینترنت و تلفنهای همراه میتوانند با تزکیهکنندگان مداخله کنند. ممکن است در ظاهر مشخص نباشد که چگونه با ما مداخله میکنند، اما قطعاً باعث مداخلهای جدی برای ذهن و جسم یک تزکیهکننده میشوند. استاد، متشکرم که از چرکدانههای صورتم استفاده کردید تا کمک کنید چنین شکاف بزرگی را پیدا کنم و به این ترتیب توانستم خودم را اصلاح کنم.
درباره این تجربهام نوشتم تا به سایر تمرینکنندگان کمک کنم وابستگی خود را ببینند و آن را از بین ببرند. در گذشته، مقاله تبادل تجربهای ننوشتهام، زیرا فکر میکردم سایر تمرینکنندگان بهتر از من عمل میکنند، بنابراین هیچچیز مهمی برای گفتن نداشتم. اما پس از مطالعه سخنرانی استاد آموزش فا در کنفرانس غرب میانه ایالات متحده، نظرم تغییر کرد.
استاد بیان کردند:
«ديروز خبرنگاری از من پرسيد: "در تمام زندگیتان چهچيزی شما را بيش از همه خوشحال کرده است؟" البته، تمام زندگی من وقف يک چيز شده است. من گفتم، درخصوص موضوعات مردم عادی، چيزی وجود ندارد که مرا بيش از همه خوشحال کند. وقتی میشنوم يا میبينم که شاگردان تجربههای خود را به اشتراک میگذارند، در آن هنگام است که بيشترين احساس خوشنودی را دارم. (تشويق) هر ذره رشدی که شاگردان به آن دست يافتهاند بههيچوجه آسان نبوده است. آنها سختیهای بسياری را تحمل کردهاند.» (آموزش فا در کنفرانس غرب میانه ایالات متحده)
مسیر تزکیه هر کسی متفاوت است. بهعنوان یک مرید، خوشنود ساختن استاد ارزشمندترین کار است. ازطریق تجربهام در ارتباط با چرکدانهها، به سطح جدیدی از درک درباره تصدیق نکردن نیروهای کهن دست یافتم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
مجموعه رشد و اصلاح خود