(Minghui.org) درود، استاد محترم و همتمرینکنندگان!
من فالون دافا را تمرین میکنم و از ویتنام به استرالیا مهاجرت کردهام. فا را در اواخر سال 2016 کسب کردم. با یادآوری مسیر تزکیهام حس میکنم بسیار خوشاقبال بودهام که فرصت کسب این دافای گرانبها را داشتهام. دافا فواید ذهنی و جسمی بیشماری برایم داشته است و به اهمیت روشنگری حقیقت درباره فالون دافا (فالون گونگ) بهمنظور نجات موجودات ذیشعور نیز پی بردهام.
کسب فا
در دسامبر سال 2008 با خبر ناگوار ابتلای مادرم به سرطان دهانه رحم روبرو شدم. این خبر برای پسری 17ساله بسیار تکاندهنده بود. افسرده شده بودم و بهخاطر مراقبت از او، یک سال درس خواندن را کنار گذاشتم. هر روزم را با مادرم سپری میکردم و شاهد رنج جسمی و روحی او بودم. با وجود اینکه بسیاری از روشهای طب شرقی، طب غربی و حتی روشهای معنوی را امتحان کردیم، ولی حال مادرم بهتر نشد و همچنان خیلی درد داشت. احساس درماندگی میکردم و نمیدانستم چگونه کمکش کنم تا بر این بیماری وحشتناک غلبه کند. هر دو ناامید شده بودیم.
در این دوران پردغدغه، بهترین دوست دوران دبیرستانم که اتفاقاً روز تولد هر دوی ما یکی بود و بهعنوان دانشجوی خارجی در استرالیا تحصیل میکرد، فالون دافا را تمرین میکرد. او بهمحض اینکه درباره وضعیت مادرم شنید، مدام تماس میگرفت و ترغیبمان میکرد فا را مطالعه کنیم. او طی سفری به ویتنام، چند روز به خانه ما آمد و توانست پنج تمرین فالون دافا را به ما آموزش دهد. همچنین ماجراهای سفر تزکیهاش را با ما در میان گذاشت.
سپس مادرم رسماً فا را کسب کرد و متعاقباً معجزهای رخ داد. بیماری مادرم بهطور چشمگیری بهبود یافت. دردش بهآرامی از بین رفت و رنگ چهرهاش بهتدریج بهتر شد. اکنون کاملاً بهبود یافته است و همچنان فالون دافا را تزکیه میکند.
مادرم هر روز فا را مطالعه میکند، تمرینها را انجام میدهد، افکار درست میفرستد و در فعالیتهای نجات موجودات ذیشعور شرکت میکند. هر زمان که فرصت داشته باشد، گلهای نیلوفر آبی کاغذی را بین مردم توزیع و درباره زیبایی فالون دافا با آنها صحبت میکند. مهمتر از همه اینکه درباره آزار و شکنجه در چین به مردم اطلاعرسانی میکند.
بسیاری از مردم از دریافت گلهای نیلوفر آبی کاغذی خوشحال میشوند و صمیمانه از او تشکر میکنند. وقتی مادرم با مشکلاتی مواجه میشود، برای پیدا کردن وابستگیهایش به درون نگاه و از اصول دافا حقیقت، نیکخواهی و بردباری پیروی میکند.
وقتی بیماری مادرم بهبود یافت، شاهد مزایای فوقالعاده دافا بودم و من نیز همزمان با مادرم در سال 2016 فا را کسب کردم. مادرم مرا ترغیب کرد فا را مطالعه کنم. ابتدا فکر میکردم اگر فالون دافا را با او تمرین کنم، به او کمک میکند انگیزه بیشتری برای تمرین داشته باشد. اوایل هنگام مطالعه فا تمرکز نداشتم و درباره بسیاری از اصول فا روشن نبودم. بهجای تزکیه واقعی، بیشتر روی انجام تمرینها تمرکز داشتم. هر روز که میگذشت بیشتر به مطالعه فا ترغیب میشدم. ابتدا خیلی متوجه نبودم، ولی کمکم تمرکزم هنگام مطالعه آموزهها بهتر شد. بهتدریج متوجه اهمیت تزکیه شدم.
استاد به ما آموزش دادند که:
«... برای شما راحت نبوده است که فا را کسب کنید. تمام چیزی که شما میدانید این است که ظاهراً بهطور اتفاقی کسی درباره فا به شما گفت، و بنابراین آن را بهدست آوردید. حقیقت این است که آن چیزی بود که در اعماق قلبتان پنهان شده بود، مانند یک دوشاخه برق. لحظهای که اتصال برقرار شود، تکان میخورید. اما برای بعضی افراد آن دوشاخه دیگر کار نمیکند، زیرا با آلودگی و غبار پوشیده شده است. حتی با اینکه دوشاخه به پریز متصل شده است، هیچ برقی وجود ندارد. بسیاری از افراد زندگیهایشان را در گذشته از دست دادند تا بتوانند فا را بهدست آوردند. آنها در گذشته تزکیه کردهاند و آزمونهای تزکیهای سخت بسیاری را متحمل شدهاند.» (آموزش فا در کنفرانس کانادا، 1999)
این متن از فا مرا تحت تأثیر قرار داد و از فرصتهایی که استاد برایم نظم و ترتیب دادهاند، سپاسگزارم.
استاد همچنین بیان کردند:
«درطول تاریخ، بسیاری از مسائل را برای مریدان دافا حلوفصل کردم و به همین خاطر، زندگی پس از زندگی دیگر، از شما محافظت کردم و در تمام مسیر مراقب شما بودم.» («آموزش فا در کنفرانس فای 2015 کرانه غربی)
مادرم قبل از تزکیه اغلب با همسایهها درددل میکرد و به آنها میگفتکه وقتی مرا باردار بود، خانوادهاش فقیر بودند، بنابراین سه بار برای سقط جنین به بیمارستان مراجعه کرد، اما هر بار چیزی باعث شد نظرش عوض و از این کار منصرف شود.
بعداً متوجه شدم که این وقایع تصادفی نبوده است، بلکه استاد نیکخواهمان از من و سایر تمرینکنندگان فالون دافا نسلی پس از نسل دیگر، تا به امروز محافظت کردهاند. بدین ترتیب توانستیم دافا را کسب کنیم. این باعث میشود بسیار احساساتی شوم و سپاسگزار باشم. از استاد نیکخواه و بزرگوارمان متشکرم!
خوب مطالعه کردن فا بنیان تزکیه است
تمرینکنندگان دافا باید سه کار را بهخوبی انجام دهند، که مطالعه فا بنیادیتر از دو کار دیگر است. ابتدا فا را در خانه مطالعه میکردم و سپس در جلسات مطالعه گروهی فا شرکت کردم تا بتوانم با همتمرینکنندگان مطالعه و تبادلتجربه کنم. حتی با وجود این روش مطالعه، وقتی نمیتوانستم آرام باشم، قادر نبودم معنای سطحی فا را درک کنم. علاوهبراین، پس از بستن جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، و ترک گروه مطالعه، در عرض چند دقیقه همهچیز را فراموش میکردم. حس میکردم تا زمانی که به این صورت فا را مطالعه کنم نمیتوانم چیز زیادی را به یاد آورم. بعد از مطالعه مقالات منتشرشده در وبسایت مینگهویی درباره اینکه چگونه همتمرینکنندگان درخصوص ازبر کردن فا به نتایج خوبی دست یافتند، شروع به ازبر کردن فا کردم.
زمانی که اصول فا را از بر و دروناً جذبش کردم، متوجه شدم درکم بهتر شده است و میتوانم بهراحتی از اصول فا پیروی کنم. بهعلاوه وقتی با درگیری یا محنتی مواجه میشوم، درستتر عمل میکنم. زمانی که فا را ازبر میکنم، احساس میکنم استاد معانی عمیقتر فا و سایر چیزهای زیبایی را به من نشان میدهند که با صرفاً خواندن فا قابلتجربه نیستند.
هنگام ازبر کردن فا که مستلزم صبر و تمرکز زیاد است، بردباری را تزکیه میکنم. معمولاً مطالعه یک سخنرانی به بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد، اما در این مدت فقط دو یا سه پاراگراف را از بر میکنم. همیشه سعی میکنم هنگام ازبر کردن فا، بیشترین زمان ممکن را صرف این کار کنم.
بهعلاوه در گذشته هنگام مطالعه فا اغلب احساس خوابآلودگی میکردم و نمیتوانستم تمرکز کنم. این حس را داشتم که صرفاً از روی عادت مطالعه میکنم و نمیتوانم چیزی را به خاطر بسپارم، ولی وقتی فا را از بر میکنم، هشیارتر و متمرکزتر هستم و مورد مداخله قرار نمیگیرم. علاوهبراین ارواح بیرونی و کارمای فکری نمیتوانند مزاحم شوند و حواسم را پرت کنند.
بعد از ازبر کردن جوآنفالون برای اولین بار، به تصویر استاد نگاه کردم و دیدم که ایشان به نشانه تشویق به من لبخند میزنند که باعث شد خیلی احساساتی شوم. اکنون برای چهارمین بار درحال ازبر کردن جوآنفالون هستم و سعی میکنم به ازبر کردن آن ادامه دهم تا جذب فا شوم. استاد نظم و ترتیبی دادند که با تمرینکنندهای چینیویتنامی دیدار کنم و او چینی را به من بیاموزد. اکنون لونیو را به زبان چینی از بر کردهام، هرچند ممکن است لغات را بهدرستی تلفظ نکنم.
متوجه شدم فقط با مطالعه خوب فا میتوانیم سه کاری را که استاد از ما خواستهاند، بهطور مؤثری انجام دهیم.
استاد نظم و ترتیبی دادند که به صورت تماموقت در رسانه کار کنم
یک بار هنگام صحبت با مادرم گفتم که نمیدانم کجا و چگونه مسئولیتم در زمینه سه کار، ازجمله روشنگری حقیقت، را انجام دهم. مادرم این موضوع را با همتمرینکننده دیگری در میان گذاشت و او پیشنهاد کرد که با رسانه همکاری کنم. رسانه فرصت بزرگی برای روشنگری حقیقت در اختیارم گذاشت. ابتدا بهصورت نیمهوقت در رسانه شروع به کار کردم و در طول چهار سال گذشته بهطور تماموقت در این زمینه فعالیت میکنم. براساس درکم، وقتی افکار درستمان را حفظ کنیم و از صمیم قلب بخواهیم که سه کار را بهخوبی انجام دهیم، استاد نیکخواه برایمان نظم و ترتیبی خواهند داد که به عهدهایمان عمل کنیم. صمیمانه از استاد متشکرم.
زمانی که کار در رسانه را شروع کردم، همهچیز برایم تازگی داشت و واقعاً نمیدانستم باید از کجا شروع کنم. اکثر همتمرینکنندگانی که با من همکاری میکردند، تجربه کار در رسانه را داشتند. من وکیل هستم و هیچ دانش و مهارتی در زمینه روزنامهنگاری ندارم. ابتدا مقالات خبری خبرگزاریهای خارجی را ترجمه میکردم و سپس موقعیت شغلی کارمند پارهوقت را پذیرفتم.
بهتازگی فکری به ذهنم خطور کرد. از رئیس گروه پرسیدم: «بهنظرتان آیا کارم نیاز به اصلاحات زیادی دارد؟» رئیس پاسخ داد، «نیاز به اصلاح چندانی ندارد.» سپس از او اجازه گرفتم که بهصورت تماموقت کار کنم و او موافقت کرد. کار تمامقت مستلزم تلاش زیادی بود تا بتوانم الزامات حرفهای را برآورده کنم و همچنین با حجم کار زیاد در رسانه کنار بیایم. طی دورهای روزی هشت مقاله منتشر میکردم. گاهی برخی از همکاران از کارم انتقاد میکردند. اما هرگز ناامید نشدم یا به این فکر نیفتادم که کارم را ترک کنم. فقط سعی کردم سریعتر پیشرفت کنم تا موجب نگرانی همتمرینکنندگان نشوم.
براساس درک شخصیام، ازبر کردن فا در طولانیمدت به من کمک کرده است افکار درستم را حفظ کنم و در این شغل ثباتقدم بیشتری داشته باشم. چند بار احساس کردم که کاملاً از پا افتادهام، ولی هر بار دلیل آمدنم روی زمین را به خودم یادآوری کردم. سپس احساس کردم برای انجام کارهایی که تمرینکنندگان فالون دافا باید انجام دهد، قدرت بیشتری دارم.
فرد در روند همکاری با همتمرینکنندگان به ناچار با نظرات و دیدگاههای مختلف زیادی مواجه میشود و باید آن موقعیتها را اداره کند؛ موضوعات زیادی مورد بحث و تبادلنظر قرار میگیرند. وقتی نظرم را بیان میکنم، از همتمرینکنندگان انتظار ندارم با من موافق باشند. پیشنهادم را ارائه میدهم و سپس با همتمرینکنندگان درباره بهترین روش تصمیم میگیریم و به این ترتیب از همکاری خوب با یکدیگر اطمینان حاصل میکنیم. درحین کار وقتی متوجه اشتباهی در مقالهای میشوم، در سکوت اصلاحات لازم را انجام میدهم تا نتیجه بهتری حاصل شود. اگر حس کنم که باید پیشنهاداتم را با همتمرینکنندگان در میان بگذارم، بهجای اینکه بگویم من بهتر از بقیه هستم، حق با من است و دیگری اشتباه میکند، همیشه سعی میکنم نگرش مثبتی داشته و آرام و نیکخواه باشم. از این گذشته تواناییهای ما توسط استاد به ما داده شدهاند تا در انجام کارهای موردانتظار کمکمان کنند. هر وقت در قلبم احساس ناخوشایندی دارم، به درونم نگاه میکنم تا ببینم در کجا کاستی دارم، به این ترتیب میتوانم خودم را اصلاح کنم و بهبود ببخشم.
هنگام کار در رسانه، هیچ روز تعطیلی وجود ندارد. گاهی از صبح زود تا پاسی از شب کار میکنم. نمیتوانم درباره کارهایم با سایر تمرینکنندگان صحبت کنم و گاهی با انتقاد خوانندگان مواجه میشوم. با وجود همه سختیها، اصلاً پشیمان نیستم. از استاد بهخاطر اینکه مراقبم بودند و مرا بهعنوان شاگرد خود پذیرفتند متشکر و سپاسگزارم.
روزی مدیر اعلام کرد که رئیس گروه استعفا داده است و من باید جایگزین او شوم. خوشحال نشدم، چون از فشار و سختی این موقعیت شغلی آگاه بودم. میدانستم که لازم است خودم را ارتقاء دهم تا بتوانم از پس این کار برآیم. متوجه شدم این نظم و ترتیب استاد است تا بتوانم از موانع بیشتری در تزکیه عبور کنم و به رشد ادامه دهم.
شبی در سال 2019 فیلم مستندی را در یک سایت رسانه اجتماعی به نام «نور شمع در خیابان» دیدم. این فیلم ماجرای بیش از 100 تمرینکننده فالونگونگ است که بهمدت 17 سال، محل روشنگری حقیقت، درست روبروی سفارت چین در لندن، را بهنوبت حفظ کردهاند. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و عزم راسخ آن تمرینکنندگان را تحسین کردم که بهرغم سختیهای فراوان ازجمله بادهای سرد، باران و گرما، در روشنگری حقایق مربوط به آزار و شکنجه بیرحمانه در چین ثابتقدم بودهاند. تصمیم گرفتم برای نوشتن درباره این دستاورد فوقالعاده به لندن سفر کنم تا افراد بیشتری بتوانند از حقیقت آگاه شوند و نجات پیدا کنند.
استاد برایم نظم و ترتیبی دادند که سه سال بعد به لندن سفر کنم. ویزای من در عرض دو هفته آماده شد، در صورتی که در آن زمان برای دیگران چند ماه طول میکشید ویزا بگیرند. درحالیکه در انتظار ورود به انگلستان بودم، از استاد خواستم اجازه دهند برای روشنگری حقیقت وارد این کشور شوم. لونیو را خواندم و افکار درست فرستادم تا هرگونه مداخله را از بین ببرم.
وقتی از گمرک فرودگاه عبور میکردم چمدانم را آنجا نگه داشتند. نگران نبودم و با آرامش با کارمندان گمرک صحبت کردم. از این فرصت استفاده کردم و درباره زیبایی دافا به آنها گفتم. آنها بهخاطر درک چالشهای موجود در انجام وظایفشان از من تشکر کردند. متوجه شدم وقتی خودتان را جای دیگران میگذارید، و ابتدا دیگران را در نظر میگیرید و با آنها با نیکخواهی و مهربانی رفتار میکنید، آنها میدان انرژی قدرتمند تمرینکنندگان دافا را حس خواهند کرد. این شانس را داشتم که با تمرینکنندهای چینی که مکان روشنگری حقیقتِ مقابل سفارت چین را راهاندازی کرده بود دیدار کنم. آن تمرینکننده 60 سال داشت و 20 سال بود که این فعالیت را سازماندهی میکرد. او اطلاعات مفید زیادی ازجمله ویدئوهای مربوط به این پروژه را در اختیارم گذاشت تا بتوانم مقالهام را بنویسم.
او بارها تأکید کرد که مکان روشنگری حقیقت مقابل سفارت چین فقط زمانی به کار خود پایان خواهد داد که حکچ به آزار و شکنجه فالونگونگ خاتمه دهد. بعد از پایان مصاحبه به نام استاد اشاره کردم و او نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد. مقالهام در 20ژوئیه2022 کامل شد. اکنون 30 سال از معرفی دافا به جهان گذشته است. افراد زیادی مقالهام را خواندهاند و به اشتراک گذاشتهاند.
از استاد بسیار سپاسگزارم که همیشه در کنارم هستند و از من محافظت و آگاهم میکنند. معمولاً ویدئوهایی را که استاد در آنها حضور دارند تماشا نمیکنم، چون اشک در چشمانم حلقه میزند. از استاد بینهایت سپاسگزارم، ولی این احساسم درآمیخته با اندوه است؛ اندوه بابت رنجی که ایشان متحمل میشوند وقتی ما نمیتوانیم استانداردها را برآورده کنیم. فقط میتوانم تمام تلاشم را برای پیشرفت به کار گیرم تا لایق نیکخواهی عظیم ایشان باشم.
علاوهبر تلاش برای روشنگری حقیقت ازطریق رسانه، زمانی که برای تعامل با مردم بیرون میروم، از فرصتهای روشنگری حقیقت به صورت رو در رو نیز استفاده میکنم. هیچ فکری ندارم که محدودم کند، چون میخواهم تا حد امکان مردم را نجات دهم.
بهعنوان وکیل پارهوقت نیز کار میکنم ولی به پول توجهی ندارم. آن را حرفهای در نظر میگیرم تا به فا اعتبار ببخشم و حقیقت را برای موکلانم روشن کنم. به خودم یادآوری میکنم که دلیل اصلی آمدنم روی زمین تزکیه و روشنگری حقیقت است. این کار به من کمک میکند تا با شهرت و احساسات بشری مورد مداخله قرار نگیرم.
استاد بیان کردند:
«زندگیتان تماماً به این خاطر به این زمین آمد. چگونه میتوانید کوشا نباشید و سست شوید؟ این لحظۀ سرنوشت شما است، فرصتی که تمام ابدیت منتظر آن بودهاید! هر اندازه که آن طولانی بوده است، تمام مدت درحال آمادهسازی برای این، زجر کشیدن و ازبین بردن کارما بودید. اما حالا، پس از تمام آن سختیها و دردها، وقتی که توانستهاید تا به امروز پیش آیید، بهنوعی غیرکوشا شدهاید. آیا شرمآور نیست؟! اما این لحظۀ بحرانی، مهم و حیاتی است و اگر حالا کوشا نباشید، کارتان تمام است. آیا دقیقاً برای این لحظه نبود که زندگیتان به اینجا آمد؟» («آموزش فا در روز جهانی فالون دافا»)
امیدوارم کوشاتر باشیم و مانند بدنی واحد خودمان را اصلاح و تزکیه کنیم. باید هر کاری را بهطریقی که در آغاز انجام میدادیم، انجام دهیم. علاوهبراین، لازم است سه کار را حتی بهتر انجام دهیم و به اصل و خود حقیقیمان برگردیم. ما میخواهیم با استاد بزرگوارمان به خانه برگردیم.
مطالب فوق افکار و درکهای صادقانه من هستند که در طول روند تزکیه کسب کردم. اگر متوجه مورد نامناسبی شدید که مطابق با فا نیست لطفاً به آن اشاره کنید.
از استاد و همتمرینکنندگان متشکرم.
(ارائهشده در کنفرانس فای استرالیا 2022)
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.