(Minghui.org) پس از شیوع ویروس کووید در ووهان در ژانویه۲۰۲۰، شاهد اثرات مخرب این پاندمی بودم. دو نفر از بستگان من پس از ابتلا نجات یافتند و می‌خواهم ماجرای آنها را برای شما تعریف کنم.

بهبودی زن‌عمو از ویروس

در آن زمان سال نوی چینی نزدیک بود. بسیاری از ساکنان شهر ووهان مشغول خرید لوازم و دیدار از دوستان و اقوام بودند. مغازه‌ها و خیابان‌ها مملو از جمعیت بود. درحالی‌که همه غرق در شادی و جشن‌ بودند، فاجعه‌ای بی‌صدا نزدیک می‌شد.

عمویم برای خرید اجناس سال نو و دیدن اقوام به منطقه‌ای شلوغ رفت. بلافاصله پس از بازگشت به خانه، احساس ناخوشی کرد و برای معاینه به بیمارستان رفت. تشخیص داده شد که او مبتلا به کووید است. در آن زمان بیمارستان‌ها مملو از بیماران مبتلاشده بود. به عمویم گفتند که به خانه برود و خودش را از بقیه افراد جدا کند. زن‌عمویم هم به این ویروس مبتلا و دچار عوارض شدید ناشی از آن شد.

چند سال پیش، حقایق دافا را برای عمو و زن‌عمویم توضیح دادم. عمویم خیلی پذیرا بود. او حتی کتاب اصلی جوآن فالون را خواند. گرچه تمرین نمی‌کرد، اما نظر مثبتی درباره دافا داشت. درنتیجه علائم او پس از ابتلا به ویروس خفیف بود. در مقابل، زن‌عمویم همچنان به تبلیغات ح‌ک‌چ (حزب کمونیست چین) باور داشت و علیه فالون دافا بود. طولی نکشید که او پس از آلوده‌شدن به‌شدت بیمار شد. می‌دانستم که این به‌خاطر نگرش او به دافا بود.

وضعیت زن‌عمویم ناراحت‌کننده بود. عمویم او را برای درمان بیماری‌اش همه جا می‌برد. ازآنجاکه همه نوع وسایل حمل و نقل عمومی متوقف شده بود، این زوج مسن مجبور به سوارشدن در تاکسی شدند و از بیمارستانی به بیمارستان دیگر رفتند. تمام بیمارستان‌هایی که به آنها مراجعه کردند مملو از بیماران بود و حتی امکان نداشت او را در لیست انتظار برای پذیرش قرار داد. آنها چاره‌ای جز بازگشت به خانه نداشتند. زن‌عمویم در بستر  بیماری افتاد. تب شدیدی داشت و نفس‌کشیدن برایش سخت بود. نمی‌توانست چیزی بخورد... عمویم به شدت نگران بود و مدام با شماره‌های اورژانس تماس می‌گرفت تا کمک بگیرد. هیچ‌کسی نمی‌توانست به او کمک کند. او ۸ روز در رختخواب ماند تا اینکه یک بیمارستان کوچک در حومه شهر او را مورد پذیرش قرار داد. در آن زمان بسیار ضعیف شده بود.

عکسبرداری با اشعه ایکس نشان داد که ریه‌های او پر از مایع است. بدتر از آن، زن‌عمویم از شدت اضطراب و ترس افسرده شده بود و خوابش نمی‌برد. بیمارستان هشدار داد که او به‌شدت بیمار است و از عمویم خواست که از نظر روانی برای مرگش آماده باشد.

زمانی فهمیدم که چه اتفاقی افتاده که زن‌عمویم بیش از دو هفته بود که در بیمارستان بستری شده بود. عمویم به یک بیمارستان سیار نقل مکان کرده بود. تلفنی به عمویم دلداری دادم و به این فکر کردم که آیا دوباره حقیقت را برای زن‌عمویم روشن کنم یا خیر. اما کمی نگران بودم: آیا خطر امنیتی وجود خواهد داشت؟ اما بعد فکر کردم که این مربوط به نجات یک زندگی است، این درست‌ترین کار است و نباید هیچ مشکلی وجود داشته باشد. از استاد لی (بنیانگذار دافا) خواستم که از من محافظت کنند.

به زن‌عمویم زنگ زدم و صدای ضعیفش را از آن طرف شنیدم. از او خواستم برای حفظ انرژی کمتر صحبت کند و به حرف‌هایم گوش دهد. با جزئیات بیشتر توضیح دادم که دافا چیست، چگونه از این تمرین بهره بردم، و چگونه خواندن ۹ کلمه - فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است، برای بسیاری از مردم سودمند بوده است. همچنین از او خواستم که ح‌ک‌چ را ترک کند. درنهایت صمیمانه به او گفتم: «زندگی و سلامتی فرد از همه مهمتر است. شما چیزی برای از‌دست‌دادن ندارید - چرا آن را امتحان نمی‌کنید!» واقعاً امیدوار بودم که او نجات یابد. این بار تأثیرش عالی بود. او حقیقت را پذیرفت و قول داد که این نُه کلمه را خالصانه به‌طور مداوم تکرار کند.

بعد از آن، هر هفته به او زنگ می‌زدم تا ببینم حالش چطور است. اولین باری که با او صحبت کردم، گفت که بیمارستان می‌خواهد او را به یک بیمارستان سیار منتقل کند، اما ناگهان تصمیم گرفت این کار را نکند. او به بهترین بیمارستان ووهان منتقل شد. محیط و امکانات پزشکی خیلی بهتر بود. به او گفتم: «اقبال شما به سمت بهترشدن تغییر کرده است، زیرا استاد دافا از شما مراقبت می‌کند.» هر بار که با او صحبت می‌کردم بهتر می‌شد. اول تبش فروکش کرد. بعد، توانست غذا بخورد و بعداً دیگر برای نفس‌کشیدن نیازی به کمک نداشت. حتی می‌توانست بلند شود و اطراف تختش راه برود.

یک ماه بعد زن‌عمویم خوب و از بیمارستان مرخص شد!

وقتی بعد از بازگشت او به خانه تلفنی صحبت کردیم، گفت که در ابتدا، نه تنها آنچه را که درباره دافا به او گفتم باور نمی‌کرد، بلکه از آن متنفر بود. اما این بار او واقعاً حرفم را پذیرفت. این کار به او کمک کرد تا بر‌سختی‌های بزرگ غلبه کند! به او گفتم: «تو را سرزنش نمی‌کنم، من خودم را خوب تزکیه نکردم، بنابراین از طریق رفتارم به‌وضوح ندیدی که دافا چقدر شگفت‌انگیز است. اما، در لحظه حیاتی تصمیم گرفتی به دافا ایمان داشته باشی. این نشان می‌دهد که رابطه از پیش مقدرشده با دافا داری.» به او یادآوری کردم که به تکرار عبارت «فالون دافا خوب است» ادامه دهد و او با خوشحالی موافقت کرد!

بهبودی مادرشوهرم از فلج صورت

مادرشوهرم امسال ۸۹ ساله شد. او ۴ سال است که با ما زندگی می‌کند. پس از نقل مکانش نزد ما، با او شروع به صحبت درباره دافا کردم. آموزش‌ها و بروشورها را به او دادم تا بخواند و درباره این تمرین اطلاعات کسب کند. ازآنجاکه متوجه شد که چگونه تمرین‌کنندگان فالون دافا معمولاً خود را طبق اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری اداره می‌کنند، کاملاً از دافا حمایت می‌کند و عبارت «فالون دافا خوب است» را به‌طور مداوم تکرار می‌کند.

در تابستان ۲۰۱۹، دچار سرماخوردگی شد. شاید علت آن کولر گازی است که روی دمای پایین تنظیم شده بود. بعد از اینکه یک روز صبح از رختخواب بلند شدم مرا صدا زد. به اتاقش رفتم و دیدم که نمی‌تواند یک چشمش را نه باز کند و نه کاملاً ببندد. دهانش کج شده بود و در نوشیدن یا بلع مشکل داشت. وقتی آب می‌نوشید، مایع از گوشه دهانش بیرون می‌چکید.

سریع او را به بیمارستانی در ووهان بردم. دکتری که او را دید، یک پروفسور ۷۰ ساله با تجربه زیادی در زمینه پزشکی بود. او گفت که مادرشوهرم دچار فلج صورت شده بود. با توجه به سنش، نمی‌تواند به‌طور کامل بهبود یابد. دکتر برای اعصابش ویتامین تجویز کرد و ما را به خانه فرستاد!

اقوام با شنیدن ماجرا به ملاقات مادرشوهرم می‌آمدند. آنها به او پیشنهاد می‌کردند که به یک پزشک طب چینی مراجعه کند، ماساژ، طب سوزنی و غیره را امتحان کند.

بعد از رفتن آنها به مادرشوهرم صمیمانه گفتم: «مادر شنیدی که دکتر چی گفت. اگر می‌خواهی قرص‌هایی را که او تجویز کرده است مصرف کنی، ادامه بده. اما شما اطلاعات مربوط به فالون دافا را خوانده‌ای. ماجرا‌های زیادی از کسانی وجود دارد که از طریق تکرار مداوم عبارت «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» از بیماری‌های صعب‌العلاج بهبود یافتند. چرا آن کلمات را هم صادقانه نمی‌خوانی!» سرش را به علامت موافقت تکان داد.

در کمتر از یک هفته، او به‌طور کامل بهبود یافت. هیچ اثری از فلج صورت وجود نداشت. صدایش به حالت عادی برگشته بود. وقتی بستگان ما موضوع این را شنیدند، از من تعریف کردند که به خوبی از او مراقبت کردم. من پاسخ دادم: «من اصلاً کاری نکردم. او برکت دریافت کرد زیرا معتقد است و صمیمانه تکرار می‌کند که فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.»

مادرشوهرم به من گفت که حتماً هر روز ۵۰۰ بار این عبارات را می‌خواند. او از چرتکه استفاده می‌کرد تا به او کمک کند بداند که چند بار کلمات را خوانده است. شگفت‌زده بودم از اینکه چقدر او باایمان است! اکنون، وضعیت سلامتی او عالی است و هرگز توجهی به بیماری‌های کوچک نمی‌کند زیرا طولی نمی‌کشد که از طریق تکرار مداوم عبارت «فالون دافا خوب است» بهبود می‌یابد!

از طریق این حوادث، شفقت بی‌کران استاد و قدرت دافا را احساس می‌کنم. من شاهد دگرگونی بستگانم بعد از اینکه به حقیقت درباره دافا آگاه شدند، بودم. اگر آزار و شکنجه به دست ح‌ک‌چ نبود، دافا جان تعداد زیادی از مردم را نجات می‌داد! در همان زمان، متوجه مسئولیت عظیم ما تمرین‌کنندگان شدم. ما باید خودمان را خوب تزکیه کنیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم با کمک استاد موجودات ذی‌شعور بیشتری را نجات دهیم.

******

فالون دافا خارق‌العاده و باشکوه است و قدرت عظیم آن هم به کیهان در سطح ماکروسکوپی و هم به کیهان در سطح میکروسکوپی می‌رسد. موردی که در این مقاله به تفصیل شرح داده شد، فقط تجلی کوچکی از قدرت دافا در سطح جهان مادی است. درحالی‌که دافا می‌تواند برای نوع بشر برکت بیاورد، خارق‌العاده‌بودن و شکوه دافا بیشتر برای مردم است که به خاستگاه واقعی خود بازگردند.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.