برخی درک‌های شخصی درباره آزار و اذیت به‌دست پلیس

(Minghui.org) پس از اینکه اخیراً از طریق هم‌تمرین‌کنندگان شنیدم که اعضای کمیته امور سیاسی و حقوقی شهر برای تصمیم‌گیری درباره نحوه آزار و اذیت تمرین‌کنندگان در شهر تشکیل خواهند داد، می‌خواهم درکم را درخصوص آن به اشتراک بگذارم.

رژیم کمونیستی چین تمرین‌کنندگان دافا را به مدت ۲۳ سال تحت آزار و اذیت قرار داده است. هر چند وقت یک‌بار یا در روزهای حساس، تمرین‌کنندگان را مورد آزار و اذیت، دستگیری یا محکومیت قرار می‌دهند و این عمل بر تزکیه و نجات موجودات ذی‌شعور توسط تمرین‌کنندگان تأثیر جدی می‌گذارد. به این فکر کردم که چه چیزی می‌تواند باعث این شده باشد. شخصاً فکر می‌کنم دلیل مهم این است که ممکن است برخی از ما درک خود را از این موضوع تغییر نداده باشیم و خواسته یا ناخواسته با آن موافق باشیم.

ابتدا باید درباره رابطه بین مریدان دافا و پلیس شفاف باشیم. ما آنها را نجات می‌دهیم و نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیریم. اصلاح فا درحال پایان است و موجودات ذی‌شعور به‌طور ضروری منتظر نجات هستند. پلیس می‌تواند از «آزار و اذیت» برای شنیدن حقیقت و انتخاب آینده‌ای برای خود استفاده کند. ما باید به صراحت بگوییم که هرگز نباید این شکل از آزار و اذیت را بپذیریم.

آزار و شکنجه به این دلیل اتفاق افتاد که شیطان می‌خواست از پلیس استفاده کند تا آزمایش کند که ما تا چه حد به استاد و دافا ایمان داریم و همچنین پلیس را مجبور به ارتکاب گناه علیه دافا کند تا آنها را نابود کرده و اجازه ندهد که نجات پیدا کنند. به‌عنوان تزکیه‌کنندگان، ما باید از دیدگاهی خردمندانه برای شناسایی حقیقت استفاده کنیم و آنها را در بازی‌های خودشان شکست دهیم. باید نیک‌خواهانه حقیقت را برای آنها روشن کنیم و هرگز اجازه ندهیم که شیطان این گروه از موجودات ذی‌شعور را نابود کند.

پس از شنیدن آنچه پلیس می‌خواهد با ما انجام دهد، وحشت نکرده یا احساس درماندگی نکنید یا نخواهید که مخفی شوید. باید به یاد داشته باشیم که استاد بیان کردند:

«ترس از چه؟
اگر ترس داشته باشید
آن شما را گیر می‌اندازد
وقتی افکار درست است
شیطان متلاشی می‌شود
[ذهن] تزکیه‌کنندگان
با فا پر شده است
افکار درست بفرستید
[و] ارواح پوسیده منفجر می‌‌شوند
خدایان در دنیا هستند
به فا اعتبار می‌بخشند»
(هنگ یین جلد دوم)

استاد قبلاً ما را به چنین سطح بالایی سوق داده‌اند، بنابراین ما باید خود را به‌عنوان شخصیت اصلی ببینیم. پلیس ما را کنترل نمی‌کند. در عوض، ما باید آنها را کنترل کنیم وگرنه آینده‌ای نخواهند داشت.

استاد ابزار جادویی نگاه‌ به درون را به ما داده‌اند، بنابراین ما باید این کار را انجام دهیم. ازآنجاکه همه چیز در آزار و شکنجه فروکش کرده است، آیا ما وابستگی به راحتی را ایجاد نکرده‌ایم؟ آیا با شنیدن اخبار مشابه ترسیدید؟ آیا از افراد پلیس نرنجیدید، با آنها مقابله نکردید و نامهربان نبودید؟ آیا خیلی نگران نیستید و درخصوص نجات مردم احساس سردرگمی نمی‌کنید؟ آیا به بیرون نگاه نمی‌کنید: «اين يک اهريمن بود که آمد، و به‌واسطه‌ وابستگي‌هاي بشري‌تان، زنگ در‌ِ شما را به‌صدا درآورد.» («مراقب باشید»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

در جستجوی افکار و اعمالی از خودتان باشید که مطابق فا نیستند و آنها را اصلاح کنید: منفعل را به فعال تغییر دهید و اهریمن خودش از بین می‌رود و شکافی برای بهره‌برداری در اختیار نخواهد داشت. دنیای کنونی جایی برای فعالیت اهریمن نیست، برای مریدان دافا است که مردم را نجات دهند. ما باید آنچه را استاد می‌خواهد هماهنگ کنیم. ما باید در این خصوص شفاف و روشن باشیم.

استاد بیان کردند:

«یادتان باشد: هرجا مشکلی پیش می‌‌‌‌‏آید، همان‌جا جایی است که لازم است واقعیت‌‌‌‌‏ها را روشن کنید.( تشویق)  در مورد اینکه نتیجه‌ خوبی بگیرید یا نه، به طرف مقابل نگاه نکنید، [نتیجه‌‌‌‌‏ کار‌‌‌‌‏] از ذهن شما ناشی می‌‌‌‌‏شود. اگر بخواهید نتیجه خوب باشد خوب می‌‌‌‌‏شود. و اگر قصد نداشته باشید آن را خوب کنید، یا اگر ذهن‌‌‌‌‏تان متزلزل باشد، آن‌‌‌‌‏وقت اصلاح کردن امور آسان نیست. به عبارت دیگر، لازم است افکار درست قوی داشته باشید.» (آموزش فای ارائه داده شده در روز جشنواره فانوس، ۲۰۰۳)

در عمل، درک درستی از این پاراگراف دارم و دوست دارم درباره آن صحبت کنم. تمایلی نداشتم حقایق را برای افرادی که در اطراف شوهرم بودند روشن کنم زیرا او اغلب دخالت می‌کرد. وقتی از مردم می‌خواستم از حزب کمونیست خارج شوند، او کنایه‌آمیز رفتار می‌کرد. پس از خواندن این پاراگراف از فای استاد، متوجه شدم که اشکال از من بود زیرا قبلاً تصوری درباره او ایجاد کرده بودم. همیشه احساس می‌کردم که او اینگونه است. بعداً احساس کردم که باید تصورم را تغییر دهم و افکار درستی داشته باشم.

پس از تغییر درکم، وقتی شوهرم با من بود، قبل از اینکه حقیقت را برای کسی روشن کنم، افکار درست می‌فرستادم: «آن عوامل بدی را که او را کنترل می‌کنند، از بین ببر. اجازه نده آنها در نجات مردم توسط من مداخله کنند. شوهرم باید موجودی باشد که نقش مثبتی ایفا کند.» در نتیجه او ساکت می‌شد و حتی گاهی سعی می‌کرد کمکم کند تا مردم را متقاعد کنم که از حزب خارج شوند.

به‌طور مشابه، اگر بتوانیم از افکار درست برای نگاه کردن به موقعیت محلی خود استفاده کنیم و از منظری که می‌خواهیم از خودمان محافظت کنیم به مشکلات فکر نکنیم و در عوض فکر کنیم که این موجودات رقت‌انگیز توسط شیطان مورد استفاده و نابودی قرار می گیرند و سپس بر اساس آن عمل کنیم، محیط ما قطعاً در جهت بهترشدن تغییر خواهد کرد.

بعلاوه، زمانی که مأموران برای فریب و دستگیری تمرین‌کنندگان هویت شهروندان عادی را جعل می‌کنند، پیشنهاد می‌کنم که آنها را به‌موقع افشا کنیم و از ارتکاب گناه علیه دافا و مریدان دافا جلوگیری کنیم. باید به آنها بفهمانیم که این رفتار انحرافی عواقب جدی برای آنها در پی خواهد داشت. آنها را بیدار کنیم و اجازه ندهیم شیطان آنها را به ورطه نابودی هل دهد.

مطالب بالا درک محدود من است. اگر مورد نامناسبی وجود دارد، لطفاً به آن اشاره کنید.

یادداشت سردبیر: این مقاله فقط بیانگر درک فعلی نویسنده است که با تمرین‌کنندگان به اشتراک گذاشته شده است تا بتوانیم «مطالعه و تزکیه خود را با یکدیگر مقایسه کنیم.» («تزکیه راسخ»،هنگ یین)

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.