(Minghui.org) از زمانی که کوچک بودم، از هنرهای رزمی لذت می‌بردم و خیال می‌کردم که روزی راهی عالی برای غلبه بر مرگ و زندگی پیدا کنم. یکی از دوستانم درسال1998 فالون دافا، یک روش معنوی و مدیتیشن باستانی که به‌نام فالون گونگ نیز شناخته می‌شود، را به من معرفی کرد. پس از شروع به خواندن کتاب جوآن فالون، متن اصلی فالون دافا، نتوانستم آن را کنار بگذارم. بعد از اینکه خواندن کتاب را تمام کردم، باور کردم که راهی عالی را که دنبالش بودم پیدا کرده‌ام.
متأسفانه، رژیم کمونیستی چین به‌دلیل محبوبیت بسیار زیاد تمرین فالون دافا درژوئیه1999 آزار و شکنجه آن را آغاز کرد. سعی کردم به مردم بگویم فالون دافا چیست و چرا حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) باید آزار و شکنجه را متوقف کند. می‌خواهم دو ماجرای زیر را در مورد اینکه چگونه سلامتی مشتریان تجاری من بهبود یافت و مشکلات مالی‌شان پس از ابراز حمایت آنها از فالون دافا برطرف شد، را به‌اشتراک بگذارم.
زن مسن بدون لرزش صحبت می‌کند
ده سال پیش برای کار به‌خانه یک مشتری رفتم و فقط مادر مسن او در خانه بود. وقتی با من صحبت می‌کرد، سرش می‌لرزید و سر و صدا ایجاد می‌کرد. من درباره فالون دافا و آزار و شکنجه به او گفتم. وقتی از او خواستم از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شود، او به من گفت که به هیچ یک از آنها ملحق نشده است. سپس به او پیشنهاد دادم که عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را به‌خاطر بسپارد و تکرار کند. او با خوشحالی پذیرفت.
دو سال بعد دوباره در خانه این مشتری کار می‌کردم و هنوز مادر سالخورده در خانه تنها بود. متوجه شدم که سرش دیگر لرزش ندارد یا وقتی صحبت می‌کرد صدا نمی‌داد. او به من گفت که اغلب عبارت «فالون دافا خوب است» را می‌خواند و این به او کمک زیادی کرده است.
مشکلات مالی و سلامتی برطرف شد
وقتی در سال 2019 در خانه یک مشتری کار می‌کردم، این زوج مضطرب به نظر می‌رسیدند. از گفتگوی‌مان متوجه شدم که برادر کوچکتر این مرد از بازپرداخت 3 میلیون یوآنی که با کمک او از دوستانش و از بانک قرض کرده بود خودداری کرده است. بدقولی و فشار مالی سلامت این زوج را به‌خطر انداخت به‌طوری که موهای مرد یک‌شبه کاملاً خاکستری شد.
علاوه بر خشم و رنجشی که داشت،همسرش نیز مدام او را سرزنش می‌کرد به‌طوری که در نهایت مبتلا به سرطان شد. آنها را دلداری دادم و درباره فالون دافا به آنها گفتم و از آنها خواستم که با دید مثبت به مسائل نگاه کنند. به آنها گفتم: «به‌یاد داشته باشید که فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است، و چیزهای خوبی سر راه شما قرار خواهد گرفت.»
چند ماه بعد این زوج به مغازه‌ام آمدند. من و همسرم حقایق فالون دافا را بیشتر توضیح دادیم و آنها را متقاعد کردیم که از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند.
مرد به ما گفت که از برادرش شکایت کرده و قاضی به برادرش دستور داده است که پول را پس بدهد. برادر او که تا آن زمان مردی ثروتمند شده بود، نه تنها از پرداخت [بدهی‌اش] امتناع کرد، بلکه به مسئولین رشوه داد تا دستور دادگاه را اجرا نکنند. این زوج ناامید شدند و به مبارزه با این پرونده ادامه دادند. به آنها یادآوری کردم که «فالون دافا خوب است» را بخوانند و شانس خوبی در انتظار آنها خواهد بود. به آنها دلداری دادم و گفتم: «این مهم است که سالم بمانیم و مثبت فکر کنیم.»
یک سال گذشت و زن و شوهر در پایان سال 2020 به مغازه من آمدند. پای همسرش درد گرفته بود و در حالی که می‌لنگید وارد شد. پس از اینکه چیزهایی را که می‌خواستند در مغازه‌ام انتخاب کردند پیشنهاد کردم وقتی برای نصب به خانه آنها می‌روم، آنها را با ون خودم ببرم به جای اینکه آنها سوار اسکوتر خودشان شوند، چون هوا سرد بود.
همسرم مدتی تلاش کرد تا بتواند به زن کمک کند سوار ون شود چراکه وضعیت پاهایش خوب نبود. اما وقتی به خانه آنها رسیدیم، با دیدن او که به راحتی و بدون هیچ کمکی از ون خارج شد، تعجب کردم.
او فریاد زد: «پای من خوب است! دیگر درد ندارد و نمی‌لنگم. نشستن در ون شما این کار را کرد!» شوهرش گفت که او باید بیشتر به ما سر بزند زیرا ما توصیه‌های خوبی ارائه دادیم.
پس از بازگشت به خانه، همسرم به من گفت که در حالی که برای نصب کالا آماده می‌شدم، او با آن زن صحبت کرد و با اصول فالون دافا به او دلداری داد.
زن به همسرم گفت: «سال گذشته شخصی به من تقویمی داد که اطلاعات زیادی درباره فالون دافا داشت. همه را با دقت خواندم و بعد از آن احساس آرامش و راحتی کردم.
پرونده دادگاهی که ما برنده شدیم برای مدت طولانی بدون اقدام ماند و هیچ اتفاقی نیفتاد. با این حال، من به شما گوش دادم و بعد از اینکه به ما کمک کردید رژیم کمونیستی را ترک کنیم، "فالون دافا خوب است" را خواندم. طولی نکشید که دادگاه با ما تماس گرفت. مسئولین تصمیم دادگاه را اجرا کردند و برادرشوهرم را وادار به پرداخت بدهی‌اش کردند. او اکنون بیش از 1.7 میلیون به ما پرداخت کرده است. از هر دوی شما برای اینکه شانسی را که لازم داشتیم برای ما به‌ارمغان آوردید متشکرم. ای کاش زودتر شما را می‌شناختم.»
همسرم به او گفت که از استاد و فالون دافا تشکر کند. او موافقت کرد: «واقعاً، استاد متشکرم و فالون دافا متشکرم.»
دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
