(Minghui.org) استاد در تعالیم خود مکرراً به تمرین‌کنندگان یادآوری کرده‌اند که فا را به‌خوبی مطالعه کنند. بنابراین، مطمئن می‌شویم که تزکیه ما به‌خوبی پیش می‌رود. مطالب زیر درک من از اهمیت مطالعه فا است.

من و شوهرم صبح‌ها فا را مطالعه می‌کنیم و بعدازظهرها هر روز خانه را ترک می‌کنیم حتی در تعطیلات مهم تا حقیقت را درباره فالون دافا و آزار و شکنجه روشن کنیم. در طول روز فا را مطالعه و حفظ می‌کنیم، تمرین‌ها را انجام می‌دهیم، درباره دافا به مردم می‌گوییم، و افکار درست می‌فرستیم. بنابراین، ما زندگی آرام و رضایت‌بخشی داریم.

وقتی به مردم گفتم که چرا آزار و شکنجه فالون گونگ (همچنین به‌عنوان فالون دافا شناخته می‌شود) اشتباه است، و آنها باید حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های وابسته به آن را ترک کنند تا در امان بمانند، واکنش‌های مردم اغلب مرا تحت تأثیر قرار می‌داد.

من با زنی گفتگو کردم و پرسیدم که آیا دربارۀ ترک ح‌ک‌چ چیزی شنیده است. او هرگز در مورد آن نشنیده بود و به من گفت که یکی از اعضای ح‌ک‌چ و سازمان‌های جوانان آن است. به او توضیح دادم وقتی به ح‌ک‌چ ملحق شد قسم خورد که زندگی‌اش را وقف آن کند. وقتی آسمان ح‌ک‌چ را حذف می‌کند، چون بخشی از آن بوده او نیز به خطر می‌افتد. او با صحبت‌هایم موافقت کرد و ح‌ک‌چ و سازمان‌های جوانان آن را ترک کرد. قبل از رفتنش به او یادآوری کردم که به خاطر داشته باشد "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است". او گفت که به یاد خواهد داشت و برای من آرزوی سلامتی و طول عمر کرد.

با مردی که داشت اجناس سال نو را روی دوچرخه‌اش بار می‌کرد صحبت کردم. بعد از اینکه حقیقت را برایش روشن کردم، حرف مرا پذیرفت و از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شد. سپس به من گفت: «برای شما تمرین‌کنندگان فالون گونگ واقعاً سخت بوده است.» با شنیدن صدایش تقریباً گریه کردم چون می‌دانستم نجات یافته است.

مرد جوانی پس از صحبت با من، پیشگامان جوان را ترک کرد. او گفت: «شما تمرین‌کنندگان فالون گونگ را تحسین می‌کنم. شما بعد از این همه سال هنوز به روشنگری حقیقت ادامه می‌دهید.» به او گفتم که اقبال خوبی در انتظار اوست.

بعد از اینکه به او گفتم چرا آزار و شکنجه اشتباه است، بانوی مسنی مرا در آغوش گرفت و تشکر کرد. به او کمک کردم تا از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شود.

یک دانش‌آموز دبستانی پس از صحبت با من، پیشگامان جوان را ترک کرد. دستم را گرفت و گفت: «ممنون مادربزرگ!»

سال گذشته چیزی در گوش راستم در حال رشد بود. درد نداشت اما به رشدش ادامه داد، به حدی بزرگ شد که حتی نمی‌توانستم گوشم را تمیز کنم. از استاد خواستم که کمکم کنند و افکار درست فرستادم. از چیزی که در گوشم رشد کرد عذرخواهی کردم و آرزو کردم که بتوانیم مشکل را به روشی دلسوزانه حل کنیم. من فالون دافا را تمرین می‌کنم و وقتی به کمال رسیدم، می‌توانی در جهان من زندگی کنی. این فرصتی نادر است و تو خوش شانس هستی.»

بعد از فرستادن افکار درست به دنبال کاستی‌هایم گشتم و متوجه شدم کینه، حسادت، ترس دارم و دوست دارم با خانواده تلویزیون تماشا کنم. حدود سه هفته بعد، وقتی افکار درست فرستادم، چیزی از گوشم افتاد. من از خوشحالی فریاد زدم: «ممنونم استاد!» چیزی که از گوشم بیرون می‌آمد سیاه بود، با دو لبه تیز و به اندازه یک سنگ مرمر کوچک بود.

من از روند تزکیه لذت می‌برم. هنگامی‌که در حین مطالعه یا حفظ فا به یک اصل روشن می‌شوم، بدنم ساکن می‌شود و احساس می‌کند که فا به من تزریق شده‌ است. حرکات تمرینی که نمی‌توانستم درست انجام دهم، به‌طور خودکار خودشان اصلاح می‌شوند. گل اودومبارا که روی انگوری رشد کرد و من برای احترام به استاد استفاده کردم، پس از هفت سال هنوز وجود دارد. می‌دانستم که استاد مرا تشویق می‌کنند تا با پشتکار به پیشرفت ادامه دهم.

استاد بیان کردند:

«یك مرید دافا... یك مرید دافا چیست؟ او موجودی خلق شده توسط با شكوه‌ترین قانون است، (تشویق گرم) به سختی سنگ و به تجزیه‌ناپذیری الماس.» («آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن در سال 2003)

من استاد را ناامید نخواهم کرد و شایسته عنوان مرید فالون دافا خواهم بود.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.