(Minghui.org) جیانگ زمین، رئیس سابق حزب کمونیست چین، آزار و شکنجه فالون دافا را در ۲۰ژوئیه۱۹۹۹ آغاز کرد و با استفاده از تمام ابزارهای وحشیانه موجود سعی کرد تمرینکنندگان دافا را وادار به انکار ایمانشان کند. خانههای بسیاری از تمرینکنندگان مورد حمله قرار گرفت و کتابهای دافای آنها توقیف شد. من نیز هدف قرار گرفتم. برای محافظت از کتابها، کتابهای دافای خود را در چیزی پیچیدم و قبل از اینکه آنها را به خانه ببرم، برای مدتی طولانی در محل زندگی برادرم پنهان کردم.
پلیس مریدان دافا را هر زمان که بهاصطلاح «تاریخ حساس» نامیده میشد، مورد آزار و اذیت قرار میداد. برادرم همیشه در صورت نیاز از مریدان دافا محافظت میکرد. گفتم: «تو تقوای عظیمی جمع میکنی و کارهای بزرگی برای محافظت از مردم خوب انجام میدهی. آسمان برکات بزرگی به تو خواهد داد و تو را در امان نگه میدارد.»
معلوم شد که برادرم واقعاً مورد برکت استاد قرار دارد. او در اصل هیچگونه حق بیمه تأمین اجتماعی و بیمه درمانی نداشت. بعداً، واحد کاری او تصمیم گرفت به برخی از کارمندانی که شرایط لازم داشتند، حق بیمه ارائه دهد. برادرم اتفاقاً حداقل شرایط را داشت. بیمه تأمین اجتماعی او را تأیید کردند، اما بیمه درمانی او به دلایل نامعلومی تأیید نشد و چند سال به همین شکل ماند.
مدیر جدید واحد کاری او در مارس۲۰۱۷ متوجه شد که هنوز بیمه درمانی ندارد. بنابراین بلافاصله برای او کارت بیمه پزشکی سفارش داد. حقوق او نیز افزایش یافت.
برادرم علاوه بر بیمه تأمین اجتماعی و بیمه درمانی، از سرطان روده بزرگ نیز بهبود یافت و در حین شیمیدرمانی دردی را تجربه نکرد.
در ۲۲فوریه۲۰۲۱، برادر ۶۷ سالهام در آن زمان از من خواست تا او را تا بیمارستان همراهی کنم، زیرا چند روزی بود که غذا نخورده بود یا مدفوع نکرده بود و نفخ داشت. وقتی به آنجا رسیدم، به او گفتم عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را بهطور مکرر بخواند، بنابراین از صمیم قلبش شروع به خواندن آن کرد.
بیمارستان مراقبتهای عالی توصیه کرد که برای درمان اورژانسی به بیمارستان غرب چین دانشگاه سیچوان، یکی از بیمارستانهای برتر استان مراجعه کنیم. برادرم در گذشته از درمان فتق غافل شده بود. با اینکه چند بار از او خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان برود، اما همیشه به آن بیتوجهی میکرد. این بار حمله آنقدر شدید بود که حتی بیمارستان عالی هم نتوانست به او کمک کند.
ساعت از ۱۱ شب گذشته بود. زمانی که پزشکان بخش اورژانس بیمارستان غرب چین آزمایشهای اولیه مختلف را به پایان رساندند. پزشک اورژانس به پزشک متخصص اطلاع داد تا برادرم را معاینه کند و طولی نکشید که برای جراحی در بخش بستری شد.
در حین جراحی، پزشک متوجه شد که روده او دچار زخم شده است. مقداری مایع درحال جاریشدن بوده و روده کوچکش سیاه شده بود. پروفسور گفت: «ممکن است سرطان روده بزرگ باشد. بیوپسی باید انجام شود و (با ایجاد روزنهای در معده که از طریق آن مدفوع تخلیه میشود) مقعد باید تغییر مسیر دهد. از خانواده برادرم خواسته شد تا رضایتنامه جراحی دوم او را امضا کنند.
عمل به خوبی پیش رفت و برادرم یازده ساعت در اتاق عمل ماند تا اینکه به بخش منتقل شد. بعداً وقتی متخصص او را معاینه کرد، به برادرم گفت: «اگر یک روز بعد به بیمارستان میرسیدی، مرده بودی. خوششانس بودی که به موقع آمدی.»
بهدلیل پاندمی، تنها یکی از اعضای خانواده توانست او را در بیمارستان همراهی کند و هیچ ملاقات دیگری مجاز نبود. یک هفته بعد برادرم از بیمارستان مرخص شد. سوابق ترخیص نشان داد که او سرطان روده بزرگ در مرحله پیشرفته داشت. آنها به او توصیه کردند که به یک بیمارستان توانبخشی برود تا خانوادهاش بتوانند او را ملاقات کنند.
روز بعد، به ملاقات او رفتم و برای او یک نشان یادبود دافا بردم. از او پرسیدم که آیا آن را میخواهد یا خیر و جوابش مثبت بود و آن را در جیبش گذاشت. از او پرسیدم که به خواندن مکرر عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» ادامه میدهد یا خیر و جواب او مثبت بود.
دو روز بعد دوباره به دیدنش رفتم. این بار، سخنرانیهای ضبطشده استاد در گوانگژو را بردم و پرسیدم که آیا میخواهد به آنها گوش دهد یا خیر. او گفت که میخواهد. ازآنجاکه برادرم از تمرین دافای من بسیار حمایت میکند و میداند که دافا خوب است، قبلاً از حزب کمونیست چین، اتحادیه جوانان و سازمانهای پیشگامان جوان خارج شد و اغلب یک نشان یادبود دافا با خودش دارد. به او گفتم که استاد از او محافظت میکند و به همین دلیل است که خیلی خوب عمل میکند.
بعداً برای او هشت دوره شیمیدرمانی تجویز شد و هر جلسه بدون عارضه جانبی یا واکنش فیزیکی به آرامی انجام شد. بیمارانی که در اتاق او بودند آن را عجیب دانستند. پرستارها همیشه از او میپرسیدند: «آقا، آیا ناراحتی جسمی داری؟» و او همیشه میگفت که ندارد. میدانستم که استاد از او محافظت میکنند و من از استاد سپاسگزارم.
بدن او بهخوبی بهبود یافت و همه شاخصهای معاینه فیزیکی طبیعی بودند. قبل از برنامهریزی درخصوص ترمیم مقعد، پروفسور بیمارستان غرب چین درخواست قرار ملاقات دیگری داد، زیرا اولین ویزیت بیمارستان برای درمان فتق بود. تنها پس از باز شدن شکمش بود که سرطان روده بزرگ دیده شد.
درحالیکه برادرم به سخنرانیهای استاد در گوانگژو گوش میداد، فایلهای صوتی بیشتری از ماجراهای تزکیه همتمرینکنندگان، داستانهای یادآوری رحمت استاد، رادیو مینگهویی و نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را برای او تهیه کردم. اگر درک بخشهایی برایش سخت بود، طبق درک خودم مطالب را توضیح میدادم. او صبحهای خود را با گوشدادن به سخنرانیهای استاد در ساعت ۴ یا ۵ صبح آغاز میکرد، و شبها قبل از خواب بهطور مداوم تکرار میکرد: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.»
برادرم در ۱۲مارس۲۰۲۲ مطلع شد که برای جراحی ترمیم مقعد در بیمارستان بستری خواهد شد. پس از معاینه قبل از پذیرش و معاینه فیزیکی نشان داد که همه شاخصها طبیعی هستند، او تحت عمل جراحی قرار گرفت. پس از آن خیلی خوب بهبود یافت.
کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.