(Minghui.org) از سال ۱۹۹۹، تمرین‌کنندگان فالون دافای بی‌شماری در میان آزار و اذیت تحمیلی ازسوی حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) در تزکیه دافا ثابت قدم بوده‌اند. اما، برای برخی از تمرین‌کنندگان، محنت‌های بیماری چالشی غیرقابل حل ایجاد کرد.

تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان سالخورده وجود دارند که درحال حاضر با «بیماری‌های» مختلف دست و پنجه نرم می‌کنند، و برخی حتی به‌رغم صداقت‌شان درخصوص تزکیه دافا از دنیا رفته‌اند. عزیمت آنها ضایعه بزرگی برای آرمان ما برای اصلاح فا و نجات موجودات ذی‌شعور است.

نیروهای کهن برای آزمایش ایمان ما به دافا و استاد «محنت‌های بیماری» را ایجاد کردند. هدف نهایی آنها این است که ما، به‌ویژه برخی از تمرین‌کنندگان مسن را از تزکیه واقعی در دافا بازدارند. به همین دلیل، کمک به هم‌تمرین‌کنندگان برای انکار مؤثر آزار و اذیت ازسوی ح‌ک‌چ و مداخله نیروهای کهن برای شکستن توهم محنت‌های بیماری، کاری مهم، اما چالش‌برانگیز است.

می‌خواهم برخی از تجربیات و درس‌هایی که در طی این سال‌ها آموخته‌ام را به اشتراک بگذارم.

بدون رفتن به افراط نهایت تلاش خود را انجام دهیم

اغلب، وقتی می‌بینیم هم‌تمرین‌کنندگان دچار محنت‌های بیماری می‌شوند، بسیار مضطرب می‌شویم. ما افکار درست می‌فرستیم و درک خود را با آنها در میان می‌گذاریم، به این امید که آنها در تزکیه دافا تعالی پیدا کرده و وضعیت را در اسرع وقت حل کنند.

اما وقتی به هم‌تمرین‌کنندگان کمک می‌کنیم، بدون در نظر گرفتن افکار و وضعیت تزکیه‌شان، تمایل داریم موقعیت‌های آن‌ها را از دیدگاه خودمان قضاوت کنیم. حتی برخی از تمرین‌کنندگان به‌طور کامل مسئولیت تمرین‌کنندگانی را بر عهده می‌گیرند که در میان محنت‌ها هستند.

استاد بیان کردند: «هر فردی مسیر تزکیه‌ خودش را دارد. به‌عنوان مریدان دافا، فکر کردن درباره کمک به هم‌تزکیه‌کنندگان‌تان که متحمل شکنجه و آزار کمتری شوند شایسته و مناسب است. اما در مورد اینکه به‌طور خاص چگونه آن را انجام دهید، در تزکیه، وضعیت تزکیه فرد به میان می‌آید. اگر وضعیت تزکیه‌اش خوب باشد، کمک کردن آسان است؛ اگر وضعیتش خارج [از مسیر] باشد، کمک کردن آسان نخواهد بود. فقط می‌توانم بگویم که در حد توان‌تان باید بهترین سعی خود را کنید که آنچه را که باید، انجام دهید.» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک بزرگ ۲۰۱۳»)

یک تمرین‌کننده در منطقه ما به سرطان مبتلا شد، بنابراین بسیاری از هم‌تمرین‌کنندگان به دیدن او رفتند. برخی از آنها تمام کارهای خانه او را برایش انجام می‌دادند. تمرین‌کننده‌ای که طب چینی کار می‌کرد، داروهای گیاهی را برای او تجویز و ادعا کرد که داروهای گیاهی جزو داروها محسوب نمی‌شوند. هماهنگ‌کننده داوطلب ما همچنین تمرین‌کنندگان را سازماندهی کرد تا در طول روز در خانه به نوبت افکار درست بفرستند. برخی برای او جوآن فالون را خواندند. من یک لپ‌تاپ به او دادم که با آن فیلم‌های آموزش‌های استاد را تماشا کند.

همه ما معتقد بودیم که با فرستادن افکار درست و مطالعه آموزه‌های دافا با او به‌طور دسته‌جمعی، او می‌تواند این محنت را پشت سر بگذارد. اما همه‌اش آرزویی بیش نبود. او از اینکه هر روز افراد زیادی در خانه‌اش حضور داشتند، آزرده‌خاطر بود، نمی‌خواست هم‌تمرین‌کنندگان افکار درست بفرستند یا فا را در اتاقش برای او بخوانند. چاره‌ای نداشتیم جز اینکه در اتاق کنار او بمانیم. درنهایت هر چقدر هم که تلاش کردیم فوت کرد.

تزکیه امری بسیار جدی است. قلب او تحت تأثیر قرار نمی‌گرفت، بنابراین هر کاری که کردیم فایده‌ای نداشت. وقتی به هم‌تمرین‌کنندگان کمک می‌کنیم، می‌توانیم بهترین کار را انجام دهیم، اما باید حواس‌مان باشد که چه کاری و چقدر انجام می‌دهیم.

استاد بیان کردند: «کمک به هم‌‌‌‌‏تمرین‌‌‌‌‏کنندگان چیزی است که باید انجام شود، و هیچ اشکالی در خصوص اینکه نخواهیم هیچ کسی را جا بگذاریم وجود ندارد. اما اگر واقعاً نتوانند قدم پیش بگذارند، خوب، شما بهترین سعی‌‌‌‌‏تان را کرده‌‌‌‌‏اید.» («آموزش فا در کنفرانس بین‌المللی ۲۰۰۴ در نیویورک»)

حمایت از تمرین‌کنندگان بدون ایجاد وابستگی

برخی از تمرین‌کنندگان هنگامی که از محنت‌های بیماری جدی رنج می‌برند، باور ندارند که می‌توانند به تنهایی بر آن‌ها غلبه کنند، بنابراین از هم‌تمرین‌کنندگان می‌خواهند که افکار درست را بفرستند و فا را با آنها مطالعه کنند.

یک تمرین‌کننده خانم زمانی که در زندان بود به‌طور وحشیانه‌ای شکنجه شد. بعداً پس از آزادی از زندان دچار تجمع شدید آب در شکم شد.

تمرین‌کنندگان در منطقه او بسیار نگران بودند و اغلب به دیدنش می‌رفتند. او تمرین‌کنندگان را دعوت کرد تا هر روز آموزه‌های دافا را در خانه‌اش بخوانند. همه براساس درک خود از فا توصیه‌ها و پیشنهادهای خود را ارائه کردند. برخی به وابستگی‌های او اشاره کردند و برخی از تمرین‌کنندگان غذاهایی آوردند که معتقد بودند به بدنش کمک می‌کند.

این تمرین‌کننده به خواندن کتاب‌های دافا و روشنگری حقایق دافا برای مردم ادامه داد. حتی طبق توصیه پزشکانش از بستری‌شدن در بیمارستان خودداری کرد. اما، نتوانست علت اساسی محنت را از بین ببرد: این باور که او بیمار است. به همین دلیل، وضعیت او برای چند سال به درازا کشیده شد.

به دیدن او رفتم و تجربیات و درک خود را با او در میان گذاشتم. به او پیشنهاد دادم که آموزه‌های دافا را خودش با ذهنی آرام بخواند، وابستگی‌هایی را که پیدا می‌کند کاملاً رها کرده و مداخله نیروهای کهن را انکار کند. او را تشویق کردم که میل خود را برای تکیه بر دیگران از بین ببرد و دافا را به‌طور مستقل تزکیه کند و به روشن‌بینی خود دست یابد. به اشتراک گذاشتم که او تنها از طریق بهبود شین‌شینگ خود می‌تواند بر محنت‌هایش غلبه کند.

اما، او نتوانست ترس از بیماری و وابستگی‌اش را به دیگران از بین ببرد، درنهایت فوت کرد.

نپذیرفتن نظم و ترتیبات و آزار و اذیت نیروهای کهن

ما به‌محض اینکه تزکیه دافا را شروع کردیم، استاد بدن ما را پاکسازی کردند و علل اصلی بیماری‌های ما را از بین بردند. بنابراین تمام علائم کارمای بیماری در واقع توهماتی هستند که توسط نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده‌اند.

ما باید نظم و ترتیبات نیروهای کهن را رد کنیم و برای انجام این کار، به درون نگاه کنیم تا به‌طور محکم و استوار تزکیه کنیم. نباید هیچ شکافی برای نیروهای کهن بگذاریم تا از آنها برای آزار و اذیت ما سوءاستفاده کنند.

مریدان دافا به استاد و دافا ایمان دارند و مداخله نیروهای کهن را انکار می‌کنند. اما هنگامی که علائم بیماری رخ می‌دهد، برخی از تمرین‌کنندگان به‌راحتی دچار توهم می‌شوند و شروع به دریافت درمان برای این «بیماری‌ها» می‌کنند.

یک روز ساعت ۲ صبح، تمرین‌کننده‌ای مسن با همسرم تماس گرفت. به همسرم گفت که درد عصب سیاتیکش عود کرده و دیگر نمی‌تواند درد را به تنهایی تحمل کند. او از ما خواست که فوراً به او کمک کنیم.

همسرم به او گفت که همان روز صبح به دیدنش خواهیم رفت، زیرا هنوز کمی زود بود. اما، تمرین‌کننده سالخورده را تشویق کردیم که اگر نتوانست بخوابد افکار درست را بفرستد و آموزه‌های دافا را بخواند. همچنین به او گفتیم که وقتی درد غیرقابل تحمل است، فا را بخواند، به ویژه این جمله: «وقتی تحمل آن سخت است، می‌توانی آن را تحمل کنی. وقتی انجام آن غیرممکن است، می‌توانی آن را انجام دهی.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)

همان روز صبح به دیدنش رفتیم و دیدیم که روی مبل دراز کشیده و دردمند به‌نظر می‌رسد. به ما گفت که دردهای شدید پا را که پیش از این متحمل شده بود، عود کرده و دردناک است. به او گفتم که استاد قبلاً بدنش را تمیز و علت اصلی بیماری را برطرف کرده‌اند، بنابراین او در واقع دیگر این بیماری را ندارد. تجربه تزکیه خودم را به اشتراک گذاشتم و اینکه چگونه به درونم نگاه می‌کردم تا از وابستگی‌هایم خلاص شوم.

می‌خواست برای ما چای درست کند. وقتی همسرم می‌خواست در ریختن آب گرم کمکش کند، جلوی او را گرفتم. تمرین‌کننده با حالتی دردناک لنگان لنگان برای ما چای درست کرد. بعد، از ما خواست که برای ناهار بمانیم و برای آشپزی تلاش کرد. همسرم از من خواست که برایمان ناهار درست کنم، اما من جواب دادم که چون میزبان نیستم این کار را نمی‌کنم. همسرم با فهمیدن اینکه واقعاً منظورم چیست، اضافه کرد که از خوردن غذای من خسته شده است و دوست دارد آن روز آشپزی او را امتحان کند.

درحالی‌که در آشپزخانه به او کمک می‌کردیم، همچنان با او صحبت می‌کردیم. بعد از ناهار، او تا ایستگاه اتوبوس با ما پیاده‌روی کرد و همه چیز به حالت عادی برگشت، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.

او گفت: «درست است! وقتی آن را به‌عنوان بیماری تلقی نکردم، آزمایش را گذراندم!»

پس از ارتقاء به سطح بالاتر شین شینگ، «کارمای بیماری» او ناپدید شد.

غلبه بر محنت بیماری در ۲۴ روز

یک تمرین‌کننده خانم دچار خونریزی قاعدگی شد که متوقف نمی‌شد. در روز چهارم، توده‌های لخته‌ خون از او خارج می‌شد.

ازآنجاکه خواهرش با علائم مشابه درگذشت، او ابتدا بسیار مضطرب بود. با این وجود، تصمیم گرفت ترس را به‌طور کامل رها کند و روال روزانه خود را مطابق با فا ادامه داد.

او درباره وضعیت جسمانی خود به کسی چیزی نگفت. ازجمله اعضای خانواده و هم‌تمرین‌کنندگان. آموزه‌های دافا را به‌طور پیوسته مطالعه کرد و برای دوره‌های زمانی طولانی افکار درست فرستاد. در همان زمان، او هرگز از بیرون‌رفتن برای روشنگری حقیقت و نجات مردم دست برنداشت.

او درون خود را جستجو کرد و متوجه شد که ذهنش درگیر رنجش‌هایی است که هنوز آنها را رها نکرده بود: از مادرش که در جوانی با او بد رفتار می‌کرد و از تزکیه او در دافا حمایت نمی‌کرد، خشم داشت. از شوهرخواهرش که بلافاصله پس از مرگ خواهرش دوباره ازدواج کرد، ناراحت بود. از شوهر سابقش به‌خاطر نداشتن احساس مسئولیت و غیره عصبانی بود.

پس از یافتن رنجش‌ها و سایر وابستگی‌ها، از مادرش عذرخواهی کرد و شروع به مراقبت بسیار خوب از مادرش کرد.

پس از آن، ظاهر نادرست محنت بیماری را کاملاً نادیده گرفت. روز بیست‌وچهارم خونریزی قطع شد!

او از طریق این آزمایش، متوجه شد که کارمای بیماری‌اش به این دلیل ناپدید شد زیرا سطح شین‌شینگ او بالا رفته و ایمان او به دافا قوی‌تر شده بود.

فقط با بهبود شین‌شینگ خود می‌توانیم بر همه محنت‌ها غلبه کنیم

وقتی به‌خاطر ایمانم به دافا زندانی شدم، علائم فشار خون بالا، ضربان نامنظم قلب، افزایش بحرانی فشار خون و انفارکتوس مغزی را داشتم.

یک بار فشار خون من آنقدر بالا بود که فشار سیستولیک بین ۲۰۰ تا۲۲۰ میلیمتر جیوه و میزان دیاستولیک بین ۱۱۰تا۱۲۰ میلیمتر جیوه شده بود. به همین دلیل به مدت سه روز در اورژانس در شرایط بحرانی نگه داشته شدم.

من اصلاً علائم را جدی نمی‌گرفتم، اما بستری‌شدن در بیمارستان را فرصتی برای روشنگری حقیقت و اعتباربخشی به دافا در محیطی متفاوت می‌دانستم. روز چهارم که به بازداشتگاه برگشتم، فشار خون و ضربان قلبم به حالت عادی برگشت.

در موقعیتی دیگر، دچار سکته شدم اما روز بعد توانستم از رختخواب بلند شوم. پزشکان و نگهبانان زندان از قدرت دافا شگفت‌زده شدند.

محنت‌های بیماری توهم هستند، و آنها مداخله نیروهای کهن برای بازداشتن تمرین‌کنندگان دافا از مسیر ما هستند. تنها زمانی که شین‌شینگ ما واقعاً بهبود یابد می‌توانیم بر همه محنت‌ها غلبه کنیم.

هر تلاشی برای گذراندن این آزمون‌ها بدون بهبود شین‌شینگ مساوی است با تأیید آزار و اذیت نیروهای کهن. اگر شین‌شینگ فرد بهبود نیابد، سپری‌کردن محنت‌ها بسیار دشوار است.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.