(Minghui.org) اغلب می‌شنوم که هم‌تمرین‌کنندگان می‌گویند: «من نمی‌دانم چگونه تزکیه کنم»، «آن وابستگی را نداشتم که افراد به من نسبت دادند»، یا «چرا فلان و فلان فرد که به این خوبی تزکیه کرده، با آن مشکلات مواجه شده است؟»

در ابتدا، هرگز با شنیدن چنین «تکیه‌کلام‌ها» طرز فکر هم‌تمرین‌کنندگان را زیر سؤال نمی‌بردم و حتی احساس می‌کردم که آنها در تزکیه بسیار پاک یا بی‌گناه هستند. اما، از آنجا که اخیراً درک بهتری از فا به دست آوردم، شروع به دیدن وابستگی‌های پشت نظرات آنها کردم.

«نمی‌دانم چگونه تزکیه کنم»

وقتی تجربه‌های تزکیه را به اشتراک می‌گذاریم، همیشه عده‌ای هستند که به‌طور معمول می‌گویند که نمی‌دانند چگونه تزکیه کنند. اکنون متوجه شدم که چنین ذهنیتی فریب‌دادن خود و احتراز از کوشا‌بودن در تزکیه است.

هر کسی که می‌خواهد در هر حرفه‌ای مشغول شود باید مهارت‌های لازم را بیاموزد تا بتواند در آن حرفه به‌خوبی عمل کند. اگر سربازی با خودش بیل به میدان نبرد ببرد یا دانش‌آموزی یک ماشین بازی را به کلاس درس ببرد، کار به‌سادگی انجام نمی‌شود.

برای ما تزکیه‌کنندگان، هدف رهایی از وابستگی‌ها و بهبود شین‌شینگ است. وقتی به‌واسطۀ چیزی برانگیخته می‌شویم یا به‌خاطر ازدست‌دادن منافع شخصی ناراحت می‌شویم، وابستگی‌هایمان برای همه آشکار می‌شود. اگر چشمانمان را بر وابستگی‌ها ببندیم، به این بهانه که نمی‌دانیم چگونه تزکیه کنیم، به این معنا است که خودمان را تزکیه نمی‌کنیم.

استاد بیان کردند:

«هر یک از وابستگی‌های شما می‌تواند باعث شود تزکیه‌تان به شکست بینجامد.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۵ کرانه غربی»، (آموزش فا در کنفرانس، جلد سیزدهم)

اصول دافا بسیار سرراست و واضح است، و تنها چیزی که ما نیاز داریم این است که براساس این اصول زندگی کنیم. به‌عنوان تزکیه‌کننده، وقتی می‌گوییم: «من نمی‌دانم چگونه تزکیه کنم»، آیا خودمان را فریب نمی‌دهیم؟

آیا این‌گونه است که فرد نمی‌داند چگونه تزکیه کند، یا اینکه نمی‌خواهد برای تزکیه خود از اصول پیروی کند؟ تزکیه جدی است. اگر وابستگی‌هایمان را تزکیه نکنیم، محنت‌های مختلف ممکن است باعث شوند که نتوانیم ادامه دهیم. چگونه می‌توانیم فعالانه وابستگی‌هایمان را از بین نبریم؟

بسیاری از تمرین‌کنندگان دافا هستند که تحصیلات کافی ندارند، اما می‌توانند سخنان استاد را در هر کاری که انجام می‌دهند، دنبال کنند. استاد به ما یاد دادند که با همه مهربان باشیم و با دیگران به‌خوبی رفتار کنیم. استاد به ما آموختند که به شهرت یا منافع شخصی وابسته نشویم، و وقتی دیگران از آنها سوءاستفاده می‌کنند، تحت تأثیر قرار نگیرید.

وقتی فعالانه با وابستگی‌های خود روبرو شده و از شر آنها خلاص می‌شویم، درحال تزکیه خود هستیم. وقتی برای رهایی از وابستگی‌ها سخت‌تر کار می‌کنیم، افکار درست و قوی از خود نشان می‌دهیم. و هنگامی که به‌طور مداوم برای ازبین‌بردن وابستگی‌ها تلاش می‌کنیم، در تزکیه کوشا هستیم.

«من آن وابستگی را نداشتم»

همچنین متوجه شدم که برخی از تمرین‌کنندگان نمی‌توانستند مرزهای مناسبی را با تمرین‌کنندگان از جنس مخالف حفظ کنند. آنها با جنس مخالف معاشقه می‌کردند و حتی گاهی اوقات هنگام ملاقات با آنها و احساس خستگی در تخت طرف مقابل می‌خوابیدند، و واقعاً خانه خودشان فرض می‌کردند. وقتی دیگران به آنها اشاره می‌کردند که رفتار مناسبی نیست، می‌گفتند: «من آن وابستگی [به شهوت] را ندارم.»

استاد به صراحت توضیح داده‌اند که خداوند قوانین سختگیرانه‌ای درباره نحوه تعامل زن و مرد با یکدیگر وضع کرده‌اند. حتی درخصوص افراد متأهل، می‌دانم که آنها نیز باید به یکدیگر احترام بگذارند و در زمینه تمایلات خود به افراط نروند. اگر ما مراقب رفتارهای خود باشیم و همیشه حالت عقلانی خود را حفظ کنیم، برای موجودات خارجی دشوار خواهد بود که ما را کنترل کرده یا با ما مداخله کنند.

درخصوص موجودات خدایی، آنها قلبشان پاک است و از وابستگی به شهوات رها هستند. نجیب و درستکار هستند. اینکه آیا فرد وابستگی دارد یا نه، به‌راحتی می‌توان از رفتارش فهمید. وقتی نیروهای کهن وابستگی به شهوت را در تمرین‌کنندگان می‌بینند، ممکن است آن را در اختیار بگیرند و از آن برای کنترل تمرین‌کنندگان برای انجام اشتباهات استفاده کنند. اگر تمرین‌کنندگان وابستگی را جدی نگیرند و از شر آن خلاص نشوند، ممکن است در آن موضوع دچار مشکل شوند.

استاد بیان کردند:

«موردی که به‌ویژه قابل توجه است عقاید و تصوراتی است که فرد شکل می‌دهد، یا عادت‌های فکری که فرد شکل می‌دهد، که تشخیص اینکه چه وقت تفکر بشری به طور ناخودآگاه در جریان است را برای فرد بسیار سخت می‌سازند. و اگر فرد نتواند آن را تشخیص دهد، چگونه قرار است از آن رها شود؟ این مخصوصاً در محیط چین چالش‌زا است، جایی که حزب شیطانی فرهنگ سنتی چین را نابود کرده است و به جای آن، چیزهای حزب پلید خودش را کار گذاشته است– آنچه را که به آن "فرهنگ حزب" می‌گوییم. وقتی فرد از عادت‌های فکری پرورش یافته توسط آن فرهنگ استفاده کند مسلماً تشخیص حقیقت کیهان سخت خواهد بود. و فرد حتی قادر نخواهد بود تشخیص دهد که تفکر و رفتار بد خاصی مغایر با ارزش‌های جهانی هستند. اگر فرد نتواند تشخیص دهد که تفکر بد چه هست، چه می‌توان کرد؟ راه دیگری جز عمل کردن بر طبق دافا وجود ندارد.» («آموزش فای بیستمین سالروز»، آموزش فا در کنفرانس، جلد یازدهم)

اگر کسی خود را با فرهنگ حزب کمونیست بسنجد، ممکن است فکر کند که اگر روابط جنسی واقعی را با جنس مخالف ایجاد نکرده باشد، خوب عمل می‌کند. اما وقتی خودمان را با فرهنگ سنتی می‌سنجیم، آیا باز هم فرد فکر می‌کند که انسان شایسته‌ای است، اگر خواسته او از خودش فقط نداشتن رابطه جنسی با دیگران باشد؟ درخصوص بسیاری از آنها، همچنین متوجه شدم که آنها فرهنگ سنتی را تحقیر کرده و فکر می‌کنند که بسیار سطح پایین است و فقط برای موجودات بشری در نظر گرفته شده است.

با صحبت درباره فرهنگ سنتی، استاد موارد زیر را به ما آموخته‌اند:

«خدایان در نظر داشتند که فرهنگ چین را در طی اصلاح فا به کار ببرند، و آن چیزی بود که خدایان آن را بنیان گذاشتند. هر چه باشد، فرهنگی نیمه‌‌‌‌‏خدایی است. آنچه که این فرهنگ دارد برجسته است، و نمونه‌‌‌‌‏های چیزهای باشکوه در پنج هزار سال تمدن—شامل داستان‌‌‌‌‏های تاریخی‌‌‌‌‏اش، که صرفاً آن‌‌‌‌‏قدر زیادند که احتمالاً نمی‌‌‌‌‏توان آنها را شمرد—همگی نقاط درخشان فرهنگی هستند که به‌‌‌‌‏طور خدایی ارائه شده است، و آن فرهنگی است که در طی روندی بنا نهاده شد که انسان در حال پرورش یافتن از آنچه که در روزگاران باستان بود به انسانی که امروز داریم بوده است، [انسانی] با طرز فکری امروزی. آن‌‌‌‌‏وقت، هنگامی که چنین فرهنگی به مردم ارائه می‌‌‌‌‏شود، آیا نمی‌‌‌‌‏گویید تماشایش حیرت‌‌‌‌‏آور است؟ آیا کلاسیک نیست؟ آیا مردم از تماشای آن واقعاً لذت نخواهند برد؟» («مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند»، آموزش فا در کنفرانس، جلد یازدهم)

از منظری دیگر، تزکیه مریدان دافا فقط برای به کمال رسیدن خود ما نیست، بلکه ما همچنین برای تزکیه‌کنندگان آینده و شاید موجوداتی در سطوح مختلف جهان سرمشق قرار ‌می‌گیریم. ما باید برای اعتباربخشیدن به فا، مسیر بسیار درستی را طی کنیم.

«چرا فلانی با آن مشکل مواجه شد؟»

در تزکیه دافا، هنگامی که به استاندارد قلمرو خاصی رسیدیم، سمت تزکیه‌شده از جنبه بشری ما جدا می‌شود، که هنوز هم پایان کار نیست و برای ما الزامی است که به‌طور مداوم خودمان را بهبود بخشیم تا وابستگی‌های باقی‌مانده خود را رها کنیم. اگر نتوانیم در تزکیه و مطالعه فا تداوم داشته باشیم، جنبه بشری ما به‌راحتی مداخله خواهد شد.

برخی از تمرین‌کنندگان نمی‌توانستند درک کنند که چرا یک تمرین‌کننده که «به‌خوبی تزکیه کرده» هنوز با انواع مختلفی از مشکلات مواجه می‌شود. فکر می‌کنم که این فکر به خودی خود نشان دهنده عدم درک فا است و ممکن است باعث شود که آنها در ایمان خود به دافا تزلزل پیدا کرده و نیروهای کهن آزار و شکنجه را علیه سایر تمرین‌کنندگان تشدید کنند. تشدید آزار و شکنجه ممکن است ایمان این تمرین‌کنندگان را بیشتر متزلزل کند و به یک چرخه معیوب تبدیل شود.

درنتیجه، زمانی که تمرین‌کنندگان در اطراف ما با محنت‌هایی مواجه می‌شوند، باید به خودمان نگاه کنیم تا ببینیم که آیا هنوز ترسی در خود داریم یا فاقد ایمان به فا هستیم. به‌محض شناسایی هرگونه شکاف، می‌توانیم برای داشتن درک واضح‌تری از فا و تقویت ایمان خود به دافا تلاش کنیم. بهبود ما در تزکیه همچنین به تمرین‌کننده در میان مصیبت کمک می‌کند تا آزمون را زودتر پشت سر بگذارد.

ایمان ما به فا

همچنین تمرین‌کنندگانی بودند که وقتی به آنها یادآوری شد که خودشان را بررسی کنند درخصوص اینکه آیا به فا ایمان دارند یا خیر که ممکن است به کارمای بیماری یا سایر اشکال محنت آنها منجر شده باشد، بلافاصله به دفاع از خودشان پرداختند.

آنها ممکن است چیزهایی از این قبیل بگویند: «اگر به فا اعتقاد نداشتم، در تزکیه خود تا این حد پیش نمی‌رفتم!»

چنین «انکاری» به‌راحتی می‌تواند بحث‌های بیشتر با دیگران را متوقف کند و همچنین وابستگی‌های فرد را بپوشاند. همانطور که من می‌بینم، این تمرین‌کنندگان ترک‌نکردن تزکیه را ایمان به فا تلقی کرده‌اند.

فا همه چیز را در بر می‌گیرد. حتی اگر در تزکیه دافا پافشاری کنیم، به این معنا نیست که همه آنچه استاد به ما آموخته‌اند را درک کرده و بدون قید و شرط دنبال کرده‌ایم.

در اینجا یک مثال ارائه می‌شود. تمرین‌کننده‌ای تجربه شخصی خود را از شرکت در سخنرانی استاد در جینان، استان شاندونگ در ۲۱ژوئن۱۹۹۴ به اشتراک گذاشت.

«در آن زمان هوا خیلی گرم بود و ورزشگاه دستگاه تهویه هوا نداشت. من پشت استاد و در فاصله‌ای دور نشسته بودم. در ابتدا با دقت به سخنان استاد گوش می‌دادم، اما به‌تدریج افرادی که خودشان را باد می‌زدند حواسم را پرت کردند. سپس به این فکر افتادم: بادزدن در جلسات مردم عادی کار مناسبی نیست، چگونه کسی می‌تواند این کار را در اینجا انجام دهد؟ جلوی استاد چقدر رفتار بی‌ادبانه‌ای است!

سپس استاد به حضار گفتند آن‌هایی که بادبزن در دست دارند ممکن است بخواهند آن‌ها را کنار بگذارند. آیا گرما چیز خوبی نیست (برای کاهش کارمای فرد)؟

مادرم که در سمت چپم نشسته بود، دیگر خودش را باد نزد. اما خانمی که سمت راستم نشسته بود همچنان به باد زدن ادامه داد. کمی بعد، احساس کردم سمت مادرم خیلی خنک‌تر شده، اما سمت راستم همچنان داغ است.»

مثال بالا دو طرز فکر متفاوت از تمرین‌کنندگان را نشان می‌دهد. مادر نویسنده به سخنان استاد لی گوش داد و بادبزن خود را کنار گذاشت، اما خانم دیگر به باد‌زدن ادامه داد و همچنان احساس گرما می‌کرد. درخصوص آن خانم و دیگرانی که هنوز داشتند خودشان را باد می‌زدند، اینگونه فکر نمی‌کردند که «من ابداً حرف شما [اشاره به استاد] را باور نمی‌کنم»؛ چراکه اگر این فکر را داشتند، در سخنرانی‌ها شرکت نمی‌کردند. اما عملکرد آنها نشان داد که به طور کامل این حرف استاد را باور نداشتند که با کنار گذاشتن بادبزن‌هایشان واقعاً احساس خنکی به آنها دست می‌دهد.

نمونه‌های بسیار بیشتری از تمرین‌کنندگان وجود دارند که به سخنان استاد گوش نمی‌دهند. برخی از تمرین‌کنندگان را داریم که مدت‌ها صاحب کسب‌وکار هستند و برای به حداکثر رساندن سود خود بسیار حیله‌گر شده‌اند. حتی پس از اینکه تزکیه دافا را آغاز کردند، ممکن است به انجام کارها به همان روش ادامه دهند و همچنین محاسبه کنند که چگونه از منافع خود به بهترین شکل محافظت کنند. آنها شاید نمی‌دانند که اگر چیزی واقعاً مال آنها باشد، آن را از دست نمی‌دهند. آنها فعالانه کارهایی را برای محافظت از خود انجام می دهند، بدون اینکه باور کنند که استاد مراقب همه چیز برای آنهاست. چنین تمرین‌کنندگانی ممکن است سه کار را با پشتکار انجام دهند تا حقایق را روشن کنند، اما هنوز از صمیم قلب به فا اعتقاد ندارند.

من معتقدم که تمرین‌کنندگان به‌خاطر عدم ایمانشان به فا در پیروی از آموزه‌های استاد شکست می‌خورند. فقط با مطالعه فا به‌خوبی و تزکیه واقعی قلب‌مان، می‌توانیم توسط پدیده‌های سطحی مورد مداخله قرار نگیریم و وابستگی‌های اساسی را برای ازبین‌بردن پیدا کنیم.

از هم‌تمرین‌کنندگان استقبال می‌کنم که به هر مطلب نامناسب اشاره کنند.

یادداشت سردبیر: این مقاله فقط بیانگر درک فعلی نویسنده است که با تمرین‌کنندگان به اشتراک گذاشته شده است تا بتوانیم «مطالعه و تزکیه خود را با یکدیگر مقایسه کنیم.» («تزکیه راسخ»،هنگ یین)

کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.