رابطه تقدیری‌ام با فالون دافا فرصت دوباره‌ای به من داد

(Minghui.org) درسال1996 یک روز که از سر کار به خانه برگشتم، صدای موسیقی فوق‌العاده‌ای را شنیدم که از آپارتمان مادرشوهرم می‌آمد. او گفت که این موسیقی فالون گونگ است و این تمرین بسیار خوب است و می‌تواند بیماری‌ها را درمان کند. بعداً هنگامی که وقت داشتم به‌خانه‌اش رفتم تا تمرینات را تماشا کنم. یک بار امتحان کردم و توانستم در وضعیت لوتوس کامل بنشینم. از آن زمان به دافا متصل شده‌ام.

در آن زمان آسم داشتم و باید دارو مصرف می‌کردم. مشکل خواب هم داشتم. وقتی به موسیقی دافا گوش می‌کردم، وضعیت آسمم بهبود می‌یافت و بهتر می‌خوابیدم.

گرچه پنج تمرین را یاد گرفتم، اما نتوانستم آنها را به‌طور مداوم انجام دهم. حدود شش ماه، گاهی اوقات که آنها را انجام می‌دادم، گریه می‌کردم. نورهای رنگی متفاوتی هم می‌دیدم. همچنین احساس می‌کردم که چرخ فالون هر روز در زیر شکمم می‌چرخد. متوجه شدم که استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) در حال پاکسازی بدنم هستند و من با دافا رابطه تقدیری دارم.

یکی از همکلاسی‌ها و همسایه‌ها درسال1998 به من گفت که برای معالجه نزد پزشک به پکن می‌رود. او دچار واسکولیت (التهاب عروق خونی) شدید بود. پاهایش سیاه شده بود و باید قطع می‌شد. او در 30 سالگی شوهری بیمار و یک فرزند خردسال داشت. به‌علاوه خانواده او از نظر مالی  وضعیت خوبی نداشتند. توصیه کردم که به مکان تمرین در زیر مجموعه ما ملحق شود. صبح روز بعد به مکان تمرین آمد. طولی نکشید که بهبود یافت. اکنون بیش از 20 سال از آن زمان می‌گذرد. در طول آزار و شکنجه، او محکوم شد و به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شد، اما قلبش برای تزکیه هرگز متزلزل نشده است.

عواقب گرامی نداشتن دافا

در آن زمان جوان بودم و میل شدیدی به کسب درآمد بیشتر داشتم. فکر می‌کردم اگر تمرین‌کننده شوم، نمی‌توانم تجارت کنم. وقتی وقت داشتم به محل تمرین می‌رفتم اما به‌طور کوشا تمرین نمی‌کردم. با این حال استاد همچنان مرا تشویق می‌کردند.

حزب کمونیست چین در ژوئیه1999 شروع به آزار و شکنجه فالون گونگ کرد. گرچه اغلب تمرین نمی‌کردم و فا را مطالعه نمی‌کردم، اما می‌دانستم که این تمرین خوب است، بنابراین به مردم می‌گفتم چقدر خوب است و چقدر برای سلامتی و تندرستی و برای بهبود شخصیت فرد مؤثر است.

من کوشا نبودم ، فا را مطالعه نمی‌کردم یا اغلب تمرینات را انجام نمی‌دادم زیرا به‌عنوان سرپرست در یک مرکز خرید بزرگ سخت کار می‌کردم. وابستگی‌ها به شهرت و ثروت مرا عقب نگه می‌داشت. در تجارت با راستگو بودن و صادق بودن به اصول فا پایبند بودم.

یک روز در سال 2000 ناگهان احساس خستگی و تشنگی کردم. این علائم دیابت چند روز ادامه پیدا کرد. چگونه ممکن است یک فرد 40 ساله به دیابت مبتلا شود؟ متوجه شدم که سابقه خانوادگی دیابت دارم. ترسیده بودم.

روز بعد به بیمارستان رفتم اما چون ناشتا نبودم مرا به خانه فرستادند. آن‌شب خواب دیدم که استاد به من اشاره می‌کنند که اگر فکر کنم  این یک بیماری است، این یک بیماری خواهد بود. اگر به‌خوبی تزکیه می‌کردم این یک بیماری نبود.

آزمایش‌هایم در بیمارستان نشان داد که به دیابت مبتلا هستم، اما تصمیم گرفتم هیچ دارویی مصرف نکنم و تزریقی انجام ندهم. با این حال، چون الزامات استاد را رعایت نکردم و تمرینات را انجام ندادم و فا را اغلب مطالعه نکردم، پس از سه سال، تمام علائم دیابت ظاهر شد. دندان‌هایم لق شده بود. دچار بیماری قلبی، آسم، بی‌خوابی شدید، نفخ دائمی و یبوست شدم.

از اوایل سال2004 تزریق را شروع کردم، اما قند خونم هنوز کنترل نشده بود. در پایان سال2014 با چیزی حتی جدی‌تر مواجه شدم. نود و نه در صد از شریان‌های کاروتید در دو طرف گردنم مسدود شده بود. جریان خون کافی در سرم وجود نداشت که باعث تاری دید می‌شد. در ابتدای سال201۵ در یکی از بیمارستان‌های قلب و عروق پکن تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتم.

همچنین دو تجربه تهدید کننده زندگی دیگر داشتم. یکی آسم آلرژیک بود و بعد از اینکه داروی اشتباه مصرف کردم در سال 2018 سه روز در اورژانس بستری شدم. یک بار دیگر دوز اشتباه انسولین مصرف کردم. این بخش‌ها به من کمک کرد تا بفهمم که مشکلات زندگی بی پایان است و به این فکر کنم که آیا هدف زندگی واقعاً شهرت و ثروت است یا خیر.

رابطه تقدیری من با دافا، استاد مرا نجات دادند

دهه‌ها زندگی کردن و بعد از آنهمه رنج رفتن چه فایده‌ای دارد؟ به چند معبد رفتم اما چیزی که دنبالش بودم پیدا نکردم. همیشه احساس می‌کردم که یک استاد دارم.

درسال2016 خوابی دیدم که در آن خانم مسنی به من گفت که فقط چهار سال دیگر زنده می‌مانم. متوجه شدم که استاد به من اشاره کردند که اگر به تزکیه برنگردم، دیگر شانسی نخواهم داشت. درسال2018 شخصی در رؤیایی به من گفت که فقط دوسال فرصت دارم.

همیشه احساس می‌کردم که استاد از من محافظت می‌کنند، من همیشه دافا را در قلبم داشتم، اما فقط نمی‌توانستم تمرین‌ها را انجام دهم.

در سال 2019 دچار فشار خون شدید شدم. حتی گذراندن بیش از 200 روز در بیمارستان کمکی نکرد. بر سیستم قلبی عروقی من فشار بیشتری وارد کرد. در حالی که استاد تذکر پشت سر هم به من می‌دادند، سرانجام متوجه شدم که زمان بازگشت به دافا فرارسیده است. بعد از سال نوی چینی2020 شروع به مطالعه فا و انجام تمرینات کردم!

این بار همه چیز را رها کردم. تمام داروهای انسولین و فشار خون را که 17 سال مصرف کرده بودم، کنار گذاشتم. همچنین قرص‌هایی را که به من گفته شده بود بعد از عمل قلبم برای همیشه مصرف کنم، کنار گذاشتم. از صمیم قلبم فریاد زدم که دیگر مریض نیستم.

از آن زمان، من با پشتکار فا را مطالعه کرده‌ام و تمرین‌ها را انجام داده‌ام، با هم‌تمرین‌کنندگان برای توزیع مطالب روشنگری حقیقت برای بیدار کردن مردم همکاری کرده‌ام، و تلاش می‌کنم سه کار را به‌خوبی انجام دهم. بیماری‌‌هایم به‌طور کامل از بین رفت. احساس می‌کردم که دوباره متولد شده‌ام، و تمام بدنم خیلی سبک شد. من خیلی خوشحالم!

می‌دانم که این استاد بودند که به من زندگی دوباره دادند. زندگی من از طرف استاد طولانی‌تر شد تا به تزکیه ادامه دهم. من آن را حتی بیشتر گرامی خواهم داشت! در عین حال، واقعاً درک می‌کنم که چرا مردم به دنیا می‌آیند. معنای واقعی انسان بودن نیست بلکه بازگشت به خود واقعی‌مان و بازگشت به مبدأ مقدس و زیبای‌مان است! این هدف واقعی است. می‌خواهم با پیشرفت اصلاح فا همراه شوم تا با استاد به خانه بروم!

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.