(Minghui.org) ضربالمثلی باستانی در چین وجود دارد که میگوید: «اگر فردی در یک اداره دولتی کار کند، تزکیۀ اخلاقیات آسان است.» اگر کارمندان دولت برای مردم کارهای نیک انجام دهند، اگر رفتاری نیکو و درست داشته باشند، جمعکردن فضیلت و تقوا برایشان آسان است. طبق درک من، اگر بخواهند ویژگیهای اخلاقی خود را از طریق تمرینی معنوی تزکیه کنند، برای آنها نیز آسان خواهد بود.
درواقع در چین باستان از این دست داستانها بسیار بود، داستانهایی که در آنها افرادی که در ادارات دولتی کار میکردند، بهدلیل انجام کارهای نیک، مانند کمک به رفع فقر، رفع نارضایتیها، آموزش مردم برای رهایی از جهل، کمک به ضعیفان و جوانان، امتناع از گرفتن رشوه، خودداری از اعمال مجازات بیش از حد به نفع خود یا به هم زدن قانون و غیره برکات دریافت میکردند. این گونه موهبتها برای فرزندان و نسلهای آینده آنها نیز منفعت داشته است.
زندانبان برای نجات هزاران زندگی برکت دریافت کرد
در سالهای اولیه حاکمیت امپراتور کانگشی در سلسله چینگ، چن لی، اهل شانیین، به استان پینگیو، گوانگشی رفت تا بهعنوان زندانبان (توجه: مقام مسئول زندان) خدمت کند. او بیش از ۱۰۰۰ زن را که در جریان «شورش سه فئودال» اسیر شده بودند، نجات داد و آزاد کرد. از ترس اینکه شورشیان متوجه شوند و او را مجازات کنند، خانهاش را آتش زد و مرگ خود را صحنهسازی کرد و سپس بی سر و صدا در جای دیگری پنهان شد و تا زمانی که شورش سرکوب نشد برنگشت.
به لطف جمعکردن چنین تقوای بزرگی، فرزندان چن لی همچنان در مقام رسمی موفق بودند. پسر بزرگ او، چن یونگونگ، کاندیدای موفقی در بالاترین امتحانات امپراتوری در سیوسومین سال امپراتوری کانگشی بود و بهعنوان سردبیر آکادمی هانلین و دستیار ارشد رئیس بازرسی (زو چیاندو یوشی) منصوب شد؛ پسر دوم او، چن تینگلون، کاندیدای موفقی در بالاترین امتحانات امپراتوری در سیونهمین سال امپراتوری کانگشی بود و بهعنوان فرماندار لوژو در آنهویی ارتقا یافت. دختر چن تینگلون معشوقه امپراتور چیانلونگ شد و بعداً بهعنوان معشوقه فانگ مفتخر شد.
نوه چن لی، چن چیشیانگ، بهعنوان فرماندار گوانگ رائوجیونان دائو در جیانگشی خدمت میکرد؛ چهار تن از نوههای دیگر او در همان سال - سال اول حاکمیت امپراتور یونگ ژنگ - در امتحانات امپراتوری در سطح استان کاندیدهای موفقی شدند؛ چن چیرویی بهعنوان قاضی در ژنجیانگ، جیانگنان منصوب شد؛ چن چیشیان بهعنوان فرماندار فوژو در شانشی خدمت کرد؛ چن چیفانگ به عنوان قاضی شهرستان جیانلی در هوبی منصوب شد؛ چن چیشو بهعنوان معاون مدیر وزارت مجازات خدمت کرد؛ یکی دیگر از نوهها، چن چیشو، از امتیاز ویژهای برخوردار بود که به خانواده چن بهدلیل دستاوردها و موقعیتهای رسمی آنها ارائه شد. نوه دیگر، چن چیشن، کاندیدای موفق بالاترین امتحانات امپراتوری در هفدهمین سال امپراتوری چیان لونگ بود و بهعنوان سردبیر در آکادمی هانلین خدمت کرد.
حالا بیایید نگاهی به نوههای چن لی بیندازیم. چن شنگرویی بهعنوان رئیس بازرسی شانشی در وزارت مجازات خدمت میکرد؛ چن شنگشی بهعنوان رئیس بازرسی شاندونگ خدمت کرد؛ چن شنگچوان، که بهعنوان قاضی شهرستان فوجیان تایوان خدمت میکرد، بعداً در شورش به رهبری لین شوانگون خائن کشته شد و منصب موروثی یونچیوی (یک موقعیت نظامی) به او اعطا شد؛ چن شنگشیو بهعنوان معاون قاضی استان یوننان خدمت میکرد، همگی کاندیدای موفق امتحانات امپراتوری در سطح استان بودند.
چن گوانگینگ، نبیره چن لی، با سمت موروثی یونچیوی، بهعنوان ژنرال در شوچون، یانژو و تنگیو خدمت میکرد.
پس از آگاهی به حقیقت ارتقا یافت
اکنون سریع به سمت زمان مدرن پیش برویم. ازآنجاکه شوهرم یک مقام دولتی است، من نیز با تعداد زیادی از همتایان او آشنا شدم. بهعنوان یک تمرینکننده فالون دافا، همیشه از فرصتها استفاده میکنم تا به آنها کمک کنم درباره حقیقت فالون دافا آگاه شوند و آنها را تشویق کنم که از حزب کمونیست چین (حکچ) و سازمانهای مرتبط با آن خارج شوند. بسیاری از آنها پس از آگاهشدن به حقیقت، حکچ را ترک کردند و در نتیجه از برکات بسیاری برخوردار شدند.
یک بار، زمانی که با افرادی از یک شهر در مهمانی شام بودیم، شخصی از فالون دافا نام برد. ژانگ منگ (مستعار)، یک مقام اداری، ۳۰ ساله، چیزی نسبتاً منفی درباره فالون دافا گفت. من در آن زمان چیزی نگفتم چون به نظرم مناسب نبود. چندی بعد، به یک پارک محلی رفتم و نمایشگاه بزرگی را دیدم که بهطور مشترک توسط کمیته محلی حکچ، دولت محلی، انجمن و اتحادیه جوانان کمونیست سازماندهی شده بود. فکر کردم: «نباید اجازه دهیم این تابلوهای نمایش شیطانی ذهن مردم را مسموم کنند. جنایت بزرگی میکنند!» بنابراین رفتم تا با ژانگ صحبت کنم.
در ملاقات با او صمیمانه به او گفتم: «شما یکی از نخبگان در میان همشهریان ما هستید و واقعاً باید حقیقت را بدانید. من آمدهام تا به خاطر خودتان با شما صحبت کنم و واقعاً به آینده شما اهمیت میدهم.» چند سیدی روشنگری حقیقت به او دادم و درباره برخی از تجربیات شخصی خود در تزکیه فالون دافا به او گفتم. او پس از اطلاع از حقیقت، از مردم خواست که تابلوهای نمایش نمایشگاه را بردارند.
بعداً، اعضای خانوادهاش را نیز به محل من آورد تا به حقیقت درباره فالون دافا و آزار و شکنجه آگاه شوند. به آنها نرمافزاری برای شکستن سانسور اینترنت و مطالبی مانند نُه شرح و تفسیر بر حزب کمونیست و هدف نهایی کمونیسم را به آنها دادم. او و اعضای خانوادهاش همگی پس از اطلاع از حقیقت، حکچ و سازمانهای وابسته به آن را ترک کردند. ژانگ به لطف اقدامات درستش، دائماً ارتقا یافت و اکنون بهعنوان شهردار شهری در سطح استان خدمت میکند.
همچنین مقامی دیگر به نام لی مینگ (مستعار)، که در کمیته امور سیاسی و حقوقی، سازمانی فراقضایی که وظیفه آزار و شکنجه فالون دافا را بر عهده دارد، کار میکند. او بسیار میترسید که مبادا بهخاطر شرکت در آزار و شکنجه دچار مشکل شود.
«تا زمانی که شروع به اصلاح خود کنید و دست از درگیرشدن در آزار و شکنجه بردارید، خوب خواهید بود.» چند کتابچه و سیدی روشنگری حقیقت را هم به او دادم. بعداً هر سه عضو خانواده او از حزب خارج شدند.
یکی از مقامات مسئول آزار و شکنجه فالون دافا در یک شهرستان با سرنوشت بدی روبرو شد. جانشینان او همچنین دچار بدبختیهایی شدند که بسیاری از مردم معتقدند که نتیجه طبیعی مشارکت آنها در آزار و شکنجه است.اما، پس از اینکه لی برای خدمت در آن شهرستان منصوب شد، از تمرینکنندگان محافظت کرد و هیچ مشکلی نداشت. چند سال بعد به خدمت در شهرداری ارتقا یافت.
برکتیافته
من بهعنوان پزشک در یک کلینیک خصوصی کار میکنم و همیشه قبل از درمان بیماریهای بیمارانم، حقیقت فالون دافا را برای بیمارانم روشن میکنم. همچنین به آنها میگویم که به یاد داشته باشند که این عبارات خوشیمن را بهطور مکرر ازبر بخوانند: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» میدانم که قدرت فوقالعاده دافا میتواند به مردم در ناامیدکنندهترین شرایط کمک کند. اگر بیماران من در بخشهای دولتی، بهویژه در شعبههای اجرای قانون یا قوه قضائیه کار میکنند، به آنها میگویم که در آزار و شکنجه فالون دافا شرکت نکنند.
خانمی هست که بهعنوان دستیار یکی از اعضای ارشد حکچ کار میکند. او سالها دچار ناباروری بود، اما پس از اینکه حقیقت را برایش روشن کردم و کمکش کردم تا از حکچ خارج شود، او دوقلو به دنیا آورد، حتی با اینکه در اوایل ۵۰ سالگی بود. آیا این دو مورد به هم مرتبط هستند؟ بسیاری از مردم بر این باورند که باید اینطور باشند.
تعدادی از رؤسای مرد ادارات امنیت عمومی نیز هستند که دچار ناباروری بودند و در ۵۰ سالگی هنوز بدون فرزند بودند. اما، پس از آنکه قول دادند که دیگر هرگز فالون دافا را مورد آزار و اذیت قرار نخواهند داد و حکچ را ترک کردند، همسرانشان ظرف یک یا دو ماه باردار شدند. آیا این تصادفی است؟ یا اصول همهجانبه کیهان در پشت صحنه کار میکنند، درست مانند آن داستانهای قدیمی در گذشتههای بسیار دور از چین باستان؟
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.