(Minghui.org) در بعدازظهری در ماه مارس امسال، برای ارائه مقاله استاد لی هنگجی «انسان چگونه پدید آمد»، با اتومبیلم به روستایی کوهستانی در فاصله بیش از 64کیلومتری رفتم. وقتی به روستا رسیدم، ابتدا افکار درست فرستادم: «استاد لطفاً به من برکت دهید تا مردم روستا بتوانند متن مقدس "انسان چگونه پدید آمد" را دریافت کنند، حقیقت را بیاموزند و نجات پیدا کنند.»

ابتدا نزد خانواده‌ای که می‌شناختم رفتم. وقتی وارد شدم سه نفر در خانه بودند. علاوه‌بر زن و شوهر این خانواده، یک همسایه هم حضور داشت. قبلاً به این زوج کمک کرده بودم از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های جوانان آن خارج شوند. آن‌ها به‌گرمی از من استقبال کردند. همسایه مردی بود که قبلاً او را ملاقات کرده بودم. فکر کردم: «این نظم و ترتیب استاد است! این افراد قطعاً می‌توانند به مقاله استاد "انسان چگونه پدید آمد" دست یابند. این فکر را در قلبم فرستادم که به این همسایه کمک خواهم کرد از ح.ک.چ خارج شود تا بتواند نجات یابد و در امان باشد. قبلاً سعی کرده بودم قانعش کنم، اما قبول نکرده بود. آن روز فرصت دیگری بود! هدفم را از رفتن به روستایشان توضیح دادم و مقاله استاد "انسان چگونه پدید آمد" را به آن‌ها نشان دادم.»

آن‌ها پس از خواندن مقاله سؤالاتی پرسیدند. برایشان توضیح دادم که استاد قبلاً فا را فقط به مریدان دافا آموزش می‌دادند، اما با این مقاله، استاد درحال آموزش فا به موجودات ذی‌شعور در سراسر جهان هستند.

«...هر جمله از مطالبی که می‌گویم راز آسمانی است و با این هدف گفته می‌شود که مردم از حقیقت آگاه شوند و فرصت دیگری برای نجات به آن‌ها بدهد.» «انسان چگونه پدید آمد»

این مقاله مردم را برای زنده ماندن در زمان داوری نهایی آماده می‌کند و افراد بد حذف خواهند شد.

آن همسایه پرسید: «درمورد پاندمی در پایان سال گذشته چطور؟» به سؤالش از منظر فای استاد پاسخ دادم:

«اما درحال‌حاضر، بیماری همه‌گیری مانند ویروس ح.ک.چ (یا «ویروس ووهان») با هدفی آمده است و نشانه‌گیری خود را دارد. آن اینجا است تا اعضای حزب و آن‌هایی را که در کنارش هستند ازبین ببرد.» (خردمند بمانید)

او پرسید: «پس ما باید چه‌کار کنیم؟» پاسخ دادم: «از ح.ک.چ خبیث دوری کنید و از ح.ک.چ شرور جانبداری نکنید.»

«پس حالا که خدایان شروع کردند آن را نابود کنند، همۀ آن‌هایی که هنوز در کنار آن هستند باید نابود شوند.» (خردمند بمانید)

او پس از شنیدن این موضوع گفت: «جای تعجب نیست که پاندمی به میل خود رخ داد و حتی کارشناسان نیز زبانشان بند آمد. آن به میل خود رفته است. چه معجزه‌ای! بسیاری از افراد سطح بالا مرده‌اند.» گفتم: «متوجه شدید. بنابراین برای ایمن بودن، بهتر است از سازمان‌های ح.ک.چ خارج شوید!» او از صمیم قلب موافقت کرد. نام مستعاری به او دادم و او ح.ک.چ را ترک کرد. او با خوشحالی به من گفت: «متشکرم!» گفتم: «اگر می‌خواهید از کسی تشکر کنید، از استاد ما تشکر کنید، از دافا تشکر کنید!» جان دیگری نجات یافت و من برایش بسیار خوشحال شدم.

سپس تلفن همراهم زنگ خورد، و دیدم همان شخصی است که می‌خواهم مقاله مقدس استاد را به او بدهم. استاد واقعاً همه‌چیز را نظم و ترتیب داده‌اند. همه موجودات ذی‌شعور منتظر نجات هستند! به‌دنبالش رفتم تا او را پیدا کنم، حقیقت را برایش روشن کردم، به او کمک کردم از ح.ک.چ خارج شود و مقاله «انسان چگونه پدید آمد» را به او دادم. او مقاله را با دو دستش گرفت و با خوشحالی رفت.

فهمیدم هر اتفاقی که امروز افتاد، استاد نظم و ترتیبش دادند. تا زمانی که شاگردان از الزامات استاد پیروی کنند، می‌توانند افراد بیشتری را نجات دهند.

کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. بازنشر غیرتجاری این مطالب باید با ذکر منبع باشد. (مانند: «همان‌طور که وب‌سایت مینگهویی گزارش کرده است، ...») و لینکی به مقالۀ اصلی ارائه شود. در صورت استفاده تجاری، برای دریافت مجوز با بخش تحریریۀ ما تماس بگیرید.