(Minghui.org) من یک تمرین‌کننده قدیمی فالون دافا هستم. در صنایع شیمیایی کار می‌کنم و در کار روزانه‌ام با مواد شیمیایی قابل‌اشتعال و قابل‌انفجار در دمای بالا سر و کار دارم. یک روز بعدازظهر، انفجار بزرگی در کارخانه تولیدیِ محل کارم رخ داد. اما من از محافظت استاد لی، بنیانگذار فالون دافا برخوردار بودم و سالم و سلامت ماندم!

آن روز بعد از ناهار، خط تولید دچار مشکلاتی شد و برای بررسی مشکل مجبور شدیم آن را متوقف کنیم. من و یک کارگر خانم تازه‌کار که آشنایی چندانی با دستگاه نداشت کمک کردیم که شیرهای دستی را ببندیم.

بعد از اینکه همه موتورها را متوقف کردیم، انفجار رخ داد. دود سیاه اتاق را پر کرده بود. کارگر جدید جیغ می‌زد و گریه می‌کرد. آتش‌سوزی کوچکی در محل انفجار رخ داد. بلافاصله کپسول آتش‌نشانی را برداشتم و شروع به خاموش کردن آتش کردم.

پس از انفجار، دود سیاهی از تمام پنجره‌ها و درهای کارخانه بیرون می‌رفت. من تنها کسی بودم که اتاق را ترک نکردم. همکارانم درحالی‌که مرا صدا می‌کردند وحشت‌زده بیرون دویدند.

وقتی دود سیاه فروکش کرد همه به داخل دویدند و دنبال من گشتند. وقتی دیدند که هنوز درحال خاموش کردن شعله‌های آتش روی آوارهای درحال سوختن هستم، به‌وضوح خیالشان راحت شد. من با خاکستر سیاه، آب و غبار پوشیده شده بودم، اما هیچ آسیبی ندیدم. همه همکارانم اظهار داشتند که بسیار خوش‌شانس هستم. کسانی که می‌دانستند من فالون دافا را تمرین می‌کنم، قدرت دافا را بیشتر تصدیق و از آن قدردانی کردند.