(Minghui.org) بسیاری از فرهنگ‌ها داستان‌هایی از وقوع سیل‌های بزرگ در دوران باستان را ثبت کرده‌اند. سیل‌هایی توسط مصریان باستان، چینی‌ها، کاهنان بریتانیایی، پلینزی‌ها، اسکیموها، گرینلندی‌ها، آفریقایی‌ها، هندی‌ها و هندی‌های آمریکایی ثبت شده است. اگرچه جزئیات بین فرهنگ‌ها متفاوت است، موضوع مشترک این است که سیل این تمدن‌های باستانی را نابود کرد.

در زیر جزئیات مختصری درباره تعدادی از این داستان‌‌ها را می‌خوانیم. اگر کسی، مانند ما، معتقد باشد که نیکی پاداش می‌گیرد و پلیدی مجازات می‌شود، این ماجرا‌ها را می‌توان به‌عنوان شواهد تاریخی برای حمایت از این باور خواند.

سوابق مکتوب

اعتقاد بر این است که شهر باستانی آتلانتیس با سیل و زلزله نابود شده است. افلاطون در گفتگوهای تیمائوس و کریتیاس از آتلانتیس به‌عنوان قاره‌ای با تمدن پیشرفته در حدود ۱۰هزار سال پیش یاد کرد. او چگونگی پایان این تمدن را توضیح داد: «اما پس از آن، زلزله‌های شدید و سیل رخ داد. و در یک روز و شبِ فلاکت‌بار همه مردان جنگجوی شما در زمین غرق شدند و جزیره آتلانتیس به همین ترتیب در اعماق دریا ناپدید شد.» ادگار کیس، روانشناس، معروف به «پیامبر خفته»، فاش کرد که نابودی آتلانتیس به انحطاط اخلاقی آن مرتبط است.

مهابهاراتا، یکی از دو حماسه اصلی سانسکریت هند باستان، توضیح داد که چگونه سیل شهرها را ویران کرد. این رویداد با غرق‌شدن دوارکا، شهری متمدن که حدود ۹۰۰۰ سال پیش زیر آب رفت، مطابقت دارد.

سوابق فرهنگ‌های دیگر ماجراهای مشابهی از سیل‌های سراسر جهان دارد.

«سیل و باد شش روز و شش شب طول کشید و زمین را مسطح کرد...» از حماسه گیلگمش، شعر حماسی از بین‌النهرین باستان.

داستان سیل سومری (که با نام پیدایش اریدو نیز معروف است) این توصیف را دارد:

همه بادهای شیطانی، همه بادهای طوفانی، گرد هم آمدند سیل یک‌تنه و همراه با آن‌ها، شهرهای پر از سبدهای نیم‌تنه را با خود برد،به‌مدت هفت روز و هفت شب.پس از اینکه سیل سراسر کشور را فرا گرفت،پس از آنکه باد شیطانی قایق بزرگ را روی آب‌های بزرگ پرتاب کرد،خورشید بیرون آمد و نور را بر آسمان و زمین منتشر کرد.

یکی از بهترین سوابق سیل در کتاب انجیل آمده است. ازآنجاکه انسان‌ها بسیار فاسد و خشن شدند، خداوند تصمیم گرفت آن‌ها را از بین ببرد و فقط نوح و خانواده‌اش را نجات دهد. نوح با پیروی از دستورات خداوند، یک کشتی از چوب سرو ساخت. کشتی ۳۰۰ ذرع طول، ۵۰ ذرع عرض و ۳۰ ذرع ارتفاع داشت. بعد از اینکه نوح و خانواده‌اش سوار کشتی شدند و یک جفت از هر موجودِ روی زمین را با خود بردند، باران شروع به باریدن کرد. بارش باران به‌مدت ۴۰ روز و ۴۰ شب ادامه داشت و تمام زمین را آب فرا گرفت. قبل از اینکه خانواده نوح بتوانند از کشتی خارج شوند، یک سال تمام طول کشید تا آب سیل فروکش کند. اولین کاری که نوح هنگام پاگذاشتن به خشکی انجام داد، پرستش خداوند بود.

شواهدی از سیل

بسیاری از دانشمندان شواهدی از این سیل فاجعه‌بار را یافته‌اند. در سال ۱۹۹۷، والتر پیتمن و ویلیام رایان، دو ژئوفیزیکدان از دانشگاه کلمبیا، شواهدی یافتند که نشان می‌دهد دریای سیاه تا حدود ۷۰۰۰ سال پیش واقعاً یک دریاچه آب شیرین بوده است. آن پس از طغیان آب از دریای مدیترانه، به دریا تبدیل شد. طبق گفته پیتمن و رایان در کتاب طوفان نوح: اکتشافات علمی جدید درباره رویدادی که تاریخ را تغییر داد در سال ۱۹۹۹، «در هر روز 160 متر مکعب آب، دویست برابر آبشار نیاگارا، جاری می‌شد.»

این موضوع مورد تأیید رابرت بالارد قرار گرفت، دانشمندی که لاشه کشتی تایتانیک را کشف کرد. این اکتشاف در منطقه دریای سیاه، شواهدی از زندگی انسان با قدمتی حدود ۷۰۰۰ سال را در آنجا یافت. بالارد گفت: «تنها چیزی که می‌توانیم بگوییم این است که یک سیل بزرگ رخ داده است، که مردم در زمان وقوع آن در اینجا زندگی می‌کردند.»

در آوریل۲۰۱۰، تیمی از هنگ کنگ اعلام کردند که کشتی نوح را در کوه آرارات پیدا کردند. این تیم تخته‌های چوبی به طول ۲۰ متر را پیدا کردند که به‌حدی سنگین بودند که نمی‌توانستند به بالای کوه بلندی منتقل شوند. تنها توضیح آن‌ها برای یافتن چنین قطعاتی از یک کشتی در کوه آرارات این است که آن جزء کشتی نوح بوده است.

به‌گفته شانگ شو (کتاب اسناد)، یکی از کلاسیک‌های ادبیات چینی، یو کبیر در دوران باستان، آب را کنترل می‌کرد. هوآی نان زی از سلسله هان درباره چگونگی توقف سیل توسط نووا نوشت. این دوره زمانی مشابه بود با آنچه که در کتاب انجیل توضیح داده شد.

باستان‌شناسان و دانشمندان علوم انسانی بیش از ۶۰۰ گزارش ثبت‌شده از سیل‌های ماقبل تاریخ در سراسر جهان را یافته‌اند. این دوره زمانی بین ۱۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال پیش متغیر بود. با کشف شواهد بیشتر و بیشتر، دیگر نمی‌توان این سیل‌ها را به‌عنوان تصادف یا افسانه رد کرد.

این سوابق و اکتشافات همچنین نشان می‌دهند که تمدن بشری قبل از وقوع سیل، بسیار پیشرفته بوده است. تخمین زده شده که جمعیت در آن زمان به ۳.۵میلیارد نفر می‌رسید. بسیاری از مصنوعات معماری و هنر، اسرار تاریخ را آشکار کرده‌اند، مانند اهرام و نقاشی‌های صحرای بزرگ افریقا.

علت فجایع

دانشمندان نظریه‌های خودشان را درباره این فجایع دارند. برخی معتقدند که طوفان‌های جهانی که توسط زمین‌لرزه‌ها ایجاد می‌شوند، به‌دلیل غرق‌شدن پوسته زمین باعث آبگرفتگی دریاها شده‌اند. اما این نظریه توضیح نمی‌دهد که چرا سطح آب در مناطق کوهستانی بالا و در مناطق دیگر پایین بوده است. علاوه‌بر این، گاهی اوقات سنگ، تگرگ و سایر مواد سوزان همراه با سیل و طوفان شن از آسمان می‌بارید. این نشان می‌دهد که برخی از این بلایا ممکن است روی زمین شروع نشده باشند.

تقریباً همه این سوابق در میان گروه‌های قومی مختلف، زوال اخلاقی بشریت را توصیف می‌کنند و اینکه مردم دیگر به موجودات خدایی اعتقاد ندارند. رفتار بی‌پروای بشر عواقبی جدی به همراه داشت و تنها تعداد کمی از مردم راستگو در امان ماندند. به‌عنوان مثال، ماجراهایی درخصوص انسان‌ها وجود دارد، ازجمله پدر فوشی (اولین امپراتور اسطوره‌ای چین) که خدای تندر را به چالش می‌کشد. این موضوع منجر به یک سیل بزرگ شد و فقط فوشی و خواهرش به‌دلیل مهربانی‌شان زنده ماندند. در داستان دیگری از اساطیر اینکاها در آمریکای جنوبی، پاریاکاکا (خدای باران و طوفان اینکاها) خود را به شکل یک گدا درآورد. اما همه او را نادیده گرفتند، به‌جز یک زن. درنتیجه فقط آن زن و خانواده‌اش زنده ماندند، درحالی‌که بقیه در سیل جان باختند. در داستانی دیگر، خدای بابلی از فساد بشر ناراحت شد. او قبل از اینکه هفت روز باران ویرانگر را به بار آورد، به یک مرد مسن دستور داد برای زنده‌ماندن قایقی بسازد.

داستان‌های یونان باستان موضوع مشابهی دارند. در عصر تمدن برنز، مردم حریص، بی‌ادب و وحشی شدند. آن‌ها از اجرای عدالت و اطاعت از قوانین دست کشیدند. زئوس خود را به شکل یک انسان درآورد و از زمین دیدن کرد. او که از جنایات وحشتناک ناراضی بود، باد جنوب بارانی (نوتوس) را رها کرد و خدای دریا، پوزیدون، خدایان رودخانه را جمع کرد تا در سراسر جهان سیل جاری کنند. همه مردند به‌جز یک زوج بی‌گناه و درستکار.

داستان نوح با وضوح بیشتری شرح داده شد. براساس کتاب انجیل، «نوح مردی عادل و بی‌عیب در میان مردم زمان خود بود، و با ایمان کامل به خداوند راه می‌رفت. زمین در نظر خدا فاسد و پر از خشونت بود. خدا دید که زمین چقدر فاسد شده است، زیرا همه مردم روی زمین شیوه‌شان را فاسد کرده بودند. پس خدا به نوح گفت: من همه مردم را نابود خواهم کرد، زیرا زمین به‌خاطر آن‌ها پر از خشونت شده است. قطعاً هم آن‌ها را نابود خواهم کرد و هم زمین را. پس برای خودت یک کشتی از چوب سرو درست کن.»

مواردی مشابه برای امروز

چندهزار سال از این زمان‌ها می‌گذرد. اما در طی ۱۰۰ سال گذشته، کمونیسم بار دیگر خطری را برای بشر به ارمغان آورده است. با ترویج نفرت، وحشیگری، و دروغ، ارزش‌های سنتی را از بین برده و بیش از ۸۰میلیون نفر را طی مبارزات سیاسی متعدد کشته است. ازطریق جهانی‌گرایی و ایدئولوژی فاسد، ارزش‌های اخلاقی را در سراسر جهان تضعیف کرده است. اگرچه پاندمی جهانی اخیر یک سیل نبود، با وجود این به‌عنوان یک هشدار برای بشریت عمل کرد.

بیش از ۱۰۰ سال طول کشید تا نوح و خانواده آن کشتی را بسازند. مردم در آن زمان فکر می‌کردند که او دیوانه است و بنابراین شانس زنده‌ماندن خود را از دست دادند. پس از ۲۴ سال پیش که حزب کمونیست چین (ح.‌ک.‌چ) شروع به سرکوب فالون دافا و اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری کرد، تمرین‌کنندگان اهمیت گرامی‌داشتن وجدان خود و قطع رابطه با ح.‌ک.‌چ را به مردم یادآوری می‌کنند. این هشدار دیگری است که مردم جهان نباید آن را نادیده بگیرند.