(Minghui.org) در 25سپتامبر2023، تمرین‌کنندگان جوانی که در مدرسه مینگهویی تورنتو شرکت می‌کنند، جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی هنگجی، بنیان‌گذار فالون دافا تبریک گفتند. آنها از استاد لی برای راهنمایی و مراقبت‌شان تشکر کردند.

معلمان و دانش‌آموزان مدرسه مینگهویی تورنتو جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گویند.

به یاد آوردن آموزه‌های فالون دافا و تزکیه بردباری

آلیسون کراکر جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می گوید.

آلیسون کراکر هشت ساله در مدرسه با درس‌هایش مشکل داشت. مشکلات خواندن او در نهایت باعث شد که معلمش پیشنهاد مراجعه به یک متخصص را بدهد.

آلیسون در ماه مه سال گذشته شروع به تحصیل در مدرسه مینگهویی کرد. «انگلیسی من بهبود یافته است، در حالی که توانایی خواندن من اکنون در سطح عادی است. معلم ما حتی به من زبان چینی یاد داد و من نوشتن حروف چینی زیادی را یاد گرفتم.»

آلیسون علاوه بر بهبود مهارت‌های زبانی خود، یاد گرفت که چگونه با استفاده از آموزه‌های فالون دافا به‌عنوان راهنما، خصوصیات اخلاقی خوبی را حفظ کند. «یکبار، یکی از همکلاسی‌هایم سخنانی گفت که مرا ناراحت و عصبانی کرد. می‌خواستم پدر و مادرش را پیدا کنم و به آنها بگویم، اما توصیه‌ استاد را به خاطر آوردم که برای بهبود خصوصیات اخلاقی خود عصبانی نشویم. تصمیم گرفتم دیگر شکایت نکنم.»

در موقعیتی دیگر، دوستان آلیسون او را مسخره کردند تا اینکه او گریه کرد. «اما من آموزه‌های استاد را به‌یاد آوردم که به الزامات حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری پایبند باشم. وقتی دیگران با من بد رفتار می‌کنند، باید به درونم نگاه کنم. همچنین زمانی را به‌یاد آوردم که من آنها را مسخره می‌کردم.» آلیسون یک کودک خجالتی در ابتدا فقط یک دوست در مدرسه داشت. حالا او تعداد زیادی دوست دارد.

آلیسون سعی می‌کند خصوصیات اخلاقی خود را در خانه تزکیه کند. «هر وقت مادرم عصبانی می‌شود، شعر «حق با چه کسی است، چه کسی در اشتباه است» از هنگ یین سوم را که در مدرسه مینگهویی آموختم، به‌یاد می‌آورم. آلیسون به مادرش می‌گوید: «عصبانی نباش، حق با توست. من اشتباه کردم.»

آلیسون گفت: «مدرسه مینگهویی به ما می‌آموزد که برای والدین خود فرزند خوبی باشیم.» آلیسون تمام تلاشش را می‌کند تا در کارهای خانه به مادرش کمک کند. اینها شامل خشک کردن و تا کردن لباس‌های تمیز خانواده یا مرتب کردن خانه است. «من پیش قدم می‌شوم تا هر زمان که پدر و مادرم بدون پتو می‌خوابند، آنها را با پتو بپوشانم. همچنین یاد گرفته‌ام که هر زمان که حالشان بد است به آنها آرامش بدهم.»

آلیسون مایل است جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک بگوید. «از استاد سپاسگزارم که فا را به من آموختند و خِرد زیادی به من بخشیدند. استاد از شما سپاسگزارم!»

یادگیری خویشتن‌داری در هنگام مواجهه با مشکلات

کین (چپ) و آلن (راست) جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گویند.

کین 12 ساله و برادرش آلن 8ساله سال گذشته با والدین خود به کانادا نقل مکان کردند.

اخیراً آلن موشک لگو کین را شکست. کین سعی کرد عصبانیت خود را کنترل کند اما صرف نظر از اینکه چه کاری انجام داد، وقتی نتوانست اسباب بازی را تعمیر کند، آن را از دست داده بود. در نهایت کین اسباب بازی شکسته را به زمین پرتاب کرد و برادرش را زد.

بعد از اینکه پدر و مادرش او را سرزنش کردند، کین باشتاب به اتاقش رفت. «دقیقه‌ای که وارد اتاقم شدم، خونسردی خود را به‌دست آوردم و متوجه شدم که باید به درون نگاه کنم. برادرم سعی می‌کرد به من کمک کند تا پیشرفت کنم تا بتوانم این آزمون را پشت سر بگذارم. وقتی متوجه این موضوع شدم، توانستم آرامش خود را بازیابم و با برادرم آشتی کنم.» دو خواهر و برادر با هم موشک را تعمیر کردند.

کین علاوه بر یادگیری خوب بودن با برادرش، یاد گرفت که احساسات همکلاسی های خود را در مدرسه نیز در نظر بگیرد. یکبار، او با گروهی از دوستانش برای انجام یک کار گروهی همراه شد. کین که از توانایی خود در انجام کارها به تنهایی اطمینان داشت، از اجازه دادن به هم تیمی‌هایش برای مشارکت در انجام کار خودداری کرد. یکی از اعضای تیم آنقدر عصبانی شده بود که خواست گروه را ترک کند. «بعد از بحث درباره وضعیت با معلممان، متوجه شدم که خودخواه و بی توجه به احساسات او هستم. من آن عضو تیم را متقاعد کردم که برگردد و بخشی از کار را با او تقسیم کردم.»

برادر کوچکتر او، آلن، برای مدیریت رفتار خودخواهانه خود تلاش می‌کند. چه در خانه و چه در خارج از خانه، آلن معمولاً سعی می‌کند غذا یا اسباب بازی‌هایی را که دوست دارد به دست آورد و تا زمانی که به آنچه می‌خواهد دست پیدا نکند، حاضر نیست آن را رها کند. معلم ما در حین شرکت در کلاس آداب معاشرت سنتی در مدرسه مینگهویی، داستان کنگ رونگ را برای ما تعریف کرد و اینکه چگونه گلابی‌های بزرگتر را داوطلبانه به برادرانش داد. فکر کردم، به عنوان یک تمرین‌کننده جوان دافا، باید یاد بگیرم که بهتر عمل کنم. من برای بهبود خودم کار می کنم. حالا هر وقت چیزهایی را که می‌خواهم می‌بینم، اگرچه دلم همچنان می‌خواهد، اما خود را مهار می‌کنم.»

آلن نیز اخیراً اعتیاد خود به اینترنت را ترک کرده است. او روزها را در غیاب والدینش به گشت و گذار در اینترنت می‌گذراند. با وجود اینکه می‌دانست اشتباه است، نتوانست در برابر وسوسه مقاومت کند. «به مرور زمان، همانطور که فا را مطالعه می‌کردم و ازمعلمان و همکلاسی‌هایم در مدرسه مینگهویی یاد می‌گرفتم، متوجه شدم که این عادت بد باید ترک شود. این اعتیاد را به پدر و مادرم گفتم و از آنها خواستم از نزدیک بر من نظارت کنند. حالا می‌توانم خودم را کنترل کنم.»

هر دو خواهر و برادر به استاد لی جشنواره نیمه پاییز را تبریک می‌گویند. کین گفت: «من از استاد برای مراقبت و محافظت‌شان در حین تزکیه سپاسگزارم. با پشتکار فا را مطالعه خواهم کرد و تمرینات را انجام خواهم کرد.» آلن گفت: «من روی بهبود خودم کار خواهم کرد.»

پیروی از معیارهای حقیقت - نیک‌خواهی – بردباری

هائو شیائویی و هائو داوی با کمال احترام جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک می‌گویند.

خواهر و برادرهای متولد کانادا، هائو شیائویی شش و نیم ساله و هائو داوی نُه ساله، از یک سالگی به مدرسه مینگهویی می‌روند.

شیائویی اکنون می‌تواند یک ساعت مدیتیشن انجام دهد. «وقتی شش ساله شدم، یک ساعت مدیتیشن برایم سخت بود. هر وقت معلم پشتش به من بود، چشمانم را باز می کردم. اکنون، می توانم چشمانم را بسته نگه دارم.»

دانش آموزان کلاس مینگهویی شیائویی اخیراً  او را به عنوان ناظر کلاس خود معرفی کردند. او علاوه بر نظارت بر رفتار آنها در زمان صرف غذا، تکالیف آنها را بررسی می‌کند و نظم را در راهروهای مدرسه برقرار می‌کند. شیائویی به اشتراک گذاشت: «من فقط چند هفته پیش این وظیفه را به عهده گرفتم، بنابراین با خیلی چیزها آشنا نیستم.» او اخیراً اشتیاق به حفظ فا و تمایل به کمک به دیگران را کشف کرده است. پس از اتمام کار محول شده خود، او با صبر و حوصله به هر کسی که برای تکالیف چینی خود به کمک بیشتری نیاز دارد کمک می‌کند.

شیائویی می‌گوید که قبلاً از تنها خوابیدن در شب می‌ترسید، اما اخیراً بر این ترس غلبه کرده است. بدن‌های قانون استاد دائماً در حال محافظت از من و اطمینان خاطر بخشیدن به من هستند. مادرم نیز به من آموخت که چگونه افکار درست بفرستم. در حین فرستادن افکار درست در مدرسه، تمام تلاشم را می‌کنم تا مواد بد پشت این ترس را از بین ببرم. وقتی این ترس از بین رفت، توانستم به تنهایی بخوابم.»

شیائویی گفت: «استاد، از شما متشکرم، که از زمان تولدم از من محافظت کردید، که به من اجازه دادید در محیطی رشد کنم که بتوانم با والدین و دوستانم تزکیه کنم.»

داوی گفت که او نیز اخیراً پس از تشخیص حسادت شدید خود، پیشرفت‌هایی داشته است. این وابستگی منفی توانایی او را در تمرکز هنگام خواندن فا مختل می‌کرد و هنگام انجام تمرینات و مطالعات آکادمیک با او مداخله می‌کرد. «در گذشته به چیزهای زیادی حسادت می‌کردم، مثلاً به خاطر خوش‌رنگ‌تر بودن مداد دیگری یا همکلاسی‌هایی که دیگران را به بازی با آنها دعوت می‌کردند، نه من را. با این حال، استاد در جوآن فالون به ما آموختند که اگر حسادت را رها نکنیم، نمی‌توانیم به کمال برسیم.» داوی شروع به سرکوب و از بین بردن حسادت خود کرد. «الان، دیگر به مداد دیگران حسادت نمی‌کنم. اما حس حسادتم از دعوت نشدن توسط دوستانم از بین نرفته است. در آینده بهتر عمل خواهم کرد.»

داوی گفت: «جشنواره نیمه پاییز را به استاد تبریک می گویم! از شما برای راهنمایی من در طول نُه سال تزکیه‌ام سپاسگزارم. من به تزکیه بر اساس معیارهای حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری ادامه خواهم داد.»

حفظ ارزش‌های سنتی و مهربانی در زمان‌های سخت

معلم اردوگاه تابستانی مینگهویی، آنجلا، جشنواره نیمه پاییز را به استاد تبریک می‌گوید. آنجلا (اول سمت راست) با بچه‌های اردوگاه تابستانی مدرسه مینگهویی.

آنجلا در سال 1996 تمرین فالون دافا را آغاز کرد و به مدت هفت سال در مدرسه مینگهویی تدریس کرده است. به‌عنوان یک معلم ارشد در اردوگاه تابستانی مینگهویی، دانش آموزان او بین نُه تا دوازده سال دارند.

در اردوگاه تابستانی امسال، تمرین‌کنندگان جوانی که تحت مراقبت آنجلا بودند، اشعاری از هنگ یین را حفظ کردند و ازبرخواندند، عروسک‌های سایه درست کردند، بازی شطرنج را آموختند و هنر سنتی چینی را مورد تحسین قرار دادند، یک پازل را تکمیل کردند که نقاشی تاریخی معروف چینی «ضیافت شبانه هان شیزای» را به تصویر می‌کشید، و تاریخ و فرهنگ سنتی را از طریق تماشای اجراهای رقص جذب کردند.

در طول کلاس صنایع دستی فرهنگی، زمانی که شاگردان آنجلا با هم درگیری پیدا کردند، به طور مسالمت آمیز آنها را حل ‌کردند. اگر کسی عصبانی می‌شد، آنها صبر می‌کردند تا آرام شود و دوباره به گروه می‌پیوست. برخی از دانش آموزان مدام از آنجلا شکایت می‌کردند. با وجود ناکامی‌های مختلف، همه آنها در نهایت اختلافات خود را حل کردند. این فرآیند به دانش آموزان آنجلا کمک کرد تا یاد بگیرند که چگونه یکدیگر را تحمل کنند، ببخشند و به یکدیگر کمک کنند.

آنجلا همچنین در مورد پیشرفت مدیتیشن شاگردانش به اشتراک گذاشت. «برخی از ابتدا تا انتها توانستند در حالت لوتوس کامل بنشینند. برخی از آنها بلافاصله پس از لیز خوردن، پای خود را   بلند می‌کردندو به جای خود برمی‌گرداندند. در نهایت همه توانستند یک ساعت مدیتیشن انجام دهند.»

آنجلا مایل است جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک بگوید. او گفت: «من قطعاً انتظارات استاد را برآورده خواهم کرد و به تمرین‌کنندگان جوان کمک می‌کنم تا ارزش‌های سنتی و مهربانی را در این زمان‌های پر دردسر حفظ کنند.»

حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. 1999-2023. مطالب منتشر شده در این مقاله با ذکر منبع قابل بازنشر است.