(Minghui.org) من به‌عنوان یک راننده، برای یک باربری کار می‌کنم. در ابتدا موتورسیکلت می‌راندم و حالا کامیون می‌رانم. قبل از شروع تمرین فالون دافا، زندگی‌ام دشوار بود. می‌ترسیدم قوانین را زیر پا بگذارم، جریمه شوم، کار نداشته باشم یا در جاده تصادف کنم.

پس از خواندن کتاب‌های فالون دافا، متوجه شدم که تمام دستاوردها و ضررهای زندگی ناشی از کارهای خوب یا بدی است که در گذشته انجام داده‌ام. دیگر به این فکر نمی‌کنم که چقدر می‌توانم درآمد داشته باشم. فقط تمام تلاشم را می‌کنم که کارم را به‌خوبی انجام دهم.

می‌دانم که باید انسان خوبی باشم و برای منافع شخصی نجنگم. وقتی راننده دیگری مشتری‌ام را از من گرفت، عصبانی نشدم. یک بار راننده دیگری بی‌دلیل مرا تعقیب کرد و کتک زد. به‌جای عصبانیت، سعی کردم از او دور شوم.

قبلاً زود عصبانی می‌شدم و به‌ مردم فحش می‌دادم. هر وقت از چیزی یا کسی خوشم نمی‌آمد فحش می‌دادم. پس از خواندن فا، فهمیدم که فحش دادن خوب نیست، و تمام تلاشم را می‌کنم تا خودم را کنترل کنم.

استاد بیان کردند: «تزکیه‌کنندگان واقعی هیچ بیماری ندارند...» («آموزش فا در کنفرانس فای دستیاران در چانگچون») درواقع همین‌طور است. پس از شروع تمرین فالون دافا، دیگر مریض نشدم. اما گاهی‌اوقات دندان‌درد می‌گرفتم که معمولاً بعد از اینکه نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم و به کسی ناسزا می‌گفتم، اتفاق می‌افتاد.

استاد از تمرین‌کنندگان واقعی در برابر خطر محافظت می‌کنند. یک بار سوار موتورسیکلت بودم که با تاکسی برخورد کردم. به بالای تاکسی پرت شدم، یک فرورفتگی بزرگ ایجاد شد و سپس روی دسته‌ای از صفحات بتنی کنار جاده افتادم و سپس در جاده فرود آمدم. موتورسیکلت و کلاه ایمنی شکست و وسایلم همه‌جا پراکنده شد. افرادی که شاهد تصادف بودند فکر می‌کردند من مرده‌ام. حالم خوب بود و نیازی به رفتن به بیمارستان نداشتم. فقط پس از چند روز، از بدن‌درد بهبود یافتم.

می‌خواهم از استاد و فالون دافا تشکر کنم. خواندن آموزه‌ها به من کمک کرد تا خیلی چیزها را بفهمم. درحال‌حاضر سالم و شاد هستم.