(Minghui.org) اخیراً خیلی سختکوشانه تزکیه نکرده‌ام، اما چند وقت پیش استاد اجازه دادند در رؤیایی، مستقیماً با نیروهای کهن روبرو شوم و شاهد باشم که چگونه آن‌ها چیزهایی را برای مداخله با تزکیه ما نظم و ترتیب داده‌اند.

در این رؤیا، در یک خانه کوچک با چند موجود بودم که شبیه اژدهاهای شیطانی غربی بودند؛ آن‌ها سیاه بودند با سرهای کوچک، بدن‌های بزرگ و بال. می‌گفتند اهریمن هستند و اینکه نیروهای کهن برایشان نظم و ترتیب داده‌اند که شرارت کنند. آن‌ها گفتند که چگونه با مریدان دافا مداخله می‌کنند تا آن‌ها را نابود کنند.

اولین کاری که آن‌ها انجام می‌دهند این است که چیزهایی را ترتیب می‌دهند تا ما را از مطالعه فا یا انجام تمرین‌ها منحرف می‌کند: لحظه‌ای که می‌خواهیم فا را مطالعه کنیم یا تمرین‌ها را انجام دهیم، ماده‌ای را در افکار ما پرتاب می‌کنند، به‌طوری که ناگهان میل به انجام کار دیگری داشته باشیم. متوجه شدم که تمام تمایلات ناگهانی برای انجام کاری قبل از مطالعه فا یا انجام تمرینات، افکار ما نیستند؛ آن‌ها همان موجوداتی هستند که با ما مداخله می‌کنند تا افکار درستمان را تضعیف کنند.

آن‌ها از همین تاکتیک استفاده می‌کنند تا ما را از فرستادن افکار درست بازدارند. چیزهایی را نظم و ترتیب می‌دهند تا حواس ما را پرت کنند، به‌طوری که یادمان برود افکار درست بفرستیم. اگر افکار درست نفرستیم، نمی‌توانیم مداخله آن‌ها را از بین ببریم، که سپس به یک چرخه معیوب تبدیل می‌شود.

سومین کاری که آن‌ها انجام می‌دهند فاصله انداختن بین تمرین‌کنندگان است. ممکن است دیگران متوجه شوند که حالت‌های ما درست نیست و به آن اشاره کنند. این ما را ناراحت و تحریک‌پذیر می‌کند، باعث می‌شود عصبانی و با هم‌تمرین‌کنندگان دچار تعارض شویم. اگر نتوانیم یک بدن واحد را شکل دهیم، برای نیروهای کهن آسان‌تر خواهد بود که به ما حمله و ما را نابود کنند.

آن‌ها گفتند این فقط یک اهریمن نیست که همه این چیزها را نظم و ترتیب می‌دهد. اهریمن‌ها هر قدم ما را زیر نظر دارند و چندین نفر به‌دقت ترتیبی می‌دهند تا همزمان با ما مداخله کنند.

در این رؤیا می‌خواستم آنچه را که دیدم به هم‌تمرین‌کنندگان بگویم، اما برخی فوراً حواسشان پرت شد و نتوانستند به حرف‌هایم توجه کنند.

وقتی صبح روز بعد از خواب بیدار شدم، می‌خواستم رؤیای خود را به والدین و هم‌تمرین‌کنندگانم بگویم. اما آن‌ها واقعاً با تلفن‌ همراه و چیزهای دیگر حواسشان پرت بود. متوجه شدم که نیروهای کهن مانع می‌شوند تا آن‌ها حرف‌های مرا بشنوند. بنابراین شروع کردم برای ازبین بردن این مداخله، افکار درست بفرستم.

این رؤیا را نوشتم تا نظم و ترتیبات نیروهای کهن را آشکار کنم. همچنین امیدوارم تمرین‌کنندگانی که مداخله می‌کنند بفهمند افکاری که در ذهنشان وجود دارد لزوماً متعلق به خودشان نیست، به‌ویژه آن‌هایی که با مطالعه فا یا انجام تمرین‌ها مداخله می‌کنند. آن‌ها باید فا را بیشتر مطالعه کنند و برای ازبین بردن آن مداخله، افکار درست بفرستند.

این درک من در سطح کنونی‌ام است. لطفاً به هر چیزی که مطابق با فا نیست اشاره کنید.