(Minghui.org) یک شب درحالی‌که داشتم فا (آموزه‌ها) را می‌خواندم، فکر کردم: «باید یک گروه مطالعه فا راه‌اندازی کنم.» من محیطی برای تزکیه نداشتم، زیرا به‌جز یکی از اعضای خانواده، آنپینگ، با سایر تمرین‌کنندگان ارتباط بسیار کمی دارم. فرصتی برای تعامل با سایر تمرین‌کنندگان نداشتم، پس هیچ‌کسی به وابستگی‌هایم اشاره نمی‌کرد.

ایده‌ام را با آنپینگ در میان گذاشتم و او بلافاصله موافقت کرد. ما با تمرین‌کننده دیگری به نام بائویوان تماس گرفتیم و گروه مطالعه فای خود را راه‌اندازی کردیم.

وقتی به سایر تمرین‌کنندگان گوش می‌دهم که فا را می‌خوانند، احساس صلح و آرامش می‌کنم. ما درباره اینکه چگونه می‌توانیم شین‌شینگ خود را بهبود بخشیم صحبت می‌کنیم و روشن‌بین‌ شدن به فا، کمک می‌کند وضعیتمان بهتر شود. پیشنهادات هم‌تمرین‌کنندگان به ما کمک می‌کند کاستی‌های خود را ببینیم. این روند به همه ما کمک کرد در فا پیشرفت کنیم، و به ما انگیزه می‌دهد که به پیشرفتمان ادامه دهیم.

استاد بیان کردند:

«فا را مطالعه کنید، فا را کسب کنید،
بر چگونگی مطالعه و تزکیۀ خود تمرکز کنید،
تک‌تک کارها را با فا بسنجید،
فقط این‌گونه عمل کردن،‌
تزکیۀ واقعی است.»(«تزکیه راسخ»، هنگ یین)

وقتی با آنپینگ اختلاف داشتم، هیچ‌کدام از ما حاضر نمی‌شدیم کوتاه بیاییم. بائویوان اشاره کرد که من رنجش دارم. برای مدتی طولانی براساس فا به درون نگاه کردم. متوجه شدم که نه‌تنها رنجش دارم، بلکه حسادت و افکار منفی زیادی نیز دارم.

ما به‌عنوان تمرین‌کنندگان، باید به درون نگاه کنیم، شین‌شینگ خود را بهبود بخشیم، استانداردهای اخلاقی‌مان را ارتقا دهیم، و محیط تزکیه‌مان برای مطالعه فا را حفظ کنیم.

رنجش، سرزنش‌کردن و حسادت همان چیزهایی هستند که در سطح ظاهری پدیدار می‌شوند. با کاوش عمیق‌تر، عقاید و تصورات نادرستی را یافتم که به‌تدریج در طول چند دهه، در طول تعاملم با آنپینگ جمع شده بودند.

احساس مورد بی‌انصافی‌ قرار گرفتن من ناشی از خودخواهی و منیت بود. فقط به احساسات خودم اهمیت می‌دادم و به‌طور مکرر شکایت می‌کردم. نمی‌دانستم در چه زمینه‌ای نتوانسته‌ام ‌خوب عمل کنم یا در کجا نتوانسته‌ام برای سختکوشی دیگران ارزش قائل شوم. اصلاً قدردان نبودم. ازطریق فا متوجه نشده بودم که وقتی با تعارض مواجه می‌شویم، یا زمانی که به عقاید و منافعمان ضربه وارد می‌شود، ممکن است چیز بدی نباشد، بلکه فرصت خوبی برای ازبین ‌بردن کارما، دیدن کاستی‌هایمان، و این فرصتی برای بهبود و پیشرفت است.

اگر از دست اعضای خانواده که فداکاری‌های بزرگی برای شما انجام داده‌اند عصبانی هستید، پس چگونه می‌توانید برای همه موجودات ذی‌شعور نیک‌خواهی واقعی داشته باشید؟ فرد چگونه می‌تواند برای استاد احترام قائل شود و احساس قدردانی داشته باشد؟ باید حس خودخواهانه‌ام را کنار بگذارم.

برای مدتی طولانی استانداردهای بالایی را به دیگران تحمیل و فقط روی کمبودهای آن‌ها تمرکز می‌کردم. به‌جای اینکه خودم را بررسی کنم به بیرون نگاه می‌کردم. این نشان می‌داد که هیچ نیک‌خواهی و بردباری‌ای ندارم. فقط کاستی‌های دیگران را می‌دیدم، اما به نقاط قوت آن‌ها توجه نمی‌کردم.

به بائویوان گفتم: «اشتباه کردم.» همچنین صمیمانه از آنپینگ عذرخواهی کردم و او مرا بخشید. از آن زمان، من و آنپینگ خیلی به هم نزدیک شدیم و حتی اگر اختلافی داشته باشیم، سریعاً آن‌ را حل می‌کنیم. احساس می‌کنم داشتن رنجش و سرزنش‌کردن دیگران در من ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شود. این نیک‌خواهی استاد است!

افراد در گروه مطالعه فای ما به‌خوبی درحال تزکیه هستند. ما درحین انجام پروژه‌های مختلف برای اعتباربخشی به دافا، همکاری می‌کنیم و با هم درحال رشد و بهبود هستیم.