(Minghui.org) پس از دستگیری در سال 2017، در تمرکز مشکل داشتم. افکارم منفی بودند و وقتی فا را مطالعه می‌کردم و تمرینات را انجام می‌دادم، احساس می‌کردم که مورد مداخله قرار می‌گیرم. از تعامل با سایر تمرین‌کنندگان اجتناب می‌کردم. در طول پاندمی، چند بار مطالب روشنگری حقیقت را پخش کردم، اما می‌ترسیدم. می‌خواستم بر ترسم غلبه کنم، اما نمی‌توانستم خانه‌ام را ترک کنم.

هنگام مطالعه فا خواندم:

«آن تمرین‌کننده به‌کندی از زمین بلند شد و گفت: "هیچ مشکلی نیست. می‌توانی بروی." او گردوخاک لباسش را تکاند و با شوهرش آنجا را ترک کرد.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)

نیک‌خواهی گسترده استاد را احساس کردم. استاد منتظر بودند تا خودم را بالا بکشم و اشک از چشمانم روان شد.

با تمرین‌کننده‌ای قدیمی ملاقات کردم که سال‌ها بود او را ندیده بودم. او یک کارت حافظه به من داد که حاوی مقاله تبادل تجربه تزکیه منتشرشده در مینگهویی درباره غلبه بر وابستگی‌های بشری و اهمیت فرستادن افکار درست بود. گوش ‌دادن به آن به تغییر تصورات و عقاید بشری‌ام کمک کرد.

ازبر کردن فا

استاد بارها به ما یادآوری کرده‌اند که فا را مطالعه کنیم. می‌دانم که زمان زیادی را تلف کردم. اگر می‌خواهم با پیشرفت اصلاح فا همگام شوم، باید فا را بیشتر مطالعه کنم. تصمیم گرفتم جوآن فالون را ازبرکنم. شروع کردم پس از پایان فرستادن افکار درست در ساعت 6 صبح در هر روز، حدود یک ساعت فا را ازبر کنم.

اکنون به سخنرانی نهم رسیده‌ام و توانسته‌ام هشت سخنرانی اول را به خاطر بسپارم. احساس می‌کنم که این معجزه است. استاد بیان کردند:

«فرد فقط نیاز دارد در تزکیه خود تلاش کند و بقیه مسائل را استادش اداره می‌کند.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

ما فقط باید یک آرزو داشته باشیم و استاد خرد ما را باز خواهند کرد. هر بار که فا را ازبر می‌کنم، حالت هه‌شی را انجام می‌دهم (کف دست‌هایم را کنار هم می‌گذارم) و از استاد تشکر می‌کنم!

از به‌خاطر سپردن فا بسیار بهره برده‌ام، و می‌خواهم درباره تجربیاتم به شما بگویم.

آموختن نگاه‌ به درون بدون قید و شرط

این جمله را در سخنرانی پنجم ازبر کردم:

«هر چیزی که برای مردم عادی اتفاق می‌افتد نتیجه اعمال خودشان است.» (سخنرانی پنجم، جوآن فالون)

این اصل فا را درک کردم که استاد از ما می‌خواهند بدون قید و شرط به درون نگاه کنیم. خانواده، اقوام، دوستان، همکاران و همه کسانی که ملاقات می‌کنم رابطه‌ای با من دارند؛ همه ما در زندگی‌های گذشته یکدیگر را می‌شناختیم. البته رابطه‌های تقدیری مثبت و منفی هم وجود دارند. رفتار آن‌ها در ارتباط با من، به نشان دادن وابستگی‌هایم کمک می‌کند. من باید به درون نگاه کنم و آن‌ها را از بین ببرم.

وقتی با افراد غیرمنطقی روبرو می‌شدم، فکر می‌کردم: «چرا او این‌گونه است؟» اکنون می‌فهمم که آن‌ها همانند آینه‌ای برای من عمل می‌کنند تا خودم را بررسی کنم.

اگرچه بیش از 10 سال است که تمرین کرده‌ام، اما احساس می‌کنم تازه شروع کرده‌ام.

غلبه بر ترس

من به‌جای بیرون ‌رفتن در خانه پنهان شدم، زیرا تحت کنترل خودخواهی و ترس قرار گرفته بودم. می‌دانستم که باید تزکیه کنم و مأموریت نجات موجودات ذی‌شعور را دارم. وقتی این موضوع را فهمیدم، به یاد آوردم که استاد بیان کردند:

«شخص مجبور است خود را در موقعیت‌های واقعی آبدیده کند.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)

اگر فقط در خانه می‌ماندم، چگونه می‌توانستم از شر ترسم خلاص شوم؟ تمرین‌کنندگان همچنین در مقالات تبادل تجربه خود اشاره کردند که ترس عنصری است که افراد را کنترل می‌کند. چگونه می‌توانم توسط ترس کنترل شوم؟!

پس از اینکه افکار درستم پدیدار شدند، تمرین‌کننده‌ای آمد و گفت که می‌تواند مطالب روشنگری حقیقت را به من بدهد. می‌دانستم که این نظم و ترتیب استاد است. در ابتدا فقط می‌توانستم 20 نسخه در هفته توزیع کنم. همان‌طور که فا را ازبر می‌کردم، افکار درستم قوی‌تر و قوی‌تر شدند. اکنون می‌توانم بیش از 100 نسخه در هفته توزیع کنم.

هر بار که بیرون می‌روم به‌آرامی می‌گویم: «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» وقتی وارد هر خیابان می‌شوم، فکر می‌کنم: «استاد از من می‌خواهند که بیایم و همه شما را نجات دهم.»

در روند توزیع مطالب، به‌تدریج ترسم از بین رفت.

تزکیه جدی است

یک روز این بخش را ازبر کردم:

«اما او فردی عادی است و هر چه قرار است برای او اتفاق بیفتد روی می‌دهد. ممکن است بیماری‌های دیگری بگیرد یا با مشکلات دیگری مواجه شود. آیا این معقول است که برای هر چیزی تمرین چی‌گونگ را سرزنش کرد؟» (سخنرانی ششم، جوآن فالون)

استاد بارها در جوآن فالون از «فرد عادی» نام بردند. همیشه فکر می‌کردم که استاد درباره افرادی صحبت می‌کنند که تزکیه نمی‌کنند. این بار، فهمیدم که این درواقع به من اشاره می‌کند، زمانی که براساس فا، به مشکلات فکر نمی‌کنم یا زمانی که در رفتارم از فا تبعیت نمی‌کنم. سرانجام فهمیدم که چرا باید هر فکر و تصوری را تحت کنترل بگیریم و خودمان را تزکیه کنیم.

تزکیه بسیار جدی است! وقتی مشکلات یا کارمای بیماری را تجربه می‌کنیم، وابستگی‌های ما آشکار می‌شوند. ما همیشه باید به خودمان یادآوری کنیم که تزکیه‌کننده هستیم.

در گذشته، زمانی که فا را مطالعه می‌کردم، هرگز احساس نمی‌کردم که این بخش به من مربوط باشد. اکنون، وقتی فا را ازبر می‌کنم، می‌فهمم که هر جمله و کلمه استاد به من یاد می‌دهند که چگونه تزکیه کنم. استاد، به‌خاطر ارائه نجات نیک‌خواهانه‌تان سپاسگزارم!