(Minghui.org) وقتی شروع به تمرین فالون دافا کردم پسرم کوچک بود و تزکیه را به او معرفی کردم، پس از اتمام دبیرستان، تصمیم گرفت تحصیلات دانشگاهیاش را در خارج از کشور ادامه دهد تا بتواند آزادانه فالون دافا را تمرین کند. پس از فارغالتحصیلی، به او پیشنهاد کار داده شد و در آن کشور ماند. اخیراً ما بیشتر با هم صحبت میکنیم، زیرا او در رابطههایش مشکلاتی دارد. از درد و دل و شکایات بیپردهاش، به برخی از مشکلات و چالشهای رایج تمرینکنندگان جوان در تزکیهشان پی بردم.
در جایی که پسرم زندگی میکند تمرینکنندگان جوانی هستند که تلاش میکنند در تزکیه خود پابرجا باقی بمانند. هر فردی با مجموعهای از مشکلات مربوط به خود مواجه است. برخی نمیدانند چگونه با افراد غیرتمرینکننده تعامل کنند. بنابراین در تطابق با جامعه عادی، دچار مشکل میشوند. برخی ذهنیت بسیار انفعالی دارند و حتی تا حد افراط پیش میروند. برخی رفتار والدین تمرینکننده خود و چگونگی انجام کارها توسط آنها را دوست ندارند. برخی از تمرینکنندگان از والدین خود بهخاطر تصمیمات اشتباهی که برای زندگی آنها گرفتهاند، ناراحت هستند. برخی ممکن است ظاهراً با پشتکار تزکیه کنند، اما این کار را فقط برای رضایت والدین خود انجام میدهند. وقتی تنها هستند تسلیم روندهای جامعه عادی میشوند. پسرم نیز اعتراف کرد که برخی از این مشکلات را دارد. او همچنین کینهای حلنشده نسبت به من داشت. همه این چیزها باعث میشد که درباره تزکیه دافا شک کند.
بیشتر تمرینکنندگان جوان در کودکی، توسط والدین تمرینکننده خود با دافا آشنا شدند. وقتی کوچکتر بودند در کنار بزرگسالان تمرین میکردند. اکنون که بزرگ شدهاند و خودشان میدانند دافا خوب است، فاقد نظم و تجربه برای تزکیه مستقل هستند. بنابراین، مقاومت در برابر روند نزولی جامعه، برایشان سخت است. گفتگو با پسرم مرا بر آن داشت تا به بررسی مشکلات این گروه توجه بیشتری داشته باشم.
نگاه به درون برای بررسی خودم
شکایت پسرم از گذشته بود. ابتدا به درون نگاه کردم تا خودم را بررسی کنم. اگرچه رفتن به کالجِ خارج از کشور انتخاب خودش بود، اما من از این تصمیم بهعنوان فرصتی عالی برای سلب مسئولیت خود دررابطه با تزکیه او استقبال کردم. فکرم این بود که جامعه آزاد جهان غرب یک محیط تزکیه خوب را فراهم میکند و تمرینکنندگان محلی مطمئناً به او کمک خواهند کرد. میخواستم پاهایم را روی هم بیندازم، استراحت کنم و مجبور نباشم با استرس ناشی از حمایت از یک تمرینکننده جوان کنار بیایم. دنبال آرامش بودم و برای انجام وظیفه خود به عوامل بیرونی تکیه میکردم. وابستگی دیگری که پیدا کردم و از پرداختن به آن اجتناب کرده بودم، این بود که تزکیه دافا را تضمینی برای موفقیت او در زندگی میدانستم. همچنین وابستگی به کمال داشتم.
از خواندن چگونه شبح کمونیسم بر جهان ما حکومت میکند، متوجه شده بودم که برخی از مردم در کشورهای غربی نیز سرشت شیطانی دارند. این با نزول اخلاقیات جامعه بیشتر شده است. هنگامیکه مردم زیادهروی میکنند، غیرمنطقی عمل میکنند و بر جامعه تأثیر منفی میگذارند. تمرینکنندگان جوان ویژگیهای ذاتی، روشنبینی و انضباط متفاوتی دارند. درحین بزرگ شدن، زمان زیادی را دور از خانه سپری کردند و تحت تأثیر معلمان، همسالان و سایر افراد جامعه قرار گرفتند. علاوهبر این، تماس آنها با اینترنت و فناوری اجتنابناپذیر است.
در این خمره بزرگ رنگرزی اجتماع، اگر تمرینکنندگان جوان کوشا و ثابتقدم نباشند، دشوار است که خود را بهدرستی اداره کنند. آنها بهراحتی میتوانند گرفتار دام و وسوسههای بیشمار شوند. وقتی صحبت از کمک به تمرینکنندگان جوان به میان میآید، بهتر است در صورت نیاز، آنها را راهنمایی کنیم، بهجای اینکه در تزکیهشان دخالت کنیم. این یک وابستگی است که بخواهید به محیط اتکا کنید. ما بهعنوان والدین واقعاً باید وابستگی خود به عوامل خارجی را کنار بگذاریم.
درست است که تمرینکنندگان جوان در خارج از کشور، از حس آزادی عمل در ایمانشان لذت میبرند، ولی آنها در معرض اطلاعات بسیار بیشتری هستند. این شامل تمرینکنندگان دافایی میشود که دنبالکنندگان زیادی در رسانههای اجتماعی دارند، نظرات و تفسیر آنها از موضوعات مختلف همیشه با فا مطابقت ندارد. تمرینکنندگان جوان اگر درک کاملی از اصول فا نداشته باشند، میتوانند بهراحتی تحت تأثیر قرار بگیرند. آنها به جمعی از تمرینکنندگان نیاز دارند تا نظراتشان را با آنها به اشتراک بگذارند و با آنها تبادلنظر کنند. باید به آنها یادآوری شود که همیشه به وبسایت مینگهویی مراجعه کنند، زیرا این تنها وبسایت موردتأیید استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، است. در گذشته مینگهویی را مرور نمیکردم، اما از آن زمان به بعد، مینگهویی را بهعنوان یک منبع عالی گرامی میدارم و از آن، برای بهبود خودم استفاده میکنم.
تعامل با افراد عادی در جامعه
وقتی نظرات یا رویکردم درباره چیزهای خاصی را با پسرم در میان میگذارم، حس خوبی ندارد. گاهی اوقات لجبازی میکند: «من نمیتوانم این کار را انجام دهم.» یا میگوید که دیگران این کار را طوری دیگر انجام میدهند. او فکر میکند داستانهای فرهنگ و ارزشهای سنتی که تعریف میکنم قدیمی هستند: «شما درباره کنفوسیوس، حکیمی از 2000 سال پیش صحبت میکنید.» از یک طرف، او میداند که «هنجار اجتماعی» همیشه درست نیست و مطابق با استانداردهای فا نیست. اما با سهلانگاری در مطالعه فا، برایش دشوار است که همیشه افکار درست و قوی داشته و به اصول دافا پایبند باشد. این باعث ایجاد تضادهای درونی شده و او را دچار سردرگمی و اضطراب میکند.
وقتی این قسمت از تبادل تجربه را مینوشتم، متوجه شدم که در رابطه با پسرم، مرتکب اشتباه بزرگی شدهام. استاد هرگز از ما نمیخواهند که کارهای خاصی انجام دهیم یا به سطح خاصی برسیم. استاد فا را به ما میآموزند و اصول را بارها و بارها با نیکخواهی فراوان توضیح میدهند. ایشان به ما اجازه میدهند که خودمان فا را درک کنیم و در سطح خودمان بهترین کار را انجام دهیم. پس چگونه میتوانم از شاگرد کوچک استاد بخواهم که در سطح خاصی باشد یا رفتار خاصی داشته باشد؟ این امر به معنای تحمیل آرمانهایم به دیگران و در اصل تزکیه برای دیگران است. وقتی متوجه این موضوع شدم، احساس گناه کردم و از رفتارم وحشتزده شدم.
هر زمان که پسرم با مشکلی مواجه میشد، به او یادآوری میکردم که فا را مطالعه کند، که گاهی او را آزار میداد. سپس به یاد آوردم که جدا از مطالعه گروهی فا، بهتنهایی مطالعه کردن فا برایم سخت است. سعی داشتم به او کمک کنم تزکیه کند، اما حتی خودم آن کار را انجام نداده بودم. اگر از زمانم بهطور مؤثرتری استفاده کنم، فا را بیشتر مطالعه کنم و افکار درستی قوی داشته باشم، شاید او تمایل بیشتری به گوش دادن داشته باشد.
این درباره تعامل با افرادی که دافا را تمرین نمیکنند نیز صدق میکند، زیرا معاشرت فقط با تمرینکنندگان غیرممکن است. تزکیه این است که خودمان را بهبود بخشیم، خود را با استانداردهای بالای فا نگه داریم و نسبت به خود سختگیر باشیم. ما روی کارهایی که دیگران انجام میدهند، بهویژه غیرتمرینکنندگان، تمرکز نمیکنیم و از آنها نمیخواهیم که استانداردهای ما را دنبال کنند. ما تمام تلاش خود را میکنیم تا مردم عادی را درک کنیم و با آنها همراهی کنیم، با آنها با مهربانی و نیکخواهی رفتار کنیم و امیدواریم که ازطریق رفتار ما، متوجه زیبایی دافا بشوند. این هدف ماست. هرگاه در برخورد با مردم دچار درگیری میشویم، فرصتی است برای تزکیه خودمان.
تمرینکنندگان جوان با طرز فکر منفعل
پسرم درباره تمرینکنندهای جوان برایم تعریف کرد که در برخی از پروژههای دافا، مانند توزیع بروشورهای شن یون و پیوستن به راهپیماییهای محلی، شرکت میکند، اما در تزکیه، با خودش سختگیر نیست. درنهایت او دانشگاه را رها کرد و تزکیه را کنار گذاشت. وی از نظر مالی به پدر و مادرش وابسته است و اگر آنها پرداخت هزینههای زندگیاش را متقبل نشوند، هیچ راهی برای تأمین هزینههای زندگیاش نخواهد داشت. چقدر این تأثیر بدی بر غیرتمرینکنندگان خواهد گذاشت؟ بهعنوان یک دانشجو، او قادر به تکمیل تحصیلات خود نبوده است و بهعنوان یک مرد بالغ، سعی نمیکند از نظر مالی خود را تأمین کند. چنین رفتاری شهرت دافا را خدشهدار خواهد کرد. او از مسائل دشوار دوری میکند و برای کارهایش بهانه میآورد. هیچ میانبری در زندگی یا تزکیه وجود ندارد.
مشارکت در پروژههای روشنگری حقیقت چیز خوبی است، اما تزکیه نیست، بهخصوص اگر فقط درحال انجام کارها باشیم. چه در پروژههای دافا و چه در سایر زمینههای زندگی، فرصتهای زیادی برای ما وجود دارد تا خودمان را بهبود ببخشیم. اما ابتدا باید خود را بهخوبی تزکیه کنیم تا بتوانیم موجودات ذیشعور را بهتر نجات دهیم.
دلیل ذهنیت منفعل این تمرینکننده این است که چون همهچیز توسط استاد نظم و ترتیب داده میشود، بنابراین نیازی به تلاش او نیست. با توجه به این موضوع، به درک من، استاد مسیر تزکیه مشخصی را برای هر تمرینکننده ترتیب دادهاند. هر چیزی که در این مسیر با آن مواجه میشویم به شرایط خاص و تزکیه ما مربوط میشود. اما این بدان معنا نیست که نباید کاری در زندگی انجام دهیم یا نباید سخت کار کنیم یا اینکه باید مسئولیتهای خود را نادیده بگیریم و فقط منتظر پیشامدها باشیم. به این صورت نیست.
توجه به غیر تمرینکنندگان و تمرینکنندگان جوان
پسرم همیشه شکایت میکرد که خانواده درطول زندگیاش، کاری برای او انجام نداده است. درست است، وقتی او کوچک بود، تنها زمانی برایش وقت میگذاشتم که هنگام مطالعه فا بود. او بیشتر اوقات تنها بود، به مدرسه میرفت و تکالیفش را انجام میداد. خانواده بهندرت تفریح یا گردشی با هم داشتند. در آن زمان، کاری را که اکثر مردم عادی دوست داشتند بهعنوان یک خانواده انجام دهند اتلاف وقت میدانستم. وقتی در گذشته از این چیزها شکایت میکرد، با دیدگاه او موافق نبودم. برایش توضیح میدادم که چرا چنین چیزهایی را غیرضروری میدانم و گاهی با هم بحث میکردیم و سعی میکردم او را متقاعد کنم که نظر من درست است. اگرچه فکر میکردم استدلال درستی دارم، اما بحثمان همیشه او را ناامیدتر و غمگینتر میکرد.
درحین ویرایش این تبادل تجربه، به مکالمات و اختلافات گذشتهمان درباره این موضوع فکر کردم و نظرم تغییر کرد. احتمالاً برای جبران آن خیلی دیر شده است، اما ممکن است برای سایر تمرینکنندگان مفید باشد. بچهها بچه هستند نه مینیاتور یک بزرگسال. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم آنها همیشه جدی و منطقی باشند. ما باید در طول رشد و نمو آنها، سبک زندگی و شرایط خانواده خود را مطابق با نیازهای آنها تنظیم کنیم. ما میتوانیم به روشی سرگرمکننده، به کودکان آموزش دهیم که با وقت ما برای روشنگری حقیقت مداخله نکند. رویکرد ما برای آموزش و راهنمایی آنها باید انعطافپذیر باشد.
در خانواده بودن و وقت گذاشتن برای خانواده، برای مردم بسیار مهم است. ما باید اعضای خانواده غیرتمرینکننده یا شاگردان جوانی را که تصورات بشری خود را رها نکردهاند، درک کنیم. باید با آنها سازگارتر و صبورتر باشیم. اگر نیازهای آنها را نادیده بگیریم، ناامیدی آنها میتواند به رنجش تبدیل شود. درباره مردی شنیدم که از همسر تمرینکنندهاش که در بسیاری از پروژههای دافا شرکت داشت، شکایت میکرد: «این تنها کاری است که تو انجام میدهی». این مشکل در بین تمرینکنندگان بسیار رایج است، اگرچه ممکن است به روشهای مختلفی ظاهر شود.
برای مثال زندگی مرا در نظر بگیرید. علاوهبر کار کردن و انجام کارهای خانه، همهچیز حول تزکیه و روشنگری حقیقت دافا میچرخد. با نگاهی عمیقتر، متوجه شدم که ممکن است در حفظ شکل تزکیه کمی افراط کرده باشم، اما برای مدتی طولانی، واقعاً قلبم را تزکیه نکردهام. ممکن است برای خانوادهام بهنظر برسد که من همیشه مشغول مسائل مرتبط با دافا هستم، اما شینشینگم بسیار کند رشد کرده است. بهسختی نیازها یا احساسات اعضای خانواده را در نظر میگیرم. از نظر آنها من خودخواه هستم و در دنیای خودم زندگی میکنم. در تزکیه دافا، بهبود شینشینگ مقدم بر همهچیز است. نمیتوان آن را با مقدار زمانی که برای انجام پروژههای دافا صرف میکنیم اندازهگیری کرد.
وقتی شوهر غیرتمرینکنندهام گفت «خودخواه» هستم، شوکه شدم. اصلاً فکر نمیکردم خودخواه باشم. کمکم سعی کردم به جزئیات تزکیه خودم دقت کنم و نسبت به او باملاحظهتر شدم. برای انجام کارهای خانه، راه سریعتری پیدا کردم تا بتوانم زمان بیشتری را با شوهرم بگذرانم. با او به پیادهروی میرفتم و در آن هنگام، بروشورهای روشنگری حقیقت را توزیع میکردم و با افرادی که ملاقات میکردیم درباره فالون دافا صحبت میکردم. وقتم را هدر نمیدادم و او نیز دیگر شکایتی از من نداشت.
احتیاط در تصمیمگیری برای زندگی تمرینکنندگان جوان
بسیاری از تمرینکنندگان اطرافم برای زندگی فرزندانشان تصمیم میگیرند. تمرینکننده جوانی را میشناسم که میخواست بعد از دبیرستان، به کالجی در چین برود، اما والدینش او را وادار کردند درخواستی برای تحصیل در یک کشور غربی بدهد. او بهدلیل ناآشنایی با محیط و فرهنگ جدید، تنها و دلتنگ شد. رنجشش نسبت به والدینش به نفرت تبدیل شد. متأسفانه این تمرینکننده جوان تزکیه دافا را رها کرد.
وقتی تمرینکنندگان جوان بزرگ و مستقل میشوند، حق دارند خودشان تصمیم بگیرند. ما نمیتوانیم این حق را از آنها سلب کنیم. آنها کسانی هستند که مسیر خود را در زندگی طی خواهند کرد. ما میتوانیم کمک و نظرات خود را ارائه دهیم، اما آنها باید خودشان فکر کنند و خودشان تصمیم بگیرند. ما میتوانیم به تجزیه و تحلیل یک موقعیت کمک کنیم، عواقب آن را یادآوری کنیم و بخواهیم مسئولیتش را بپذیرند. وقتی والدین نظرات خود را به فرزندانشان تحمیل میکنند، نتایج معمولاً ایدهآل نیستند.
تمرینکنندگان جوان در مقابل والدین خود رفتار متفاوتی دارند
برخی از تمرینکنندگان جوان در مقابل والدین خود وانمود میکنند که سختکوش هستند، اما زمانی که تنها هستند مانند افراد عادی رفتار میکنند. فکر میکنم این تمرینکنندگان جوان هنوز معنای زندگی و دلیل تزکیه را نمیدانند. وقتی فا را مطالعه میکنند، بهجای توجه به پیامهای واقعی، صرفاً درحال انجام کار هستند. آنها این کار را فقط برای رضایت والدین خود انجام میدهند. اجازه نمیدهند فا آنها را راهنمایی کند و اصول فا را در اعمال خود به کار نمیبرند و احتمالاً گرفتار روند زندگی مردم عادی خواهند شد.
استاد بارها و بارها اهمیت مطالعه فا را به ما گفتهاند. ایشان مکرراً به ما یادآوری میکنند که فا را مطالعه کنیم، فا را بیشتر مطالعه کنیم و فا را با پشتکار مطالعه کنیم.
اما آیا ما بهعنوان والدین، در هنگام مطالعه فا، فقط انجام وظیفه میکنیم؟ آیا این کار را فقط انجام میدهیم که بتوانیم بگوییم: «من فا را مطالعه کردهام؟» برخی از تمرینکنندگان هنگام خواندن فا مرتباً اشتباه میکنند یا کلمات را جا میاندازند. آنها تمرکز ندارند و زمان را تلف میکنند. من هم اینطور عمل کردهام. گاهی اوقات میتوانم روان بخوانم، اما ذهنم سرگردان است و به چیزهای دیگری فکر میکنم. این خیلی ترسناک است. ما باید آگاه باشیم و خودآگاه اصلیمان را تقویت کنیم. ما باید هنگام مطالعه فا، توجه کافی داشته باشیم و مطمئن شویم که این خودآگاه اصلی ماست که فا را مطالعه میکند.
رها کردن وابستگی احساسات به خانواده
نگرانی و دلواپسی درباره هر جنبه از زندگی فرزندانمان، درواقع شکاف بزرگی در تزکیهمان را آشکار میکند. یعنی عدم ایمان کامل به استاد لی و فا. نگرانیها و دلواپسی ما نشاندهنده احساسات ماست، چیزی که باید از خود دور کنیم. بیایید این وابستگی را کنار بگذاریم و با فرزندانمان با نیکخواهی رفتار کنیم. بهتر است مسیر طبیعی را دنبال کنیم. هیچکس نمیتواند بهجای شخص دیگری تزکیه کند.
برای جوانان طبیعی است که در زندگی مستقل خارج از کشور، احساس تنهایی کنند. وقتی فرزندمان تماس میگیرد، فقط به کسی نیاز دارد که به حرفش گوش کند، نه کسی که برایش سخنرانی کند. من اغلب خودم را از لحاظ اخلاقی بالاتر میدانم و تمایل دارم سخنرانی کنم. نیکخواهی و صبر ندارم. اگر فقط سکوت کنم و خودم را بررسی کنم، مکالمه ما آرامتر پیش میرود و پسرم به آنچه میگویم بیشتر گوش میدهد.
بهعنوان والدین تمرینکنندگان، تا حدی مسئول مشکلاتی هستیم که تمرینکنندگان جوان با آن مواجه هستند. این امر به روشهای مختلف ظاهر میشود. آیا ما بهعنوان والدین در مطالعه فا و روشنگری حقیقت غرق شدهایم؟ آیا در تفکر و روش انجام کارها افراطی هستیم؟ آیا بهجای قبول مسئولیت کامل برای انجام کاری، سعی میکنیم تا حد امکان از آن دوری کنیم؟ آیا تمایل داریم کارها را ساده کنیم؟ آیا سلطهجو، خودمحور یا زورگو هستیم؟ آیا وقتی اختلافی پیش میآید، به بیرون نگاه میکنیم، به دیگران وابسته میشویم و از مسئولیت فرار میکنیم؟
بسیاری از مشکلات در تزکیه ما، ریشه عمیقی در تلقینات حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) دارد. وقتی این مقاله تبادل تجربه را نوشتم، برایم بیشتر و بیشتر آشکار شد که باید وابستگیهایم را کنار بگذارم. حتی متوجه نبودم و تشخیص نمیدادم که برخی مسائل وجود دارند. نوشتن مقالات تبادل تجربه بهخودیخود یک روند پاکسازی عالی است. درحالیکه افکارم را سازماندهی کردم، تأمل کردم، عمیقتر فکر کردم و وابستگیهای زیادی پیدا کردم.
بردباری بیپایان و راهنمایی ذهنی
از خواندن مقالات در وبسایت مینگهویی درباره چگونگی کمک به تمرینکنندگان جوان، چیزهای زیادی یاد گرفتهام. وضعیت تزکیه فرزندان ما مستقیماً با میزان تزکیه خوب ما در ارتباط است. ما به آنها نزدیک هستیم و بنابراین بیشترین تأثیر را روی آنها داریم. ما همیشه باید با مثال آموزش دهیم، نه با سخنرانی.
مقالهای با عنوان «پدرم» در وبسایت مینگهویی عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار داد. در تمام داستان نیکخواهی، بردباری و کرامت پدر بهعنوان یک تزکیهکننده دافا منعکس شده بود. گفتار و کردار او دخترش را که یک نوجوان مشکلساز بود، به فردی منطقی و سپاسگزار و جوانی کوشا تبدیل کرد. قدرت دافا بیکران است. وقتی والدین هر کاری را براساس فا انجام دهند، میتواند تأثیر مثبتی بر فرزندشان بگذارد. این تغییر از درون میآید.
تمرینکننده جوانی که میشناختم، روند مشابهی را طی کرد. در کودکی، فا را با مادرش مطالعه میکرد. در دوران راهنمایی شروع به پیروی از روند جامعه عادی کرد و بهتدریج از تزکیه دست کشید. بیش از یک سال پیش، او به دافا بازگشت و از آن زمان تاکنون بهطور استوار تزکیه کرده است.
این تمرینکننده جوان اکنون مطالعه فا را بسیار جدی میگیرد. او درحالیکه در خوابگاه دانشگاه زندگی میکند حواسش هست که با روشهای خلاقانه، فرصتی برای مطالعه فا ایجاد کند. در اوقات فراغت، از کمک به سایر تمرینکنندگان جوان لذت میبرد. او که فعالانه در مطالعه گروهی فای ما مشارکت دارد، بهطور منظم افکار، تجربیات و پیشرفت تزکیه خود را با گروه به اشتراک میگذارد. میتوانم بگویم او واقعاً در دافا تزکیه میکند.
او برای گروه تعریف کرد که زمانی با پدرش که یک غیرتمرینکننده بود، رابطه خوبی نداشت. از زمانی که تزکیه دافا را دوباره شروع کرد، قصد داشت اوضاع را اصلاح کند. او تصمیم گرفت با پدرش صحبت کند و مسائلی از زندگی خود را با او در میان بگذارد. اما ظاهراً پدرش از تلاشهای او قدردانی نمیکرد و عمداً در بسیاری از موارد با او مخالفت میکرد. این تمرینکننده جوان متوجه شد که نباید به احساسات وابستگی داشته باشد، نباید بیش از حد روی نتایج تمرکز کند. درعوض باید نسبت به پدرش باملاحظه و نیکخواه باشد.
پس از این تغییر ذهنیت، پدرش تغییر کرد. حالا با پسرش صحبت میکند و با آرامش نظرش را مطرح میکند. او همچنین از پسرش کتابچههای روشنگری حقیقت را میگیرد تا بخواند. این تمرینکننده جوان به این نتیجه رسید که بهعنوان تزکیهکننده، باید احساسات خود را رها و براساس فا تزکیه کنیم.
بهعنوان والدین تمرینکنندگان جوان، ایمان و رفتار صالح ما مهم هستند و اغلب در تزکیه فرزندانمان منعکس میشوند. مادر این تمرینکننده جوان حدود دو سال پیش، تنها با تکیه بر ایمانش به دافا، بر کارمای بیماری غلبه کرد. وقتی از او پرسیدم که چگونه به پسرش کمک کرد تزکیه دافا را از سر بگیرد، او دو روش ساده و درعینحال قدرتمند به من گفت: بردباری بیپایان و راهنمایی آگاهانه.
چند نکته که باید به آنها توجه کرد
ماجرای یک تمرینکننده جوان در یکی از مقالات مینگهویی در سال 2021، درباره مادری است که مسئولیت هدایت فرزندش را در تزکیه دافا قبول و در این روند تلاش کرده است. این مادر وظیفهشناس به دخترش در مراحل مختلف زندگی کمک کرد تا اینکه او کاملاً مستقل شد و مسئولیت تزکیه خود را برعهده گرفت. او الگویی عالی برای همه ما در چگونگی کمک و راهنمایی تمرینکنندگان جوان براساس فا بود.
در ابتدا، باید هنگام راهنمایی تمرینکنندگان جوان مراقب باشیم. مریدان جوان وابستگیهایی دارند که ترک کردن آنها سخت است و برای درک کامل اصول، به زمان بیشتری نیاز دارند. برخی چیزها ممکن است کوچک و بیاهمیت به نظر برسند، اما با وجود این باید به آنها توجه کنیم. ما میخواهیم به تمرینکنندگان جوان نشان دهیم که چگونه به یک مشکل رسیدگی کنند و چگونه بین درست و نادرست تمایز قائل شوند. به این ترتیب آنها یاد میگیرند که چگونه تزکیه کنند. کارها را بیش از حد ساده نکنند یا کارها را به تعویق نیندازند. همچنین باید به فرزندان خود یادآوری کنیم که مقالات تبادل تجربه در مینگهویی را بخوانند تا بتوانند از دیگران بیاموزند.
در مقاله فوق، مادر یک پوشه اختصاصی روی صفحه کامپیوتر خود داشت که مقالات مینگهویی مناسب برای دخترش را دانلود و ذخیره میکرد. وقتی دختر از مدرسه به خانه میآمد، از او میخواست که آنها را بخواند و درباره آنها با او صحبت میکرد. او از این روش برای کمک به دخترش استفاده کرد تا اینکه این تمرینکننده جوان توانست خودش مینگهویی را مرور کند. این مادر در کمک به تزکیه دخترش، واقعاً به جزئیات توجه داشت.
در ضمن، به شاگردان جوان کمک کنید تا یک محیط و یک برنامه مشخص برای مطالعه فا داشته باشند. استاد همیشه مراقب تمرینکنندگانشان هستند، به آنها کمک و هدایتشان میکنند. ایشان بهطور مداوم مقالاتی را درباره مسائلی که در تزکیه با آنها مواجه میشویم و به شرایط و وضعیت تزکیه ما بستگی دارد منتشر میکنند. استاد به ما یادآوری و ما را راهنمایی میکنند، بهجای اینکه بگذارند ما هر کاری را که دوست داریم انجام دهیم. پیمودن مسیر مستقیم در تزکیه، مستلزم اصلاح مداوم تفکر و اعمال و رجوع به فا بهعنوان یک راهنماست. بنابراین مطالعه فا بسیار مهم است. داشتن یک محیط خوب و یک برنامه منظم برای مطالعه فا ضروری است.
کودکان و جوانان اغلب فاقد نظم و انضباط هستند. آنها کنجکاو هستند و بهسادگی حواسشان پرت میشود. وظیفه ما این است که به آنها کمک کنیم. مادر ذکرشده در مقاله فوق، کار فوقالعادهای انجام داد. به قول دخترش، او «بند محکمی دارد تا مرا وادار به مطالعه فا کند.» حتی پس از اینکه دخترش به کالج و بعداً به سر کار رفت، مادر همچنان به او یادآوری میکرد که فا را مطالعه کند.
ثالثاً، مطمئن شوید که تمرینکنندگان جوان هنگام مطالعه فا توجه دارند. ما باید از آنها بخواهیم که علاوهبر داشتن یک روال مشخص برای مطالعه فا، آن را با کیفیت بخوانند. فقط زمانی که آنها فا را بهخوبی مطالعه کنند و اصول را بهدرستی درک کنند، اصول فا میتواند در قلب آنها ریشه دواند.
من با چند شاگرد جوان آشنا شدم که بهطور منظم جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را میخوانند، اما فقط بهطور سطحی و بهصورت یک تشریفات این کار را انجام میدهند. آنها این کار را به این دلیل انجام میدهند که والدینشان میخواهند، همه اطرافیان آنها این کار را انجام میدهند یا فکر میکنند سرگرمکننده است. بدون داشتن توجه به آنچه میخوانند، جوآن فالون را بارها میخوانند، اما هنوز اصول فا را درک نمیکنند. بهعنوان والدین تزکیهکنندگان جوان، باید تفاوت را بشناسیم و فریب اعمال آنها را نخوریم. مهمتر از آن، پس از خواندن هر بخش، درک خود را از فا با آنها در میان بگذاریم و آنها را راهنمایی کنیم تا واقعاً فا را کسب کنند. بهتدریج آنها یاد خواهند گرفت که تفکر و اعمال خود را منطبق بر فا کنند.
درنهایت با شاگردان جوان صبور و سازگار باشید. کودکان به راحتی و تنبلی وابستگی دارند. بهعنوان والدین، ما باید محکم، اما منعطف باشیم. دختر در مقاله خود بیان کرد که وقتی در تعطیلات مدرسه بود، دوست داشت صبحها بخوابد. یک بار از مادرش خواست که او را زود بیدار کند تا بتواند تمرینات را انجام دهد. اما وقتی صبح روز بعد مادرش سعی کرد او را بیدار کند، او بیدار نشد و عصبانی شد، بنابراین مادر منصرف شد. وقتی این دختر جوان بالاخره از خواب بیدار شد، ناراحت شد و مادرش را سرزنش کرد که تمرینات را از دست داده است.
مادرش بعداً بهخاطر عمل نکردن به قولش عذرخواهی کرد. او گفت که در انجام وظیفهاش کوتاهی کرده و باید با دخترش سختگیری کرد، هرچند دخترش اذیت میشد. مادر همچنین فهمید که روشنگری حقیقت برای همه یکسان است، ما نمیتوانیم فقط به این جمله بسنده کنیم: «اوه خب. من حقیقت را برایش روشن کردم و او گوش نکرد.» ما اینجا هستیم تا واقعاً مردم را بیدار کنیم و نجاتشان دهیم. این عهد و مسئولیت ما در قبال موجودات ذیشعور است.
این تمرینکننده جوان گفت: «درواقع، اغلب اوقات وقتی والدین یک تمرینکننده جوان از او میخواهند کاری انجام دهد، تمرینکننده جوان گوش نمیدهد. والدین بار دوم میگویند و تمرینکننده جوان گوش نمیدهد. بنابراین والدین آهی میکشند و او را به حال خود رها میکنند و فکر میکنند که او اکنون بزرگ شده است و بنابراین آنها نمیتوانند کاری انجام دهند. اما تجربه من این است که وقتی مادرم به من میگوید چهچیزی درست است و از من میخواهد کار درست را انجام دهم، مثل این است که با چکش به ماده بد در میدان بُعدیام میکوبد. من میتوانم لرزش مواد بد را احساس کنم. هر چقدر مادرم چیزی را بیشتر تکرار کند، احتمال شکسته شدن آن بیشتر است. هر کاری که مادرم از من بخواهد، ممکن است گوش نکنم و فوراً آن را انجام ندهم، اما او درحال پر کردن میدان بُعدی من با مواد مثبت است. دیر یا زود تأثیر مثبتی خواهد گذاشت. اصرار والدین میتواند چنین تفاوتی ایجاد کند.»
وقتی واقعاً مسئولیت تزکیه فرزندانمان را بهعهده میگیریم، باید به آنها یادآوری کنیم و حتی زمانی که آنها ناراحت میشوند متزلزل نشویم و با آنها صبور و سازگار باشیم.
تشویق و کمک به تمرینکنندگان جدید
جدا از آن تمرینکنندگان جدید و جوانی که دارای کیفیت مادرزادی و کیفیت روشنبینی عالی هستند، اکثر تمرینکنندگان جدید و جوان به کمک تمرینکنندگان باسابقه نیاز دارند. بهعنوان والدین، ما باید مسئولیت بپذیریم و به فرزندانمان نشان دهیم که چگونه تزکیه کنند و دستان آنها را برای مدتی نگه داریم تا بالغ شوند و به تزکیهکننده مستقل تبدیل شوند.
مقاله مینگهویی «تمرینکنندگان قدیمی باید به تمرینکنندگان جدید کمک کنند» حاوی درس خوبی برای همه ماست. یک تمرینکننده با یک جوان علاقهمند به یادگیری فالون دافا ملاقات کرد. او تمرینات را آموزش و یک نسخه از جوآن فالون را به او داد و گفت هر روز آن را بخواند و سپس رفت. او برای مدتی طولانی توجهی به این تمرینکننده جدید نکرد. وقتی بالاخره سراغ او را گرفت، متوجه شد که آن جوان فوت کرده است.
ما باید به تزکیه فرزندانمان توجه داشته باشیم و مدام آنها را تشویق و یادآوری کنیم که چهچیزی بهتر است. هنگامی که تفکر یا اعمال آنها از فا منحرف میشود، باید با آنها صحبت و تشویقشان کنیم که به مسیر خود بازگردند و آنها را با اصول فایی که استاد به ما آموزش دادهاند، بیدار کنیم.
احساس مسئولیت در قبال تزکیه
برای اینکه تمرینکنندگان جوان در تزکیه خود بهخوبی عمل کنند، ما بهعنوان والدین باید ابتدا خود را بهخوبی تزکیه کنیم. باید مسئولیت تزکیه خود و همچنین تزکیه فرزندانمان را برعهده بگیریم. اغلب با آنها صحبت کنیم، صبور باشیم و آنها را راهنمایی کنیم. ما باید اهمیت مطالعه فا را به آنها بیاموزیم و یادآوری کنیم که کوشا باشند. ازطریق مطالعه فا، آنها بهطور مداوم افکار درست خود را تقویت خواهند کرد. زمانی که با مشکل مواجه میشوند، کمک کنیم مشکل را تجزیهوتحلیل کنند، مسائلی را که باید در آنها پیشرفت کنند پیدا و بر موانع غلبه کنند. تنها زمانی که واقعاً معنای تزکیه را درک کنند و بدانند چگونه بهتنهایی تزکیه کنند، میتوانیم با آنها بهعنوان تزکیهکننده واقعی رفتار کنیم.
دختر در مقاله فوق، مسیر تزکیه هموار و ثابتی داشته است. او حتی در سالهای نوجوانیاش، با موانع بزرگی مواجه نشد. او اکنون بهعنوان یک جوان، با پشتکار تزکیه میکند و بهطور مداوم شینشینگ خود را بهبود میبخشد. واقعاً برای او خوشحالم.
امیدوارم مریدان جوان بیشتری بتوانند از رحمت بیکران دافا بهرهمند شوند، خرد به دست آورند و زندگی سالمی داشته باشند. آنها با نگاهی به گذشته، از اینکه استوار و منطقی تزکیه، و مسیر مستقیمی را دنبال کردند و با استاد به خانه خود بازمیگردند خوشحال هستند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود