لذت و شادی ناشی از تمرین فالون دافا

(Minghui.org) من از تمرین فالون دافا بسیار بهره برده‌ام، خانواده من نیز همینطور. من می‌خواهم درمورد برخی از تجربیات شگفت‌انگیزم به شما بگویم.

پسرم در ماه مه2010 به آرتریت روماتوئید مبتلا شد و رنج زیادی را متحمل می‌شد. موهایش می‌ریخت، بدنش متورم شده بود، مفاصلش تغییر شکل داد و نمی‌توانست به طور عادی راه برود. او مجبور بود هر روز مقادیر زیادی دارو مصرف کند. اما واکنش‌های نامطلوب به داروها اغلب باعث بستری شدن او می‌شد. گاهی چند ساعتی در رختخواب می‌ماند و گاهی نمی‌توانست تمام روز بیدار شود. احساس درماندگی و ناامیدی می‌کردم.

وقتی همکارم فنگ در ژانویه2011 از وضعیت من مطلع شد، به من گفت که فالون دافا به بسیاری از افراد، حتی کسانی که بیماری لاعلاج داشتند، کمک کرده است. او به من و پسرم اطلاعات اولیه درباره فالون دافا و اثرات شفابخش آن را گفت. تصمیم گرفتیم تمرین کنیم.

فنگ تمرین‌ها را به ما آموزش داد و فا (آموزه‌ها) را با ما مطالعه کرد. پس از دو ماه، پسرم متوجه شد که دیگر نیازی به دارو ندارد. او در سپتامبر همان سال به مدرسه بازگشت و از آن زمان سالم است. او از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و دانشگاه را به پایان رساند.

هروقت به کمک نیاز داشتیم، فنگ و دخترش آنجا بودند. ما هر روز فا را مطالعه می‌کردیم و تجربیات تزکیه خود را مورد بحث قرار می‌دادیم. هر زمان که پیشرفت می‌کردیم او ما را تشویق می‌کرد.

ما به‌ویژه پسرم، از تمرین فالون دافا، بسیار بهره برده‌ایم. او سالم، پرانرژی، خوش‌تیپ و مؤدب است. او به اصول دافا پایبند است و همه او را دوست دارند. من دیگر احساس ناراحتی نمی‌کنم. من امیدوار، شاد و خوشبخت هستم. ما عمیقاً از نجات رحمت‌آمیز استاد سپاسگزاریم!

من و همسر سابقم 15 سال پیش طلاق گرفتیم زیرا نمی‌توانستم بدخلقی او و اختلافات و درگیری‌های بی‌پایان با مادرشوهرم را تحمل کنم. مادرشوهر سابقم در سال 2020 بدون اطلاع، برای ملاقات با من به محل کارم آمد و گفت که می‌خواهد نوه‌اش را ببیند. بعد از ده سال کینه بین من و او از بین رفت. او و شوهر سابقم می‌خواستند به پسرم کمک کنند. وقتی پسرم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت شوهر سابقم به او خانه و پول داد.

برادرم حقیقت را درمورد دافا آموخت و حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن را ترک کرد. او سه سال پیش در حال رانندگی با یک کامیون بزرگ دچار تصادف شدیدی شد. کامیون جمع شد، اما او حالش خوب بود! او یک یادبود دافا با خود داشت و احساس می‌کند که استاد از او محافظت کردند و او را نجات دادند.

قدردانی ما از استاد و دافا فراتر از حدی است که قابل بیان باشد! فالون دافا خوب است!