(Minghui.org) من یک روستایی ۶۴ساله هستم و ۱۴ سال است که فالون دافا را تمرین می‌کنم. در اینجا می‌خواهم ماجرایی درباره همسایه‌ام را به اشتراک بگذارم.

همسایه‌ام وئی در اوایل سال ۲۰۲۰ به من کمک کرد چهار مو (حدود ۰.۶۶ هکتار) زمین را کشت کنم. سعی کردم مقداری پول به خانواده‌اش بپردازم، اما آن‌ها نپذیرفتند. سعی کردم آن‌ها را به صرف غذایی خوب دعوت کنم، اما بازهم قبول نکردند. به‌عنوان یک تمرین‌کننده فالون دافا می‌دانستم که باید در ازای آن کاری انجام دهم، بنابراین من و شوهرم در طی برداشت پاییزی در اواخر همان سال، به آن‌ها کمک کردیم.

یک روز، وئی و شوهرم درحال انتقال ذرت‌های برداشت‌شده به خانه‌اش بودند، درحالی‌که من و همسرش یان بزها را بیرون می‌بردیم. پس از بازگشت به خانه آن‌ها، یان درحالی‌که برای‌ آوردن آب می‌رفت از من خواست که مراقب بزها باشم. ناگهان یکی از بزها جلو آمد، ضربه محکمی به پایم زد و مرا روی زمین انداخت. توانستم کنار دیوار بایستم، اما نمی‌توانستم راه بروم. یان وحشت کرد و گفت که باید به بیمارستان بروم. پاسخ دادم: «من تمرین‌کننده فالون دافا هستم. چند روز دیگر خوب می‌شوم.»

بعد از اینکه شوهرم بار ذرت‌ها را تخلیه کرد، مرا روی پشتش گذاشت و به خانه برد. درد آنقدر شدید بود که تمام شب مرا بیدار نگه داشت. صبح روز بعد، درحالی‌که روی تخت نشسته بودم، تمرینات فالون دافا را انجام دادم. همچنین جوآن فالون و هنگ یین استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، را خواندم. شش روز بعد به‌طور کامل بهبود یافتم. یان به دیدنم آمد و ۲۰۰ یوان به من پیشنهاد داد، اما من قبول نکردم. به او گفتم: «الان حالم خوب است.»

از فالون دافا بسیار سپاسگزارم؛ بدون فالون دافا، باید در بیمارستان بستری می‌شدم. فالون دافا واقعاً عالی است.

(مقاله ارسالی منتخب به‌مناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در وب‌سایت مینگهویی)