(Minghui.org) من ۷۵ سال دارم و در منطقهای روستایی زندگی میکنم. ما یک اجاق سنتی در اتاق داریم که سکوی داغی را برای گرم نگه داشتن ما در زمستان فراهم میکند.
در ۲۰دسامبر۲۰۲۲، رؤیایی دیدم که در آن اردکی مرا تعقیب میکرد. با برخورد به چیزی، روی زمین افتادم. وقتی بیدار شدم روی زمین دراز کشیده بودم و دو لحاف در بغلم بود. ساعت ۳:۳۰ صبح بود، بنابراین شاید این استاد بودند که مرا برای انجام تمرینات فالون دافا از خواب بیدار کردند.
درحین پوشیدن لباسهایم فهمیدم که نزدیک لبه اجاق گاز خوابیده بودم، پس چطور در سمت دیگر افتادم؟ نمیتوانستم عواقب افتادن کنار اجاق گاز را تصور کنم. استاد باید از من محافظت کرده باشند.
بعد از اینکه انجام تمرینات را به پایان رساندم، یادم آمد که برای یکی از همسایهها، چنین اتفاقی افتاده بود. او اوایل دافا را تمرین میکرد، اما پس از شروع آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹، تمرین را کنار گذاشت. او روی اجاق گاز افتاد و از کمر به پایین بهشدت سوخت. یک سال طول کشید تا بهبود یابد. در همین اثنا، پسرش که در تجارتش متحمل ضرر زیادی شده بود، دچار حمله عصبی شد و مدت کوتاهی بعد درگذشت. او غمگین بود و هرگز از اندوهش خلاص نشد.
زندگی آسان نیست و سختیها و محنتهای بیشماری وجود دارد. فالون دافا حقیقت نهایی زندگی و جهان را توضیح میدهد. فرصت تمرین را از دست ندهید تا حسرت و افسوسی نداشته باشید.
(مقاله ارسالی منتخب بهمناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در وبسایت مینگهویی)
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.