(Minghui.org) کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در اتاوا در 23ژوئن2024، در دانشگاه اتاوا برگزار شد. چهارده تمرین‌کننده درباره درک خود از حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری و چگونگی به‌کارگیری این اصول در زندگی روزمره خود و در پروژه‌های مختلف صحبت کردند. این تمرین‌کنندگان با ازبین بردن وابستگی‌ها و تزکیه سخت‌کوشانه خود توانستند حقایق فالون دافا را به مردم بگویند و به نجات آن‌ها کمک کنند. چندین تمرین‌کننده درباره درک خود از «سختی و رنجی که دافا با آن روبروست» و «بیدار شوید»، دو مقاله اخیر بنیانگذار فالون دافا، استاد لی، صحبت کردند.

کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در 23ژوئن، در دانشگاه اتاوا برگزار شد

تمرین‌کنندگان درباره تجربیات تزکیه خود صحبت کردند

افکار درست

آقای وانگ یک هماهنگ‌کننده است. او گفت در گذشته، منیتی قوی داشت و به دیگران به دیده تحقیر نگاه می‌کرد. این باعث استرس روحی سایر تمرین‌کنندگان و همچنین باعث بروز تعارض‌ها و اختلافاتی می‌شد. پس از اینکه وی متوجه شد دارد مشکلاتی ایجاد می‌کند، صمیمانه از سایر تمرین‌کنندگان عذرخواهی کرد و مشکل را حل‌وفصل کرد.

او درباره پروژه‌ای که در پاییز گذشته رهبری‌اش می‌کرد تردید داشت. درنتیجه، عملکرد جهانی آن پروژه به‌شدت کاهش یافت. او با درک اینکه این موضوع با عقاید و تصورات بشری او مرتبط است، افکار درستش را تقویت و پیوسته رویکردهای جدیدی را امتحان کرد. مشکلات درنهایت حل شد.

آقای وانگ در کنار درس‌های دیگری که در طول این سال‌ها آموخت، متوجه شد که مشکل واقعی مسائلی نیست که با آن روبرو می‌شود، بلکه آن‌ها آزمون‌هایی هستند تا مشخص شود آیا به فالون دافا و اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری ایمان دارد یا خیر. وی اظهار کرد: «با غلبه بر این عقاید و تصورات و وابستگی‌های بشری می‌توانیم قدرت دافا را ببینیم. با خرد دافا می‌توانیم ایده‌های جدیدی ارائه کنیم و وضعیت تغییر خواهد کرد. این به‌نوبه خود تا زمانی که مشکلات را حل کنیم به ما اعتمادبه‌نفس بیشتری می‌دهد.»

گفتن به مردم درباره دافا

آقای لی، یک دانشمند، تمرین فالون دافا را در سال 1997 آغاز کرد. طی بیش از 10 سال گذشته، او به سفرهای کاری به بسیاری از شهرهای اروپایی رفته است که به او فرصت‌هایی داده تا درباره دافا به مردم بگوید. او توانست اجراهای شن یون را در وین تبلیغ کند و در ایتالیا حقایق دافا را به رئیس یک دانشگاه معتبر چینی بگوید. او با گردشگران چینی در رستورانی در فلوریدا صحبت و به آن‌ها کمک کرد تا از سازمان‌های حزب کمونیست چین (ح.ک.چ ) خارج شوند.

آقای لی درحالی‌که از امنیت فرودگاه شارل دوگل پاریس عبور می‌کرد، دانشجویی چینی را دید، اما وقت نداشت درباره دافا با او صحبت کند و بسیار ناامید شد. وقتی سوار هواپیما شد، با تعجب دید که آن دانشجو کنارش نشسته است. آن‌ها درباره فالون دافا و تبلیغات افتراآمیز ح.ک.چ صحبت کردند. تا زمانی که آن‌ها در مونترال فرود آمدند، آن دانشجو نه‌تنها با ترک سازمان‌های ح.ک.چ موافقت کرده بود، بلکه بخشی از فالون گونگ را نیز در تلفنش خوانده بود.

آقای لی از این تجربه، به این درک رسید که تا وقتی قلبی برای نجات مردم داریم، استاد فرصت‌هایی را برایمان فراهم می‌کنند.

تمرین‌کننده جدید

خانم سو، دانشجویی در اتاوا، متوجه غرفه شن یون در یک مرکز خرید شد. او پس از دو ساعت صحبت با یک تمرین‌کننده، حقایق فالون دافا را آموخت و از عضویت خود در سازمان‌های ح.ک.چ کناره‌گیری کرد. بعد از اینکه شروع به خواندن جوآن فالون، آموزه‌های اصلی فالون دافا، کرد، گفت: «این کتاب عالی است. تمام سؤالاتم طی 20 سال گذشته را پاسخ داد. این چیزی است که به‌دنبالش هستم.»

خانم سو پس از شروع تمرین، با آزمون‌های زیادی روبرو شد. خوشبختانه اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری او را برای غلبه بر هریک از آن‌ها راهنمایی کرد. برادر کوچکش نیز با دیدن تغییرات مثبت او، عادت‌های بدش را کنار گذاشت.

خانم سو اظهار کرد: «به‌عنوان یک تمرین‌کننده نمی‌توانم در این دنیای بشری بی‌هدف باشم. من استاد را دارم و می‌دانم چه‌کار کنم. تا زمانی که مسیری را که استاد نظم و ترتیب داده‌اند دنبال می‌کنم، می‌دانم که هیچ نگرانی‌ای ندارم.»

آزمون مرگ و زندگی

خانم ژانگ مورد اصابت یک خودرو شاسی‌بلند قرار گرفت. او زمین خورد و زیر خودرو گیر افتاد. خوشبختانه، خودرو متوقف شد. او از محافظت استاد سپاسگزار بود و پس از بازگشت به خانه، به انجام تمرینات و کارهای خانه ادامه داد. اما وقتی به راننده گفت نیازی به درخواست بیمه نیست، نگرش راننده به‌طرز چشمگیری تغییر کرد، و خانم سو ناراحت شد. در پایان، او به خود یادآوری کرد که تمرین‌کننده است و تصمیم گرفت او را ببخشد. وی رنجشش را کنار گذاشت.

خانم ژائو همچنین گفت که چگونه رنجش را از بین برد. ازآنجاکه خانواده‌اش همیشه با او بدرفتاری می‌کردند، او احساس می‌کرد مورد بی‌انصافی قرار گرفته است و همیشه شکایت می‌کرد. این احساسات منفی به‌قدری قوی بود که حتی بر تزکیه او تأثیر می‌گذاشت. بعد از فکر کردن درباره آن‌، خانم ژائو گفت: «باید از این فرصت‌ها سپاسگزار باشم. بدون آن‌ها احتمالاً نمی‌توانستم آن بدهی‌های کارمایی را بازپرداخت کنم و امروز فالون دافا را تمرین کنم.»

بسیاری از تمرین‌کنندگان وقتی ماجراهای خود را به اشتراک می‌گذاشتند گفتند که فقط با تزکیه محکم می‌توانیم انتظارات استاد را برآورده کنیم. تک‌تک تمرین‌کنندگان گفتند که از گوش دادن به تجربیات سایر تمرین‌کنندگان چیزهای زیادی آموخته‌اند.