(Minghui.org) دخترم سال دوم دبیرستان است. در طول دو سال گذشته، جوایز برتر بسیاری را به‌خاطر عملکرد عالی تحصیلی‌اش دریافت کرده است. اما قبل از شروع دبیرستان، شاگرد کاملاً متفاوتی بود.

در دوران نوجوانی دخترم درسش ضعیف بود. رشد کُندی داشت و تا 16 سالگی قاعدگی‌اش شروع نشد. او به نور و صدا بسیار حساس بود، مشکل خواب داشت و اغلب کابوس می‌دید. برای مدتی تمایلی به رفتن به رختخواب نداشت.

در تلاش برای کمک به او، کتاب‌های زیادی در زمینه روانشناسی خواندم و متوجه شدم که بسیاری از علائم او در گروه اوتیسم قرار می‌گیرند. او نمی‌توانست درس‌هایش را ادامه دهد، هیچ دوستی در مدرسه نداشت و واقعاً سختی می‌کشید.

در یک تابستان وقتی در مدرسه راهنمایی بود، شوهرم او را نزد دکتر طب چینی برد. دکتر گفت آسیب مغزی غیرقابل درمان دارد. مشخص نبود که چه چیزی باعث آن شده است، و تنها کاری که می‌توانست انجام دهد این بود که مقداری داروی چینی تجویز کند و برای کاهش شدت علائمش برای جلسات ماساژ برنامه‌ریزی کرد. او به ما هشدار داد که هیچ کاری نمی‌تواند برای رفع ناتوانی ذهنی او انجام دهد.

ما دو ماه ماساژ‌درمانی را امتحان کردیم، اما دخترمان بهبود چندانی نداشت. او را نزد سایر پزشکان طب چینی نیز بردیم، اما فایده‌ای نداشت.

درحالی‌که به دنبال کمک برای دخترم بودم با مادری آشنا شدیم که دخترش علائم مشابهی داشت. او پول زیادی را برای یافتن درمان خرج کرده بود، اما به او گفته شد، حتی با بهترین درمان، دخترش هرگز باهوش‌تر از یک کودک 12ساله نخواهد شد.

درست زمانی که می‌خواستیم از جستجوی راهی برای درمان دخترم دست بکشیم، معجزه‌ای رخ داد. او در امتحان ورودی دبیرستان بسیار خوب عمل کرد و در یک دبیرستان محلی پذیرفته شد.

در آن تابستان، دخترم یک روز به من گفت: «مادر، می‌خواهم جوآن فالون را با تو مطالعه کنم.» شاید دلیلش این بود که او شاهد بود که چگونه سلامتی من با تمرین فالون دافا بهبود یافت و بنابراین تمایل داشت خودش آن را یاد بگیرد. در ابتدا، فقط می‌توانست چند صفحه را قبل از نیاز به استراحت مطالعه کند. با گذشت زمان، می‌توانست 20 صفحه و سپس کل سخنرانی را در یک جلسه مطالعه کند.

با ادامه تحصیل، کیفیت خوابش به‌طرز چشمگیری بهبود یافت. او دیگر کابوس نمی‌دید، اما در رؤیاهایش خودش را درحال انجام کارهایی سرگرم‌کننده، مانند پرواز در آسمان می‌دید. او هر روز صبح پرانرژی از خواب بیدار می‌شد و مشتاق بود تا روز جدیدی را آغاز کند. همچنین او را به یادگیری شنا بردم تا قوای بدنی‌اش بهبود یابد، کاری که قبلاً هرگز در آن مهارت نداشت.

بعد از اینکه وارد دبیرستان شد، بدون توجه با اینکه چقدر دیر بود تکالیفش را تمام می‌کرد، من همیشه قبل از اینکه به رختخواب برود مدتی با او جوآن فالون را مطالعه می‌کردم. اگر وقت نداشتم خودش آن را می‌خواند. بعداً تمرینات فالون دافا را یاد گرفت.

چند ماه بعد پریود شد، اشتهایش بهتر و وزنش اضافه شد. رنگ چهره‌اش روشن شد و بسیار پرانرژی‌تر و زیباتر به نظر می‌رسید.

دخترم در مدرسه دوستانی پیدا کرده و درسش خوب است. معلمش می‌گوید او بسیار باهوش است و مطالب را سریع یاد می‌گیرد. از شنیدن آن بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. هر دوی ما از استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، و برکاتی که دریافت کرده‌ایم، سرشار از قدردانی هستیم.

(مقاله ارسالی منتخب به‌مناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا در وب‌سایت مینگهویی)