(Minghui.org) پس از نصب تلویزیون ماهواره‌ای سلسله تانگ جدید (ان‌تی‌دی‌تی‌وی) در خانه ما، شوهرم دوست داشت آن را تماشا کند. او اکنون حقیقت را درک می‌کند و ازطریق برنامه‌های این تلویزیون، حس عدالت‌خواهی قوی‌ای در او ایجاد شده است. او دیگر اخبار را در سی‌سی‌تی‌وی تماشا نمی‌کند و با من درخصوص تمرین فالون دافا مخالفتی ندارد. پس از اینکه برنامه‌ای برای عبور از سیستم بزرگ مسدودسازی اینترنت توسط حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) روی تلفن‌های هوشمند ما نصب شد، او شروع کرد هر روز وب‌سایت‌های خارج از چین را مرور کند.

دو سال پیش، یک روز قبل از سال نو چینی، شوهرم ناگهان تصمیم گرفت به خارج از کشور مهاجرت کند. او گفت که اقتصاد چین درحال بدترشدن است و احساس می‌کند ماندن در چین برای من، ناامن است. بعداً به من گفت که با یکی از دوستانش در خارج از کشور تماس گرفته است و ما باید برای پاسپورتمان اقدام کنیم. به او گفتم که نمی‌خواهم چین را ترک کنم.

پسرم، والدین ما، و برادر و خواهرمان همگی با ایده شوهرم مخالفت کردند، زیرا از مشکلات مهاجرت به خارج از کشور، از موانع زبانی گرفته تا مسیریابی در یک محیط جدید و ناآشنا آگاه بودیم.

من آن را از منظر یک تزکیه‌کننده در نظر گرفتم. زمان تزکیه‌ام محدود است، و اصلاح فا درحال انتقال به اصلاح فای جهان بشری است. زمانی که استاد بارها و بارها آن را تمدید کردند برای نجات موجودات ذی‌شعور است. آیا باید این زمان گرانبها را تلف کنم؟ نجات مردم در چین بسیار دشوار است. هر پروژه‌ای با مشکلات و کمبود نیرو مواجه است. تمرین‌کنندگان هر روز با پشتکار تلاش می‌کنند تا مردم را نجات دهند. آیا بیشتر بودن تعداد مریدان دافا بهتر نیست؟ آیا هر یک تمرین‌کنندۀ بیشتر قدرت بیشتری به نجات افراد نمی‌افزاید؟

استاد بیان کردند که بدنه اصلی مریدان دافا در چین است. تصمیم گرفتم که اینجا بمانم. مأموریت من در چین است. این محیطی است که من قرار است در آن، به فا اعتبار ببخشم و مردم را نجات دهم. می‌خواستم این زمان گرانبها را گرامی بدارم.

هم‌تمرین‌کنندگان نیز به من اشاره کردند که پیشنهاد شوهرم مداخله است. بعد از اینکه رنجش و میل به پول را کنار گذاشتم، شوهرم دیگر از رفتن به خارج صحبت نکرد.

تمرین فالون دافا را در سال 1998 شروع کردم. در طول دو دهه تزکیه‌ام، همیشه احساس می‌کردم که درکم از فا عمیق نیست و هنوز در گذراندن آزمون‌های شین‌شینگ مشکل دارم. پس از اینکه در سال 2023 ازبرکردن فا را شروع کردم، تغییرات چشمگیری را در ویژگی‌های اخلاقی‌ام تجربه کردم.

اخیراً به زادگاهم برگشتم. در آن زمان، خانه دو تمرین‌کننده محلی غارت و دو مکان چاپ مطالب ویران شد.

وقتی شنیدم که چه اتفاقی افتاده فکر کردم که می‌توانم کمک کنم. چند تمرین‌کننده با من ارتباط برقرار کردند و خواستند که اگر می‌توانم مکانی جدید برای چاپ راه‌اندازی کنم. موافقت کردم و طولی نکشید که مکانی جدید برای چاپ راه‌اندازی شد.

درباره نصب سیستم‌های ویندوز برای تمرین کنندگان فکر کردم. انجمن‌های فنی را مرور و مطالب آموزشی را دانلود کردم. بیش از بیست روز طول کشید، اما نصب با موفقیت انجام شد.

برخی از تمرین‌کنندگان گفتند که سرعت اینترنت بسیار کُند است، اما اگر می‌خواستم مطالعه کنم یا مشکلات را حل کنم، هر زمان که از کامپیوتر استفاده می‌کردم، می‌توانستم به‌سرعت به اینترنت متصل شوم (مسدودیت را در هم بشکنم). ‌می‌دانستم که استاد به من کمک می‌کنند. وقتی فکر ما نجات مردم است، استاد به ما کمک می‌کنند.