(Minghui.org) به مناسبت بیست‌وپنجمین سالروز تلاش‌های تمرین‌کنندگان فالون گونگ برای پایان دادن به آزار و شکنجه به‌دست حزب کمونیست چین (ح.ک.چ)، تمرین‌کنندگان محلی در ملبورن در 20ژوئیه2024 با وجود باران، تجمع و راهپیمایی برگزار کردند. آن‌ها از استرالیا و جامعه جهانی خواستند که برای پایان دادن به شرارت ح.ک.چ با یکدیگر همکاری کنند.

این گروه راهپیمایی شامل یک تیم تمرین‌کننده ملبس به لباس سفید بود که ظاهری موقر و جدی داشتند. آن‌ها تصاویری از تمرین‌کنندگان فالون گونگی را در دست داشتند که پس از آزار و شکنجه شدن به‌دلیل پایبندی به اعتقادشان و پیروی از اصول «حقیقت ، نیکخواهی و بردباری»، جان باختند. باربارا مک‌گویرین، تمرین‌کننده غربی 74ساله، عضوی از این تیم بود. قدم‌های او استوار بود و چهره‌اش آرام به نظر می‌رسید.

تمرین‌کننده باربارا مک‌گویرین درحالی‌که تصویر تمرین‌کننده‌ای را در دست داشت که در جریان آزار و شکنجه به‌دست ح.ک.چ به قتل رسید، در این راهپیمایی راه می‌رفت.

خواندن کتاب فالون گونگ، این همان چیزی است که به‌دنبالش بودم

خانم مک‌گویرین در آوریل1999، شروع به تمرین فالون گونگ کرد. او درباره آن روزها گفت: «درست قبل از شروع آزار و شکنجه در 20ژوئیه1999 بود. ازطریق یکی از دوستانم با فالون گونگ آشنا شدم. درواقع چیزی درباره فالون گونگ نمی‌دانستم تا اینکه کتاب فالون گونگ، کتاب مقدماتی فالون دافا، را خواندم و فهمیدم این همان چیزی است که به‌دنبالش بودم.»

او در 28سالگی از لهستان به استرالیا مهاجرت کرد و قبل از بازنشستگی، به‌عنوان دستیار داروخانه کار می‌کرد. گرچه 43 سال است که در استرالیا زندگی می‌کند، اما صحنه‌های زندگی فلاکت‌بار مردم و افسردگی در دوران حکومت شوروی هنوز در ذهنش زنده است.

او در لهستان، که در آن زمان کشوری کمونیستی بود، بزرگ شد. در آن روزها زندگی دشوار بود، لهستانی‌ها امیدشان به آینده‌ای خوب را از دست داده بودند، و داشتن نگرش مثبت دشوار بود.

او زمانی یوگا و تای‌ چی انجام می‌داد، اما متوجه شد آن‌ها چیزی نیستند که او می‌خواهد. سپس با فالون دافا آشنا شد. او با پذیرش اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری، یاد گرفت که چگونه فردی خوش‌بین باشد. در تعارض‌ها، دیگر سایرین را مقصر نمی‌دانست، درعوض مراقب بود و همه‌چیز را به روشی مسالمت‌آمیز حل‌وفصل می‌کرد. تمام مشکلات پوستی و نیز اضطرابش ناپدید شدند.

تمرین دافا همچنین به او اجازه داد که شاهد چیزهای شگفت‌انگیز حتی بزرگ‌تری باشد. او گفت که قبل از تمرین، یک تومور تیروئید به عرض 7 سانتی‌متر و طول 10 سانتی‌متر (2.8 در 3.9 اینچ) روی قفسه سینه‌اش داشت که هر سال 50 درصد رشد می‌کرد. پزشکی به او گفت که این تومور مری یا نای او را فشرده می‌کند و ممکن است در آینده در بلعیدن یا تنفس مشکل داشته باشد. اما او پس از تمرین فالون گونگ، هیچ دارویی مصرف نکرد. وی گفت: «25 سال است که سالم و سلامت هستم. واقعاً شگفت‌انگیز است.»

تمرین حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری

خانم مک‌گویرین پس از شروع تزکیه فالون دافا، فعالانه در تمرین‌های گروهی و مطالعه گروهی فا در محل تمرین گروهی شرکت کرد. او گفت که می‌خواهد برای انتشار اطلاعات فالون گونگ تلاش کند، بنابراین برای انتشار اطلاعات، در راهپیمایی‌ها، تجمعات و فعالیت‌های مختلف جشنواره، فعالانه شرکت می‌کند.

او به‌منظور اعتراض به این آزار و شکنجه و گسترش دافا، با اشتیاق فراوان، در بسیاری از فعالیت‌ها شرکت کرده است. اما ازآنجاکه خانواده‌اش دافا را تمرین نمی‌کنند، به ‌تدریج تعارضاتی ایجاد شد.

«من زندگی مشترک بسیار خوبی دارم و ما همه کارها را با هم انجام می‌دادیم. اما وقتی تمام روز را برای فعالیت می‌رفتم، شوهرم به‌دلیل تنها ماندن، احساس می‌کرد که مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. معلوم بود که نمی‌توانست درک کند. علاوه‌بر این، واقعاً حاضر نبود به حرفم گوش دهد که چرا این کار را انجام می‌دهم.»

«در ابتدا نمی‌دانستم چگونه حقایق دافا را برای خانواده‌ام روشن کنم. ما مشکلاتی داشتیم، زیرا من خیلی درگیر بودم و چیز زیادی درباره فالون گونگ نمی‌دانستم. این باعث تعارض‌های کوچک می‌شد.»

او گفت که سابقاً فکر می‌کرد انسان خوبی است و هرگز دروغ نمی‌گفت، اما در زندگی واقعی گاهی عمداً چیزی را پنهان می‌کرد یا از پاسخ دادن امتناع می‌کرد. درباره مهربانی، برخی از افراد با خانواده و دوستان خود مهربان هستند، اما در برخورد با افراد دیگر پرخاشگر هستند. دافا به او آموخت که با همه یکسان رفتار کند. در گذشته، نمی‌دانست چگونه صبور باشد. او اغلب با شوهر و فرزندانش دعوا می‌کرد. وقتی چنین چیزی رخ می‌داد‌ نمی‌دانست کجا اشتباه کرده است. اما وقتی فالون دافا را یاد گرفت، توانست به‌خوبی با خانواده‌اش ارتباط برقرار کند.

او گفت: «نسبت به خانواده‌ام نیک‌خواه‌تر شده‌ام و سعی می‌کنم اگر مشکلات یا درگیری‌های کوچکی در خانه وجود دارد، رنجش به دل نگیرم. قبلاً عصبانی و آزرده‌خاطر می‌شدم، اما این چیزها دیگر مرا آزار نداد و کم‌کم مهربان‌تر شدم.»

«از کلماتی مانند لطفاً و متشکرم، بیشتر استفاده می‌‌کردم و لحنم تغییر کرده بود. استفاده از لطفاً و متشکرم در زبان لهستانی من وجود ندارد. ما اغلب از آن‌ها استفاده‌ نمی‌کنیم. خیلی اوقات فقط از لحن صدای خود استفاده می‌کنیم. وقتی لحن شما ملایم و مهربان است، لازم نیست همیشه از لطفاً یا متشکرم استفاده کنید. برای مثال، اگر از فرزندانم بخواهم چیزی را از روی میز به من بدهند، قبلاً فقط می‌گفتم این را به من بدهید، اما اکنون همیشه می‌گویم لطفاً و تشکر می‌کنم، زیرا فرزندانم در استرالیا به دنیا آمده‌اند و انگلیسی صحبت می‌کنند. نحوه صحبت شما به انگلیسی بسیار مؤدبانه است. دیگر صدایم را بلند‌ نمی‌کنم. آرام‌تر هستم و به‌هیچ‌وجه به‌خاطر چیزهای کوچک عصبانی‌ نمی‌شوم.»

با گذشت زمان، او زندگی خود با خانواده و تزکیه‌اش را متعادل کرد. زندگی و خانواده‌اش اکنون در هماهنگی است.

قدردانی از دافا

خانم مک‌گویرین گفت که هر روز جوآن فالون را می‌خواند، زیرا فا نه‌تنها کمک عملی می‌کند، بلکه اعتمادبه‌نفسش را تقویت و او را راهنمایی می‌کند که چگونه از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی کند تا پیشرفت مستمر داشته باشد و شخص بهتری شود.

«من فراز و فرودها و مداخلات زیادی را تجربه می‌کنم. اما هرگز فکر نمی‌کنم که ایمانم به استاد و فا را رها کنم. فالون دافا پایه و اساس من است. این مرا قوی نگه می‌دارد و می‌دانم که در این زندگی، کجا ایستاده‌ام. هدفم را می‌دانم. می‌دانم که چگونه باید رفتار کنم. می‌دانم اگر بخواهم کاری انجام دهم باید چه عزم راسخی داشته باشم.»

«دیگر نگران این نیستم که مردم درباره‌ام چه می‌گویند. این تمرین بسیار خارق‌العاده است، زیرا اعتمادبه‌نفس زیادی به من می‌دهد و دیگر کسی را به‌خاطر چیزی سرزنش نمی‌کنم. به درون نگاه می‌کنم تا ببینم ممکن است چه اشتباهی انجام داده باشم یا چگونه می‌توانم تغییر کنم. اولین چیزی که باید یاد می‌گرفتیم این بود که مثبت‌تر باشیم، زیرا زندگی ما یک مبارزه بود، بنابراین منفی‌نگری‌‌های زیادی در زندگی ما وجود داشت. ما طوری برنامه‌ریزی شده بودیم که منفی باشیم و همه مردمی که در خیابان راه می‌رفتند و افرادی که ملاقات می‌کردید لبخند‌ نمی‌زدند. همه غمگین بودند. بنابراین باید مثبت می‌بودم، و فالون دافا به من نشان داد که چگونه مثبت باشم. برای شاد بودن، ابتدا باید مثبت باشید.»

او گفت خوش‌اقبال است که دافا را تمرین می‌کند و از استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، که چنین تمرین عمیق و شگفت‌انگیزی را معرفی کردند، قدردانی کرد.

خانم مک‌گویرین از دافا قدردانی می‌کند

اعتراض به آزار و شکنجه

«در هر فعالیتی که در سالروز 20ژوئیه1999، زمان شروع آزار و شکنجه، در آن شرکت می‌کنم، لباس سفید می‌پوشم.

ما یاد تمرین‌کنندگانی را که به قتل رسیدند، گرامی می‌داریم. ما می‌خواهیم مردم را از این آزار و شکنجه که جنایتی وحشتناک علیه بشریت است آگاه کنیم.»

او قبل از رفتن گفت: «وقتی به‌عنوان عضوی از راهپیمایی، در شهر ملبورن قدم می‌زدم، می‌توانستم ببینم که مردم به عکس فردی که تا سرحد مرگ شکنجه شده بود و من در دست داشتم نگاه می‌کردند. می‌توانستم مردم را ببینم و نگاه روی چهره‌شان، حمایتشان را از اقدامات ما نشان می‌داد. برخی از مردم فریاد می‌زدند که با ما هستند و از اقدامات ما حمایت می‌کنند. دست تکان می‌دادند و با علامت دست ما را تأیید می‌کردند. آن‌ها نشان می‌دادند که اقدامات ما را درک می‌کنند و چهره‌های بسیار غمگینی داشتند. ما باید این کار را انجام دهیم تا مردم را از اقدامات هولناک رژیم ح.ک.چ آگاه کنیم و امیدواریم که دولت ما بیدار شود و برای کمک به ما در رسیدگی به حقوق بشر چین، تلاش بیشتری انجام دهد.»