(Minghui.org) شوهرم در ماه مه۱۹۹۷، به سرطان ریه مبتلا شد و وضعیتش وخیم بود. شخصی درباره فالون دافا به او گفت و به او پیشنهاد کرد که آن را تمرین کند. شوهرم شروع به تمرین کرد و در عرض یک ماه بهطور کامل بهبود یافت.
بسیاری از اعضای خانواده ازجمله من که درخصوص این معجزه شگفتزده شده بودیم شروع به تمرین کردیم. ما با راهنمایی آموزههای استاد، در طول ۲۰ سال گذشته، براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری عمل کردیم.
در ۲۹ژانویه۲۰۲۴ که درحال فرستادن افکار درست بودیم، شوهرم ناگهان به عقب روی زمین افتاد و سرش در شکاف باریکی بین دو لبه مبل فرود آمد. اگرچه سرش از لبههای تیز مبلها در امان ماند، اما هشیاریاش را از دست داد.
او را در آغوشم گرفتم و درحالیکه بهطور مکرر عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار میکردم از استاد کمک خواستم. حدود یک دقیقه بعد، هشیاریاش را بهدست آورد و لباسش از عرق خیس شده بود. در روزهای بعد، نه میتوانست چیزی بخورد و نه بخوابد. قبلاً این علائم ازجمله استفراغ، تب و مشکل در تنفس را داشت، اما هرگز بیش از سه روز طول نمیکشید.
این بار فرق داشت. شوهرم گفت که قفسه سینهاش درد میکند و فکر میکرد که ممکن است انسداد در عروق قلبی داشته باشد. وقتی به یکی از بستگانش که پزشک بود مراجعه کردیم، گفت که شوهرم باید به پزشک متخصص مراجعه کند. پسرم وقتی شنید که چه اتفاقی افتاده، آمد تا او را به بیمارستان برساند. گفت که اگر پدرش از رفتن امتناع کند با آمبولانس تماس میگیرد.
در بیمارستان، شوهرم نوار قلب و آزمایش خون و سایر آزمایشات را داد. پس از اعلام نتایج، پزشک معالج من و پسرم را به مطبش فراخواند و گفت که وضعیت شوهرم وخیم است. برای شاخص نارسایی قلبی، میزان «طبیعی» زیر ۱۲۵ پیکوگرم در میلیلیتر است. اما میزان این شاخص در شوهرم بالای ۸۰۰۰ بود. آنژیوگرافی برای روز بعد برنامهریزی شده بود، و به احتمال ۹۹ درصد برای کاشت استنت به جراحی نیاز داشت، زیرا به نظر میرسید که لخته خون دارد.
روز بعد درحالیکه شوهرم را به اتاق عمل میبردند، به او یادآوری کردم: «افکار درست بسیار مهم است.» ما به هم نگاه کردیم و او متوجه منظور من شد. در کمال تعجب، او ۲۰ دقیقه بعد بیرون آمد. دکتر گفت که رگهای خونیاش باز هستند و مشکلی وجود ندارد. سپس سیتی اسکنی از ریههای او و سونوگرافی رنگی از پاهایش انجام دادند.
درحالیکه منتظر نتایج بودیم، شوهرم گفت: «فکر میکنم الان خوبم» و چیزی برای خوردن خواست. بعد از آن، حالش خوب شد.
دکتر گفت که نتایج سیتی و سونوگرافی طبیعی است و شوهرم به او گفت که چقدر حالش بهتر است. دکتر گیج شد و گفت: «وقتی وارد شدی، اوضاع ترسناک بود و فکر کردم برای سال نو چینی اینجا هستم. اما اکنون وضعیتت خیلی خوب است - علم نمیتواند این را توضیح دهد. ما یک روز کامل تو را بررسی کردیم، اما هیچ لخته خونی نداری.»
وقتی شوهرم در بیمارستان بستری شد، یک دوز داروی ضدانعقاد به او تزریق کردند. بعداً شنیدیم که تأثیر آن بسیار کم خواهد بود، زیرا چهار روز از ابتلای شوهرم به علائم میگذشت. پزشک معالج گفت که حلکردن لخته خون با یک دوز داروی ضدانعقاد غیرممکن است. در آخر گفت: «لطفاً به بیمارستان استان برو و معاینه شو. و اگر فهمیدی چه اتفاقی افتاد به من بگو!»
با نگاهی به گذشته، متأسفم که از فرصت برای توضیح مزایای فالون دافا برای آن دکتر استفاده نکردم. من و شوهرم بیمارستان را ترک کردیم و همان روز به خانه برگشتیم. وقتی در این خصوص بیشتر تبادلنظر کردیم، او نیز متوجه شد که این یک آزمون مرگ و زندگی بود، اما آن را بهخوبی پشتسر نگذاشت. بهعنوان مثال، آن را به انسداد قلبی عروقی نسبت داد و آنچه را که خویشاوندش درباره انسداد یک رگ گفته بود، باور کرد.
خوشبختانه وقتی شوهرم درحال رفتن به اتاق عمل بود افکار درست را یادآوری کردم. ذهنش روشنتر شده بود، و به مسئولیتش در گفتن به مردم درباره دافا و روشنگری حقیقت درباره تبلیغات ح.ک.چ فکر کرد. فکر میکنیم به همین دلیل نتایج آزمایشش طبیعی شد. هر دو ما از استاد لی و فالون دافا سپاسگزاریم. همچنین درک بهتری از این سخنان استاد به دست آوردیم:
«ما میگوییم که خوب یا بد از فکر اولیۀ فرد میآید و آن فکر در آن لحظه میتواند نتایج مختلفی را به بار بیاورد.» («سخنرانی چهارم»، جوآن فالون)
وقتی بستگان ما این موضوع را شنیدند، تحت تأثیر فالون دافا قرار گرفتند. بیشتر آنها دیگر تبلیغات افتراآمیز ح.ک.چ را باور نکردند و برخی تصمیم گرفتند جوآن فالون را بخوانند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه