(Minghui.org) یکبار با یک تمرینکنندۀ فالون دافا آشنا شدم که به من گفت فقط به مقالات وبسایت مینگهویی میتوان اعتماد کرد. از آن زمان، آرزوی دسترسی به وبسایت مینگهویی و خواندن مطالب آن را داشتم. اما نمیدانستم چگونه از کامپیوتر استفاده کنم، چه رسد به وبگردی.
دخترم یک کامپیوتر رومیزی داشت که همیشه در زمانی که برای کار به شهر دیگری میرفت، بلااستفاده میماند. وقتی در خانه بود، عمدتاً از آن برای بازیهای ویدئویی استفاده میکرد، که به نظرم اتلاف وقت بود. گاهی اوقات تایپ کردنش را تماشا میکردم، زیرا هنوز الفبای پینیین چینی را که در مدرسه یاد گرفته بودم به خاطر داشتم.
یک بار به فکر روشنکردن کامپیوتر افتادم، بنابراین کابل برق را وصل کردم و دکمۀ «روشنکردن» را فشار دادم. قادر نبودم با ماوس، روی آیکون موردنظرم بهطور صحیح کلیک کنم و بعد از چند بار تلاش تسلیم شدم. سپس سعی کردم کامپیوتر را خاموش کنم، اما نتوانستم. با دخترم تماس و از او کمک گرفتم و درنهایت آن را خاموش کردم. قلبم تندتند میزد، انگار که بهتازگی تجربۀ جدیدی را پشت سر گذاشته باشم. وقتی به تجربۀ تقلاکردنم برای خاموشکردن کامپیوتر فکر میکنم، حتی خودم هم خندهام میگیرد.
شاید استاد خواستِ مرا برای یادگیری نحوۀ استفاده از کامپیوتر دیدند، بنابراین چند روز بعد یک تمرینکننده را نزد من فرستادند. خواستهام برای یادگیری استفاده از کامپیوتر، برای بازدید از وبسایت مینگهویی را به این تمرینکننده گفتم. در کمال تعجب، او کامپیوتر را روشن کرد و نحوۀ استفاده از آن را به من نشان داد. او در محل کار، از کامپیوتر استفاده میکند و نحوۀ کار با آن را در یک دورۀ آموزشی کامپیوتر یاد گرفته است. سپس به من نحوۀ استفاده از ماوس، باز کردن نرمافزار، ایجاد پوشه و ذخیرۀ اسناد را نشان داد.
بعد از اینکه رفت، همهچیز از ذهنم پاک شد. عملیاتی را که به من نشان داده بود یادداشت نکردم و هنوز در استفاده از کامپیوتر اعتمادبهنفس نداشتم. سپس به یاد آوردم که تمرینکنندۀ دافا هستم و نباید از مفاهیم بشری مردم عادی، برای برخورد با موانع استفاده کنم. اگر قبل از اینکه حتی تلاش کنم به خودم امیدوار نباشم، هرگز حتی سادهترین کارها را هم یاد نمیگیرم. اگر مردم عادی بتوانند یاد بگیرند که چگونه از کامپیوتر استفاده کنند، پس ما تمرینکنندگان نیز باید قادر به انجام این کار باشیم.
برای اینکه هرچه زودتر به مهارتهای اولیه تسلط پیدا کنم، کتابهای کامپیوتر و دیویدیهای آموزشی خریدم و با دنبالکردن مراحلشان تمرین کردم. اگر مشکل یا سؤالی داشتم، برای راهنمایی به چاپخانهای در آن نزدیکی میرفتم. پس از تلاش مداوم، سرانجام عملیات اولیه، ازجمله نصب و حذف نرمافزار، ویرایش فایلهای ورد و غیره را یاد گرفتم. همچنین توانستم پس از تسلط بر برخی عملیات اولیه، کتابهای کامپیوتر را بهتر درک کنم.
وقتی آن تمرینکننده متوجه شد که میتوانم با کامپیوتر کار کنم، دستگاههای پخش صوتی برایم آورد و از من خواست تا موسیقی و آهنگهای تمرین دافا را برایش دانلود کنم. سایر تمرینکنندگان نیز از من خواستند که کامپیوترشان را در صورت خرابی بررسی کنم. حتی بعضی از آنها، بعد از خرید یک کامپیوتر جدید، از من میخواستند که سیستمعامل و نرمافزارهای رمزگذاری ایمن را نصب کنم. میدانستم که این بازتابی از بهبودشان در تزکیه و اعتمادشان به من بوده است.
اما تا آن زمان، سیستمعاملی برای دیگران نصب نکرده بودم و فقط میدانستم چگونه کارها را روی کامپیوتر خودم انجام دهم. میدانستم که مهارتهای فنیام هنوز با انتظارات این تمرینکنندگان فاصله دارد. اما این فرصتی نادر بود که تمرینکنندگان برای بهبود مهارتهایم به من میدادند، بنابراین از صمیم قلب از آنها سپاسگزار بودم.
قویاً معتقدم تا زمانی که ما کارهای درست را انجام دهیم، استاد به ما خرد عطا خواهند کرد. آموزشها و تبادل تجربههای سایر تمرینکنندگان را از انجمن فنی دانلود کردم. آموزشها را بهدقت مطالعه کردم و سپس گامبهگام آنها را روی کامپیوتر پیاده کردم. خوشبختانه، در بیشتر مواقع میتوانستم سیستمعاملشان را با موفقیت نصب کنم.
تنظیمات روی مادربورد کامپیوتر به زبان انگلیسی است، که درک آن برایم بسیار دشوار است. اصطلاحات رایج را به زبان چینی و انگلیسی مینوشتم و از تنظیمات مادربورد، تنظیمات سیستم، نصب درایورها و مراحل دیگر عکس میگرفتم تا برای مراجعات بعدی در گوشیام ذخیره کنم.
ازآنجاکه مهارتهای کامپیوتریام هنوز کافی نبود، ممکن بود درکم از آموزشها اشتباه باشد. گاهی اوقات برای مدت طولانی در یک مشکل گیر میکردم و نمیتوانستم به مرحلۀ بعد بروم. هرچه بیشتر نگران بودم که علت را سریع پیدا کنم، حل مشکل دشوارتر میشد. پس از تکرار چندبارۀ مراحل، متوجه شدم که دلیل گیر افتادنم، اشتیاقم برای موفقیت است و نمیتوانم از خردم استفاده کنم. از این موضوع درس گرفتم!
وقتی بعدها با چنین موقعیتهایی مواجه میشدم، معمولاً آموزشها را بهدقت میخواندم تا علت را پیدا کنم و در بیشتر مواقع میتوانستم مشکل را حل کنم. برای چند مشکل حلنشده، بهصورت آنلاین بهدنبال اطلاعات مرتبط میگشتم و درنهایت میتوانستم آنها را بهخوبی حل کنم.
بهتدریج یاد گرفتم که از سیدیها و فلشدرایوها برای نصب سیستمعاملهای رمزگذاریشدۀ تکسیستمی یا دوسیستمی استفاده کنم. همچنین یاد گرفتم که سیستمعاملها را روی هاردهای قابلحمل و فلشدرایوها رمزگذاری کنم و از ماشینهای مجازی که یک کامپیوتر کامل را ایزوله میکنند، استفاده کنم.
تمرینکنندگان در انجمن فنی، جعبهابزار صددرصد خودکاری را برای نصب سیستمهای کامپیوترای توسعه دادهاند. اکنون میتوانم با چند کلیک با ماوس، سیستمعامل را نصب کنم و همچنین چند سیستمعامل را بهطور همزمان نصب کنم. از تکنیکهایی که آموختم استفاده کردم تا به تمرینکنندگان محلی در نصب و نگهداری کامپیوترهایشان کمک کنم و به این ترتیب نیازهای اساسیشان برای بازدید از وبسایت مینگهویی و تهیۀ مطالب روشنگری حقیقت را برآورده کنم.
ایجاد یک مکان خانگی برای تولید مطالب با افکار درست
با تغییر محیط تزکیه و نیاز به روشنگری حقیقت برای مردم گرانقدر چین، مینگهویی تمرینکنندگان سرزمین اصلی را تشویق کرد تا مکانهای تولید مطالب را در مقیاس کوچک ایجاد کنند، درست مانند گلهایی که در همهجا شکوفا میشوند.
زمانی یک چاپگر جوهرافشان کوچک داشتم که برای تولید حجم زیادی از مطالب مناسب نبود. سپس یک چاپگر اپسون خریدم که هنگام چاپ صدای زیادی ایجاد میکرد. خانهام کمتر از ۶۰ مترمربع است و میتوانیم صدای پا، صحبتها و تلویزیون طبقۀ بالا را بشنویم، چه رسد به اینکه کسی مطلب چاپ میکند.
نگرانیهای خانوادهام و دغدغهها و ترسهای خودم همگی آشکار شدند. حتی فکر کردم نباید این چاپگر را میخریدم. خیلی زود متوجه شدم این فکری نیست که یک تمرینکننده باید داشته باشد و باید از بین برود، زیرا ما درحال انجام درستترین کارها هستیم. با درنظر گرفتن اینکه نباید مسائل ایمنی را نادیده بگیریم، مواد نرمی زیر و پشت چاپگر گذاشتم تا لرزش و صدای ناشی از چاپ را کاهش دهم. همچنین زمان چاپ را در ساعات تعطیلکردن کار، زمان غذا و هنگام تماشای تلویزیون تنظیم کردم.
در همین حین، بلندگوهایم را در کنار چاپگرها قرار دادم و هنگام چاپ مطالب، صدایشان را کمی بلندتر کردم. هر بار که از چاپگر استفاده میکنم، با اخلاص از استاد میخواهم که چاپگر را عایق صدا کنند و همچنین افکار درست میفرستم تا کامپیوتر و چاپگر را تقویت کنند که با هم خوب کار کنند. اکنون میتوانیم نشریات باکیفیت هفتهنامۀ مینگهویی، بروشورهای روشنگری حقیقت، دیویدیهای شن یون و همچنین سیدیهای نه شرح و تفسیر دربارۀ حزب کمونیست را تولید کنیم.
ازآنجاکه بسیاری از تمرینکنندگان میدانستند که من میتوانم سیستمعامل نصب کنم، تمرینکنندگان از شهرستانهای اطراف شروع به آوردن کامپیوترهایشان کردند. من نیز با حوصله، نحوۀ استفاده از دستگاههای پخش صوت ۳MP، بلندگوهای کوچک، هاردهای قابلحمل، فلشدرایوها و کتابخوانهای الکترونیکی را به درخواستشان، به آنها آموزش میدادم.
تمرینکنندگان ما بدنی واحد هستند و مسائل همتمرینکنندگان مسائل من است! من با تمرینکنندگان زیادی تعامل داشتم. برخی گفتارشان را بهخوبی تزکیه نکرده بودند و در خانهام تماس تلفنی برقرار میکردند. بلافاصله افکار منفی به من دست میداد که آنها به مسائل ایمنی اهمیتی نمیدهند. سپس متوجه شدم که سرزنش تمرینکنندگان درست نیست و بلافاصله آن تصور را با افکار درست از بین بردم. به این درک رسیدم که احتیاط بیش از حدم پوششی برای ترسم است، ترس از اینکه با آن همتمرینکنندگان همدست شناخته شوم و تحت آزار و شکنجه قرار بگیرم. سپس شروع به فرستادن افکار درست بیشتری کردم تا این افکار منحرف را از بین ببرم.
روند یادگیری دربارۀ کامپیوتر و تولید مطالب نیز روندی برای تزکیۀ خود است. در ابتدا، این تصور بشری را داشتم که نمیخواهم سختی را تحمل کنم یا تلاش بیشتری کنم، همچنین وابستگیهایی به تنبلی و اتکا به دیگران داشتم. پس از اینکه پیشرفت کردم و مهارتهایی را یاد گرفتم، سپس وابستگیهایم به خودنمایی، تحقیر دیگران و ترس از مواجهه با مشکلات را پیدا کردم.
همچنین وابستگی به ترس، ذهنیت رقابتجویی، بیمیلی به پذیرش انتقاد و تمایل به پایان سریع آزار و شکنجه داشتم. اینها همگی تصورات بشری هستند که باید مدام آنها را از بین ببرم. بهطور مداوم فا را بهعنوان معلم در نظر میگیرم و به درون نگاه میکنم تا همۀ تصورات ناخواستهام را رها کنم، بهطور مستمر مهارتهای فنیام را ارتقا میدهم و با سایر تمرینکنندگان همکاری میکنم تا موجودات ذیشعور را به بهترین شکل نجات دهم.
این درک شخصی من در سطح تزکیهام است. لطفاً به هر چیزی که با اصول فا همسو نیست اشاره کنید.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود