درک‌هایم بعد از اینکه بدنم به‌تدریج خم شد

(Minghui.org) من در ابتدای امسال چیز عجیبی را تجربه کردم. احساس می‌کردم باد شدیدی به‌سمت من می‌وزد و بدنم به‌سمت راست متمایل می‌شود. این وضعیت چند ماه ادامه یافت و این احساس تشدید شد. وقتی به سایر تمرین‌کنندگان گفتم، آن‌ها نیز گیج شده بودند و نمی‌دانستند دلیلش چیست.

هیچ درد، خارش یا ناراحتی‌ای احساس نمی‌کردم، اما احساس می‌کردم نیرویی نامرئی وجود دارد که مدام بدنم را به‌سمت راست هل می‌دهد. وقتی راه می‌رفتم، می‌نشستم یا می‌ایستادم بدنم خم می‌شد. نمی‌دانستم چرا و این مرا می‌ترساند، بنابراین از استاد خواستم مرا راهنمایی کنند تا بتوانم دلیل این اتفاق را درک کنم.

یک روز، درحالی‌که به مقالات تبادل تجربه در رادیو مینگهویی گوش می‌دادم، موردی بسیار شبیه مورد من وجود داشت. آن درباره یک تمرین‌کننده خانم 80ساله بود. شوهرش می‌گفت که می‌خواهد یک محل دفن در نزدیکی خانه برادرزاده‌شان، برای خودش و او بخرد. این تمرین‌کننده چیزی نگفت، و این نشان می‌داد که با او موافق است. آنگاه، نیروهای کهن از این موضوع سوء‌استفاده کردند و او را مورد آزار و شکنجه قرار دادند.

همینطور که داشتم گوش می‌دادم، یادم افتاد که بعد از فوت شوهرم، مادرشوهرم از من پرسید که آیا دوست دارم با اعضای خانواده آن‌ها دفن شوم و من به‌طور ناخودآگاه گفتم: «بله.»

ناگهان متوجه شدم این همان جایی است که به‌اشتباه رفتم، زیرا به‌جای پیروی از نظم و ترتیب استاد برای تمرین‌کنندگان دافا، با نظم و ترتیب مردم عادی برای آینده‌ام موافقت کردم.

بلافاصله به‌سمت پرتره استاد رفتم و گفتم: «استاد اشتباه کردم که تصادفاً با برنامه‌ریزی یک فرد عادی موافقت کردم.» با گریه از استاد خواستم که کمکم کنند. به‌خاطر داشتن کیفیت ضعیف روشن‌بینی، بسیار ناراحت شدم و درنتیجه باعث شدم که استاد نگرانم شوند.

آن روز نوه‌ام را از مدرسه برداشتم و در مسیر بازگشت، نام حرکتی در مجموعه اول تمرین فالون گونگ در ذهنم پدیدار شد: «واجرا کوهی را واژگون می‌کند» و بی‌صدا به خواندن آن ادامه دادم. وقتی فا را با یک تمرین‌کننده دیگر مطالعه می‌کردم، او گفت: «بدنت اکنون صاف است! شگفت‌انگیز است!»

استاد بیان کردند:

«به این فکر می‌کنم که این موضوع واقعاً فوق‌العاده جدی است! آن بسیار جدی است، اما خیلی افراد رویکردی جدی نسبت به آن ندارند. این مخصوصاً درمورد بعضی از مریدان دافای قدیمی صدق می‌کند. آیا به ذهنتان خطور کرده است که هر چیزی در زندگی روزانه‌تان بخشی از تزکیه است؟ هر کلمه و عمل، و هر چیزی که انجام می‌دهید، تمامی آن بخشی از تزکیۀ شماست. آیا متوجه این هستید؟» (آموزش فا در روز جهانی فالون دافا)

ازطریق این حادثه، درک عمیق‌تری از آموزه‌های استاد به‌دست آوردم. به ‌درون نگاه کردم و متوجه شدم که گرچه سه کار را انجام می‌دهم و به‌نظر می‌رسد که در تزکیه کاملاً کوشا هستم، هنوز وابستگی‌هایی پنهانی وجود دارند که از آن‌ها آگاه نیستم، و واقعاً جدیت تمرین فالون دافا را درک نمی‌کنم.

همچنین نیک‌خواهی بی‌کران استاد را احساس کردم. استاد در تمام این مدت، مراقب ما بوده‌اند و منتظر هستند تا درکمان را از اصول فا بهبود بخشیم. هیچ زبان بشری‌ای برای ابراز سپاس ابدی من از استاد کافی نیست!

شخصاً قدرت خارق‌العاده دافا را تجربه کردم. بدنم برای مدتی طولانی خم شد، اما ناگهان صاف شد. همزمان به اهمیت تبادل ‌تجربه براساس فا بین هم‌تمرین‌کنندگان پی بردم، که واقعاً می‌تواند به ما کمک کند از انحراف در مسیر تزکیه‌مان اجتناب کنیم.