(Minghui.org) من نوعی کارمای بیماری به شکل سرفه و تب را تجربه کردم، بنابراین به اجبار تماسهای تلفنی برای روشنگری حقیقت را متوقف کردم. در یک مقطع، تمام شب سرفه میکردم. وقتی روز بعد تمرینکننده دیگری از من خواست که همراه او بروشورها را پخش کنم، فوراً موافقت کردم.
او به من یادآوری کرد: «فقط به تکرار عبارات "فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" ادامه بده.»
لبخند زدم و چیزی نگفتم، زیرا فکر میکردم، اگر بهعنوان یک تمرینکننده، به تکرار این عبارات خوشیمن ادامه دهم، ممکن است به این معنی باشد که به درطلببودن وابسته هستم.
اما، اگر هنگام پخش بروشورها به سرفهکردن ادامه میدادم، ممکن بود باعث شود مردم افکاری منفی درباره فالون دافا داشته باشند. بنابراین عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کردم و سرفهام کمتر شد. این حادثه مرا به یاد گفتههای استاد در «آموزش فا در کنفرانس فای بینالمللی ۲۰۰۴ در نیویورک» انداخت:
«گفتن "دافا هائو" نهتنها برای مردم عادی مؤثر است، بلکه برای مریدان دافا نیز مؤثر است چراکه چیزهای بد در ذهن را پاک میکند. وقتی هر سلول بدنتان درحال گفتن این باشد که دافا عالی است، درخواهید یافت که کل بدنتان طنین [آن] را احساس میکند. (تشویق) این، فا است که ذهنتان دارد آن را فرا میخواند، بنابراین این دلیلش است که چرا بسیار قدرتمند است.» (آموزش فا در کنفرانس فای بینالمللی ۲۰۰۴ در نیویورک)
فهمیدم که وقتی عبارات را میخوانم، تمام سلولهای بدنم نیز عبارات را با من میخوانند. اگر آن عناصر مداخلهگر در بدنم با آنچه میخوانند موافق باشند، جذب فا میشوند و مداخله از بین میرود. آنهایی که به مداخله ادامه میدهند، توسط قدرت فا از بین میروند.
اما، وقتی به خانه رسیدم، سرفه برگشت. احتمالاً به این دلیل بود که دیگر عبارات را نمیخواندم، یا هنوز نیاز داشتم که به عامل کارمای بیماریام آگاه شوم.
قبلاً، وقتی تلفنی با تمرینکنندهای صحبت میکردم، درباره تمرینکنندهای دیگر شکایت کردم. بعد از آن، سرفهام آنقدر شدید شد که نفسکشیدن برایم سخت شد. متوجه شدم که علت اصلی کارمای بیماری، شکایت من از دیگران است؛ وابستگیای که هرگز به آن توجه زیادی نکرده بودم.
هر وقت کسی با من مخالفت میکرد، شکایت میکردم؛ وقتی کسانی که به دافا خیانت کرده بودند به ما حمله میکردند، قلبم پر از خشم میشد؛ وقتی احساس میکردم دیگران انتظارات مرا برآورده نمیکنند، آنها را سرزنش میکردم و غیره. تمرینکنندهای به من گفت: «تو با خودت و دیگران سختگیر هستی.»
وقتی خودم را بررسی کردم، متعجب شدم. سختگیری نسبت به دیگران نشاندهنده کمبود مهربانی است؛ شکایت و سرزنش دیگرانی که مطابق با استانداردهای من نیستند، میتواند منجر به رنجش و تلخی شود - که تجلی سرشت شیطانی است و هم به خودم و هم به دیگران آسیب میرساند. اکنون در تلاش هستم تا این وابستگی را از بین ببرم.
میخواهم درک دیگری را که ازطریق کمک به یک همتمرینکننده برای رهایی از کارمای بیماری به دست آوردهام، به اشتراک بگذارم.
قویاً احساس میکنم که اگر با سختیهایی روبرو میشوید، باید بهجای اینکه منتظر بمانید تا در مطالعه فا و انجام تمرینات خیلی ضعیف شوید، به سایر تمرینکنندگان اطلاع دهید.
استاد در شعر «پیوند استاد و مرید» در هنگ یین 2 بیان کردند: «[اگر] افکار مریدان به اندازه کافی درست باشد، استاد نیروی آسمانی را برمیگرداند.»
برداشت من این است که پدیدههای مافوقطبیعی از فا سرچشمه میگیرند و تمرینکنندگان فقط زمانی معجزات را تجربه میکنند که ذهن روشنی داشته باشند و ازطریق مطالعه فا، افکار درست تزلزلناپذیر و قوی داشته باشند. همچنین مهم است که وقتی با سختیها روبرو میشویم، علت اصلی آزار و اذیت را ریشهیابی کنیم.
یک تمرینکننده در منطقه ما، در سال ۲۰۱۷ تمرین را شروع کرد. او بیش از یک سال دچار رنج و بیماری بود، بدون اینکه به بیمارستان مراجعه کند، تا اینکه درد انگشتان پایش آنقدر شدید شد که دیگر تحملناپذیر بود.
معاینه در بیمارستان نشان داد که او به مرحله پیشرفتهای از سرطان روده مبتلاست. پزشکان از اینکه او قبلاً بهدنبال درمان نرفته بود، مبهوت شدند، اما او در محل سرطان، هیچ دردی احساس نمیکرد. معاینات بیشتر نشان داد که چند بیماری دیگر نیز دارد و مجبور شد دو بار در بخش مراقبتهای ویژه بستری شود.
اگرچه او یک تمرینکننده نسبتاً جدید است، اما بسیار متعهد به ترویج فا و شن یون است. او هرساله برای ترویج شن یون، چند هفته را صرف سفر به شهرهای اطراف میکند. او بهعنوان یک کارمند اداری کار میکند و وقتی مرخصی سالانهاش تمام میشود، روزهایی را مرخصی میگیرد تا شن یون را تبلیغ کند و در هر جایی که لازم باشد کمک کند.
سال گذشته، وقتی شنید که کسی باید پوسترهایی برای شن یون را در دهستانی کمی دورتر از مرکز شهر نصب کند، پیشنهاد داد که به آنجا برود. بهخاطر اینکه هنوز خیلی ضعیف بود که بتواند بهتنهایی این کار را انجام دهد، دخترش را با خود برد. درحالیکه دخترش با مردم صحبت میکرد، او افکار درست میفرستاد تا او را تقویت کند و هرگونه مداخلهای را از بین ببرد.
با کاری که او انجام داد خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، اما درعینحال، احساس میکردم که باید درکش از اصول فا را عمیقتر کند تا تزکیهاش بهبود یابد.
به او گفتم: «با اینکه سرطان پیشرفتهٔ روده داشتی، هیچ دردی احساس نکردی. این نشان میدهد که استاد در تمام این مدت، مراقب تو بودهاند. اگر استاد نبودند، ممکن بود جانت را از دست بدهی. تو در تزکیه در دافا، بسیار استوار هستی، که واقعاً عالی است. تو دچار بیماری لاعلاجی شدی که از دیدگاه پزشکی در دنیای انسانهای عادی، کشنده بهشمار میرود. از منظر تزکیه نیز این یک آزمون مرگ و زندگی بود. دافا دارای معیارهایی است و ممکن است سرنوشت کسی را فقط بهدلیل عملکرد خوب وی در یک جنبه از تزکیه تغییر ندهد.»
او با نگاه به درون متوجه شد که درواقع بسیاری از جنبههای تزکیه را نادیده گرفته است. بهعنوان مثال، استاد یک بار در خوابش به او تذکر دادند که موجودی را نکشد (او میخواست مرغی را بکشد)؛ در رؤیای دیگری، درحین مشاجره با دخترش بسیار پرخاشگرانه رفتار کرد؛ همچنین متوجه شد که افکار شهوانی دارد و غیره.
اکنون درکی عمیقتر دربارهٔ رنج بردن طولانیمدت تمرینکنندگان از کارمای بیماری یافتهام: ما همگی در میان توهم تزکیه میکنیم و هیچکس نمیداند طول عمرش چقدر است. عمر برخی افراد توسط استاد تمدید شده، اما آنها از این موضوع آگاه نیستند. اگر کسی تزکیه را جدی نگیرد و برای رسیدن به قلمرویی بدون نواقص تلاش نکند، ممکن است همچنان با موقعیتهایی تهدیدکنندهٔ زندگی روبهرو شود.
بخشهایی در ما که بهخوبی تزکیه نشدهاند، هنوز هم مربوط به مردم عادی هستند که عمر آنها نمیتواند بهراحتی افزایش یابد. یک کاستی در این بُعد ممکن است ناچیز به نظر برسد، اما تأثیر آن ممکن است در بُعدی دیگر بسیار زیاد باشد، که نیروهای کهن ممکن است از آن بهعنوان بهانهای برای مسدود کردن شما استفاده کنند.
استاد نیکخواه ما تمام اصول فا را برای ما توضیح دادهاند، اینکه چگونه از آزمونها عبور کنیم، چگونه ذهن و بدن خود را پاک کنیم تا بتوانیم به قلمروهای بالاتر صعود کنیم. ما واقعاً باید قدر این فرصتهای گرانبها را که فقط یک بار در یک میلیون سال پیش میآیند بدانیم! واقعاً باید خود را در دافا تزکیه کنیم تا بتوانیم با استاد به خانه برگردیم! سختیهایی که تمرینکنندگان با آن روبهرو میشوند، منعکسکننده کارمای عظیمی است که استاد برای تمرینکنندگان و موجودات ذیشعور متحمل میشوند.
درخصوص خودم، احساس میکنم که به اندازه شروع تزکیهام کوشا نیستم. بهدلیل نگرش آرامم نسبت به تزکیه، فرستادن افکار درستم نیز گاهی بهطور سطحی است. وقتی از خودمان انتظاری نداریم و از استانداردهای فا پیروی نمیکنیم، اعمال ما که با اصول فا مطابقت ندارند، ممکن است تأثیر منفی بر دافا داشته باشند و بر کل بدن تمرینکنندگان تأثیر بگذارند.
ازطریق سخنان شیطانی آن معدود تمرینکنندگانی که به استاد و دافا خیانت کردند، میتوانیم ببینیم که آنها جدا از تحریفهای بدخواهانه حقایق، بهخاطر سختیهایی که با آنها روبرو شدند، استاد و دافا را سرزنش کردند.
تنها زمانی که ما تمرینکنندگان دافا در تزکیه کوشاتر شویم و طبق اصول فا رفتار کنیم، میتوانیم هرچه سریعتر به این مصائب پایان دهیم.
موارد فوق برخی از برداشتهای شخصی من است. لطفاً اگر مورد نامناسبی وجود دارد، آن را ذکر کنید.
مقالاتی که در آنها تزکیهکنندگان درک خود را به اشتراک میگذارند، معمولاً براساس وضعیت تزکیهشان، ادراک یک فرد را در زمانی مشخص منعکس میکنند، و با هدف امکان ارتقای متقابل ارائه میشوند.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.