(Minghui.org) من مدرس دانشگاه هستم و تمرین فالون دافا را در سال ۱۹۹۶ شروع کردم. از استاد بهخاطر نیکخواهی و نجاتشان سپاسگزارم، که باعث شدند من، فردی که درگیر شهرت و ثروت بودم، به وابستگی بنیادینم پی ببرم.
میخواهم به شما بگویم که چگونه هنگام رسیدگی به پروندههای داوری، اصول فالون دافا را به کار بردم؛ میخواهم به همه بگویم که استاد و فالون دافا عالی هستند.
بیطرف ماندن
پس از همهگیری کووید، بهعنوان داور ارشد، به یک پرونده اجاره مغازه رسیدگی کردم. خوانده در این پرونده، با اتکا به رابطهاش با مقامات اداره دادگستری استان، از پرداخت اجارهبها خودداری کرده بود و بیش از یکمیلیون یوان اجاره بدهکار بود. وقتی پرونده رسیدگی شد، خوانده در ابتدا، از من تمجید کرد. وقتی دید که بیتفاوت هستم، مرا تهدید کرد و گفت: «این آخرین پروندهای است که رسیدگی میکنی!» و تلویحاً گفت که باعث میشود سِمت داوریام را از دست بدهم.
او در طول جلسه دادرسی، متکبر و نترس بود. پس از جلسه دادرسی، از رئیس کمیسیون داوری تماسی دریافت کردم. همچنین توسط رئیس اداره دادگستری استان و رئیس کمیسیون داوری تهدید شدم. از منابع زیادی، ازجمله ازسوی مدیریت کمیسیون داوری، ازسوی داوران منصوب طرفین و از سوی هر دو خواهان و خوانده، تحت فشار بودم. به خودم یادآوری کردم که تمرینکننده فالون دافا هستم و باید با طرز فکر و معیارهای یک تزکیهکننده، با این مسائل روبرو شوم. به مدیران کمیسیون داوری گفتم: رأی باید بهگونهای باشد که گذر زمان آن را نقض نکند.
پس از رسیدگی به پرونده، متهم به همهجا شکایت کرد. ازآنجاکه حکم منصفانهای صادر کرده بودم، هیچ نگرانی یا ترسی نداشتم. تلاش متهم برای تحت فشار قرار دادن من ازطریق ارتباطاتش بینتیجه ماند. همچنین مواردی را شنیدم در این خصوص که مدیران محل کار و همکارانم سعی در میانجیگری داشتند. من همیشه به یاد داشتهام که تمرینکننده هستم و صرفنظر از اینکه با چه فشاری روبرو میشوم، هرگز فالون دافا را بدنام نمیکنم، کاملاً از انصاف و عدالت حمایت میکنم. بهعنوان یک مدرس، به دانشجویانم نیز میآموزم که صرفنظر از فشار یا وسوسهای که با آن مواجه میشوند، کاملاً از قانون پیروی کنند و به قوانین احترام بگذارند.
شهرت و منافع شخصی را سبک بشماریم
یک بار بهعنوان داور ارشد، پروندهای را بررسی کردم که مبلغ مورد اختلاف بیش از 30میلیون یوان بود. خواهان، یک شرکت خصوصی و خوانده یک شرکت بزرگ مرکزی بود. داور دستیار که توسط خواهان منصوب شده بود به من گفت که رئیس خواهان را میشناسد و آن مرد گفته که پس از رسیدگی به پرونده، چند هدیه به من خواهد داد. لبخند زدم و چیزی نگفتم. پس از بررسی شواهد ارائهشده توسط هر دو طرف، حکم منصفانهای صادر کردم. ازآنجاکه حکم مطابق انتظارات داور دستیارِ خواهان نبود، این داور دستیار از رابطهاش با رئیس کمیسیون داوری سوءاستفاده کرد تا مرا به دردسر بیندازد. من فقط لبخند زدم.
وقتی یکی از همتمرینکنندگان از این پرونده مطلع شد، گفت: «چقدر خوششانس بودند که تو در این پرونده داوری کردی!»
مشکلات طرفین درگیر را درک کنیم
بهدلیل رکود اقتصادی و وضعیت اقتصادی نابسامان، بسیاری از طرفین درگیر در این پروندهها، با مشکلات و رنجهای اقتصادی روبرو هستند. به خودم یادآوری میکنم که تمرینکننده فالون دافا هستم. به طرفین درگیر اهمیت میدهم، با دقت به آنها گوش میدهم، مشکلاتشان را درک میکنم و صادقانه به آنها فکر میکنم.
یک پرونده مربوط به اختلافی درباره قرارداد آموزش بود. خوانده در ابتدا صاحب کسبوکاری بزرگ با دارایی بیش از 10میلیون دلار بود، اما چون شریکش با پولش فرار کرد، بیپول شد و با فشار مالی زیادی روبرو شد. وقتی مقابل هیئت داوری حاضر شد، بسیار خشمگین و تحریکپذیر به نظر میرسید. تحت تأثیر ظاهر او قرار نگرفتم. با او صحبت کردم و پیشنهاداتی به او دادم. او عمیقاً تحت تأثیر مهربانی من قرار گرفت. دیگر افسرده نبود و جلسه رسیدگی پرتنش، در هماهنگی برگزار شد. خوانده و خواهان به توافق رسیدند؛ نهتنها اختلاف حل شد، بلکه خوانده در طول جلسه داوری، انگیزه پیدا کرد که به تلاش سختش ادامه دهد.
همچنین مجموعهای از اختلافات مربوط به قراردادهای آموزشی وجود داشت. در یک مورد، خواهان دانشجویی بود که آموزش دریافت میکرد و طرف مقابل یک مؤسسه آموزشی بزرگ بود. قبل از جلسه رسیدگی، حقایق پرونده را با دقت بررسی کردم. در طول جلسه رسیدگی، خوانده تحت تأثیر جدیت، مسئولیتپذیری، سختگیری و دقت من قرار گرفت. هشت پرونده در یک روز، با موفقیت میانجیگری و حلوفصل شدند. روند میانجیگری این هشت پرونده نهتنها طرفین درگیر را تحت تأثیر قرار داد، بلکه دبیر داوری نیز عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفت. میدانستم که توانستم این اختلافات را با موفقیت حل کنم، زیرا تمرینکننده فالون دافا هستم؛ همیشه آموزههای استاد را در نظر داشتم. هر پرونده را با ذهنیت مسئولیتپذیری در قبال همه طرفین رسیدگی میکردم. میدانم که این توانایی از فالون دافا سرچشمه میگیرد!
در جامعه امروز، بسیار خوشاقبال هستم که فالون دافا را به دست آوردهام. دیگر سردرگم نیستم. خوششانسترین و ثروتمندترین فرد جهان هستم، زیرا از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنم. امیدوارم همه به یاد داشته باشند که «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است!»
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.