(Minghui.org) پس از سه سال قرنطینه در طول همهگیری کووید۱۹، هنگ کنگ در مارس۲۰۲۳، دوباره به روی گردشگران چینی باز شد. احساس کردم این فرصتی است برای مردم چین تا به هنگ کنگ بیایند، حقیقت را درباره فالون دافا بشنوند و از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
بیشتر گردشگران چینی که در هنگ کنگ ملاقات کردم، حقیقت را درباره فالون دافا و آزار و شکنجه آن میدانستند. یکی به من گفت که درباره خروج از ح.ک.چ بهصورت آنلاین خوانده است. دیگری گفت: «من همهچیز را میدانم، زیرا تمام مطالب اطلاعرسانی [درباره فالون دافا] را خواندهام.» ازآنجاکه تمرینکنندگان فالون دافا در سراسر جهان، در طول ۲۶ سال گذشته، حقیقت را روشن کردهاند، بسیاری از مردم چین، پس از اینکه صحبت مختصری با آنها دارم، حقیقت را درک میکنند و از حزب کمونیست چین خارج میشوند.
در ادامه، چند نمونه از ماجراهایشان را میخوانید.
تمام معلمان و دانشآموزان از حزب کمونیست چین خارج میشوند
یک بار متوجه گروهی از دانشآموزان شدم. آنها معمولاً خیلی طولانی در اطراف نمیمانند و معلمانشان آنها را از نزدیک زیر نظر دارند. میدانستم که باید سریع عمل کنم تا فرصت شنیدن حقیقت را از دست ندهند.
گفتم: «روز بخیر، معلمان و دانشآموزان. خوش آمدید. چند عبارت فرخنده برایتان دارم: فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است. خروج از حزب کمونیست چین شما را در امان نگه میدارد. برای همه آرزوی سلامتی دارم. حفظ امنیت از همهچیز مهمتر است.» به نظر میرسید که از قبل میدانند میخواهم چه میگویم. برخی لبخند زدند، درحالیکه برخی دیگر سرشان را به نشانه تأیید تکان دادند.
دو معلمی که جلو ایستاده بودند، رفتارشان دوستانه به نظر میرسید، بنابراین گفتم: «از ملاقات با شما خوشحالم. اگر از ح.ک.چ خارج شوید، برکت خواهید یافت. بگذارید با اسمهای مستعاری که نماد ابدیت و نور و جوانی و زیبایی هستند، به شما کمک کنم تا از آن خارج شوید.» هردو موافقت کردند که از آن خارج شوند.
درمجموع شش معلم بودند. سه نفر دیگر انصراف دادند، اما یکی مردد به نظر میرسید. این معلمان از اینکه من با دانشآموزان صحبت میکردم، ناراحت نبودند. به دانشآموزان گفتم: «فکر کنم همه شما عضو پیشگامان جوان و/یا لیگ جوانان هستید.» آنها به نشانه تأیید سر تکان دادند. «میخواهم همه در امان باشند. بگذارید به شما کمک کنم از پیشگامان جوان و لیگ جوانان خارج شوید. عبارات فرخنده "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را به خاطر بسپارید. فالون دافا راستین است و اگر جانب صالحان را بگیرید، چیزهای بد از شما دور خواهند ماند.» به هریک از آنها یک اسم مستعار مثبت دادم و پرسیدم که آیا میخواهند از آن خارج شوند. اگر سرشان را به نشانه تأیید تکان میدادند، اسم مستعارشان را در فهرستم مینوشتم.
دانشآموزانی که عقب ایستاده بودند، نمیخواستند عقب بمانند و جلو آمدند. آنها را تحسین و کمک کردم که آنها نیز با اسم مستعار خارج شوند. همه دانشآموزان از پیشگامان جوان و لیگ جوانان خارج شدند.
متوجه شدم که هنوز وقت هست و میخواستم با تنها معلمی که خارج نشده بود صحبت کنم. وقتی با او صحبت کردم، میدانستم که به نیکخواهی بیشتری نیاز دارم، زیرا نمیخواستم او را کنار بگذارم. به او گفتم: «میخواهم حقیقت را به شما بگویم، زیرا سرنوشت، شما را به اینجا آورده است. لطفاً زندگی خود را وقف ح.ک.چ نکنید. لطفاً ایمنی خود را در اولویت قرار دهید. آسمان ح.ک.چ را از بین خواهد برد و ما باید آن را ترک کنیم تا در امان بمانیم. دانشآموزانی که با شما آمدند، همگی تصمیم درستی گرفتند و در امان و مورد برکت خواهند بود. شما هم باید مطمئن شوید که در امان میمانید. مادامی که خالصانه باور داشته باشید که فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است و از ح.ک.چ خارج شوید، کار سختی نیست.» او موافقت و از من تشکر کرد.
همه آرام و خوشحال به نظر میرسیدند. وقتی راهنمای تور از آنها خواست که برای سوار شدن به اتوبوس آماده شوند، بعضی از دانشآموزان به من نگاه کردند و سر تکان دادند، بعضی لبخند زدند و بعضی دیگر برای خداحافظی، دست تکان دادند. برایشان سفری خوب، خرد و آیندهای روشن آرزو کردم. به آنها یادآوری کردم که عبارات فرخنده را مرتباً تکرار کنند.
کودک خردسال: «درک میکنم، میفهمم»
در طول تابستان، گردشگران بیشتری از چین را در نزدیکی رستورانها میبینم. یک بار به چهار نفر از اعضای یک خانواده کمک کردم تا از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند، یعنی همه بهجز پدربزرگ. وقتی سعی کردم با او صحبت کنم، به گوشش اشاره کرد و گفت: «من نمیفهمم.» به او گفتم مشکلی نیست: «آهستهتر صحبت میکنم تا بتوانید درک کنید. زبان ماندارین من روان نیست و شاید بتوانم از شما یاد بگیرم.» او بازهم به گوشش اشاره کرد و گفت که نمیتواند حرف مرا بفهمد. میدانستم به این دلیل است که نمیخواهد از حزب کمونیست چین خارج شود.
نوهاش به او نگاه کرد و گفت: «من میفهمم! این خانم گفت که فالون دافا یک روش راستین است که میتواند یکصد شیطان را مهار کند. خداوند فقط برای قلب مهربان ارزش قائل است و شما باید این عبارات فرخنده را به خاطر بسپارید. اگر آنها را مرتباً تکرار کنید، اتفاقات بد از شما دور میشوند و میتوانید سالم باشید. ترک ح.ک.چ شما را در امان نگه میدارد. او برای شما آرزوی موفقیت کرد.»
همه خندیدند، ازجمله پدربزرگ. پرسیدم: «آقا، حالا متوجه شدید؟» او با لبخندی بر لب، سرش را تکان داد. به او کمک کردم تا از پیشگامان جوان خارج شود، و او با خوشحالی موافقت کرد. سپس رو به کودک کردم و گفتم: «چقدر شجاع و خردمند هستی. تبریک میگویم که همه اعضای خانوادهات در امان هستند. خانوادهات بهخاطر داشتن فرزندی مثل تو، خوشبخت هستند. امیدوارم بزرگ شوی و فرد خردمندی شوی.» همه لبخند زدند.
«در کارت مهارت داری»
یک بار گروهی از جوانان را دیدم و گفتم: «درود. به شما خوشامد میگویم و برای همه آرزوی موفقیت دارم. میخواهم به شما بگویم که فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است. برای ایمن ماندن باید از ح.ک.چ خارج شوید. میخواهم همه آیندهای روشن و امن داشته باشند.» همه آنها لبخند زدند. یکی از مردان جوان با بالا بردن انگشت شستش، مرا تأیید کرد. گفتم: «آفرین. چرا یک اسم مستعار به تو ندهم تا بتوانی با آن از ح.ک.چ خارج شوی؟» او موافقت و از من تشکر کرد. درست همان موقع، همه به من نگاه کردند، انگار میخواستند به آنها هم کمک کنم تا از حزب خارج شوند. در ادامه گفتم: «به نظر میرسد همه شما عضو ح.ک.چ هستید، درست است؟ بگذارید به همه شما کمک کنم تا خارج شوید و در امان بمانید.» برای هر کدام اسمی انتخاب و کمکشان کردم تا حزب را ترک کنند. آنها خوشحال به نظر میرسیدند و با خوشحالی، با یکدیگر گپ میزدند. برخی از آنها، حتی از اسم مستعاری که به آنها داده بودم عکس گرفتند. لحظه شادیبخشی بود.
یک زن جوان پس از ترک ح.ک.چ، واقعاً خوشحال بود. او انگشت شست خود را بالا برد و گفت: «شما در کارتان مهارت دارید.» وقتی با سایر اعضای گروهش صحبت میکردم، او دنبالم میکرد. هر بار که به کسی کمک میکردم حزب را ترک کند، او با بالابردن انگشت شستش تأییدم میکرد و میگفت که در کارم مهارت دارم. بعد از اینکه به همه افراد گروه تور کمک کردم تا از ح.ک.چ خارج شوند، از او بهخاطر تشویقش تشکر کردم. گفتم: «شما همه افراد باهوش و خوبی هستید. تا زمانی که مردم بخواهند از ح.ک.چ خارج شوند، یک اسم خوب در ذهنم نقش میبندد. استاد فالون دافا مرا تشویق میکنند و آسمان به همه شما اسمهای بسیار خوبی داده است.»
به همه افراد گروه گفتم: «لطفاً نام مستعاری را که برای خروج از حزب کمونیست چین استفاده کردید، به خاطر بسپارید. این یک گنج است و در آسمان ثبت شده است. وقتی محنتی نازل میشود، آسمان از افراد خوب محافظت خواهد کرد. لطفاً عبارات فرخنده را مرتباً تکرار کنید و بزرگترین نعمت را به خانه ببرید. برای همه آرزوی موفقیت میکنم.»
روز بعد تمرینکنندهای به من گفت: «بعد از اینکه به زنی کمک کردی از حزب کمونیست چین خارج شود، او با لبخندی بزرگ پشت سرت ایستاد، انگشت شستش را بالای سرت بالا برد و دست تکان داد. او واقعاً خوشحال به نظر میرسید.»
«همه اینها نامهای خوبی هستند»
یک روز صبح به پارک کوچکی رفتم که گردشگران چینی اغلب در آنجا جمع میشدند. افراد زیادی آنجا بودند، بنابراین صدای بلندگو را زیاد کردم و گفتم: «سلام. از دیدن همه شما خوشحالم. خوش آمدید. این هدیه من برای شماست: فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است. فالون دافا یک روش راستین است و میتواند به شما کمک کند سالم بمانید. اگر از ح.ک.چ خارج شوید، در امان خواهید ماند. آسمان میبیند که قلبهای مهربانی دارید و به شما برکت خواهد داد. موفق باشید و سفری ایمن داشته باشید.» بسیاری از آنها لبخند زدند و با تکان دادن سر، موافقت خود را اعلام کردند.
مردی حدوداً ۶۰ساله گفت: «من هم برای شما آرزوی موفقیت میکنم.» به او گفتم: «به نظر میرسد که مورد برکت قرار گرفتهاید. خروج از ح.ک.چ به شما کمک میکند در امان بمانید. آیا خارج شدهاید؟ اگر نه، میتوانم کمکتان کنم. بگذارید یک اسم مستعار خوب به شما بدهم که به معنای "مورد لطف همیشگی" است.» او چندین بار سر تکان داد، انگشت شست خود را به نشانه تأیید بالا برد و گفت: «متشکرم.» به او گفتم که از استاد فالون دافا تشکر کند.
افراد دیگری که مکالمه ما را شنیدند از من خواستند که به آنها نیز کمک کنم از ح.ک.چ خارج شوند. من با نزدیکترین فرد به خودم شروع کردم. بعد از اینکه او حزب را ترک کرد، مردی نزدیک من ماند تا ببیند چه اسمهایی برای کمک به خروج از حزب، به مردم پیشنهاد میدهم. بعد از اینکه همه حزب را ترک کردند، او به من گفت: «وای، همه آنها اسمهای خوبی بودند. چطور این اسمهای پرمعنا را پیدا میکنی؟» به او گفتم که من این اسمها را پیشنهاد نکردهام. گفتم: «به این دلیل است که همه شما انسانهای خوبی هستید و خداوند این اسمها را به شما داده است. استاد فالون دافا به من خرد بخشیدهاند تا این اسمهای خوب را به شما بدهم.» همه آنها لبخند زدند.
گفتم: «همه شما مورد برکت هستید. لطفاً عبارات فرخنده را مرتباً تکرار کنید و انرژی مثبتی برای محافظت از خود در برابر همهگیری و حفظ سلامتیتان خواهید داشت. اگر خالص باشید، این کار جواب میدهد.» آنها لبخند زدند و خوشحال به نظر میرسیدند.
خروج از ح.ک.چ با شادی
یک بار با زنی حدوداً 30ساله که لباسهای شیکی پوشیده بود صحبت کردم. حقیقت را برایش روشن کردم و پیشنهاد دادم که از ح.ک.چ خارج شود. اسمی به او دادم که نماد ثروت و زیبایی بود. به او گفتم: «لطفاً عبارات فرخنده را به خاطر بسپارید و در امان و سالم خواهید ماند.» او گفت: «بله، حتماً.» و آنقدر خوشحال شد که سه بار مرا در آغوش گرفت.
یک بار دیگر، بعد از اینکه سلام مختصری به همه کردم، مردی با لبخندی واضح به من گفت: «از دیدنت خوشحالم.» به آنها گفتم که من نیز از دیدنشان خوشحالم. گفتم: «من اینجا هستم تا به همه کمک کنم از ح.ک.چ خارج شوند و سالم و ایمن بمانند.» او پاسخ داد: «بله، سلامتی مهمترین چیز است.» از فرصت استفاده کردم و به بسیاری از آنها کمک کردم تا از ح.ک.چ خارج شوند. فضا شاد و آرام بود.
یک بار، سه زن جوان که بهتازگی به آنها در خروج از ح.ک.چ کمک کرده بودم، داوطلب شدند تا به من بپیوندند و به مردم، در خروج از ح.ک.چ کمک کنند. آنها مرا دنبال میکردند. یکی از آنها به کسانی که از ح.ک.چ خارج میشدند میگفت: «او فردی باایمان است، فرد خوبی که سعی در کمک به مردم دارد. او چیز مهمی را به مردم میگوید.» تا زمانی که به همه افراد گروه تور کمک کردم تا از ح.ک.چ خارج شوند، همچنان اینها را میگفت.
مأموری موافقت میکند از ح.ک.چ خارج شود
یک بار مردی بلندقد و درشتهیکل را دیدم که تنها ایستاده بود و به رفتوآمد مردم نگاه میکرد. بهسمتش رفتم و گفتم: «سلام آقا. شما واقعاً قدبلند هستید.» او برگشت و پرسید: «میدانی چهکاره هستم؟» بطری آبش را به من نشان داد. بطری سبز تیره و شبیه بطریهای مورداستفاده در ارتش بود. بطری را برگرداند و رویش نوشته شده بود: «پلیس».
سرم را تکان دادم و با صدای آرامی گفتم: «اوه، این فقط وظیفه شماست، مشکلی نیست. آسمان فقط برای قلب مهربان ارزش قائل است. لطفاً به یاد داشته باشید که فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است. فالون دافا یک روش راستین است و به شما کمک میکند در این بیماری همهگیر، سالم بمانید. میخواهم در امان باشید، ایمنی از همهچیز مهمتر است. لطفاً اجازه دهید یک نام مستعار فرخنده به شما بدهم و از آن، برای کمک به ترک ح.ک.چ استفاده کنم.» او کمی سرش را تکان داد و با صدای محکمی گفت: «بله.» برایش بهترینها را آرزو کردم.
(منتخبی از مقالات ارسالی به مناسبت بزرگداشت روز جهانی فالون دافا ۲۰۲۵)
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.