(Minghui.org) بیش از ۲۰ سال است که فالون دافا را تمرین می‌کنم. می‌خواهم درباره تجربیاتم در طول دو دهه کار در شهرداری، برایتان بگویم.

به‌عنوان یک کارمند دولت، بسیاری از مردم، به من رشوه پیشنهاد می‌دهند. ازآنجاکه چین رژیمی دیکتاتوری است، مردم فکر می‌کنند تغییر آن دشوار است. آن‌ها به این قانون ناگفته عادت کرده‌اند و در سکوت با آن همراه می‌شوند.

اما من فالون دافا را تمرین می‌کنم و تزکیه‌کنندگان مانند مردم عادی به‌دنبال منافع نیستند. منافع شخصی یک وابستگی است که تزکیه‌کنندگان تلاش می‌کنند از آن خلاص شوند. به نظر من، اگر منافعی را کسب کنیم که حاصل زحمت ما نباشد، ممکن است تقوا از دست بدهیم.

استاد بیان کردند: «بدون ازدست‌دادن، چیزی به دست نمی‌آید.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)

چین توسط حزب کمونیست چین (ح.‌ک.‌چ) اداره می‌شود که فاسد است. مردم عادی چین از ح‌.ک‌.چ متنفرند، اما جرئت صحبت‌ دراین‌باره را ندارند. مردم احساس می‌کنند که قدرت تغییر جامعه را ندارند و می‌گویند که چاره‌ای ندارند. آن‌ها برای محافظت از خودشان، از این روند پیروی می‌کنند.

بسیاری از افرادی که به دفترم می‌آیند سعی می‌کنند به من رشوه بدهند و گاهی اوقات هزاران یوان به من پیشنهاد می‌دهند. در ابتدا، به‌دلیل وابستگی شدیدم به حفظ آبرو، امتناع از این کار برایم دشوار بود. در چنین محیطی، اینکه آیا می‌توانید صادق باشید یا نه، به معیارهای اخلاقی شما بستگی دارد. برای مردم عادی دشوار است که در مواجهه با منافع شخصی، بی‌تفاوت باشند.

گاهی با خودم فکر می‌کردم که با این‌همه کاری که انجام می‌دهم، درحالی‌که حقوقم هم خیلی بالا نیست، گرفتن چندصد یوان اضافه که ضرری ندارد، درست است؟ مگر پیش‌خدمت‌های رستوران انعام نمی‌گیرند؟

همچنین فکر می‌کردم: «من به‌دلیل تمرین فالون دافا مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. افزایش حقوق و ترفیع نگرفتم، پس آیا این رشوه‌ها نوعی جبران خسارت نیستند؟ علاوه‌بر این، من نیستم که آن را درخواست می‌کنم.» انواع‌واقسام تصورات و افکار بشری را داشتم که باعث می‌شدند برای طمع خود بهانه‌تراشی کنم.

در محیط آلوده دنیای مردم عادی، اجتناب از آلوده‌شدن دشوار است. اگر فالون دافا را تمرین نمی‌کردم، فکر نمی‌کردم که رشوه‌گرفتن اشتباه است و با جریان همراه می‌شدم. اما هدف تزکیه ما بازگشت به خود واقعی‌مان است، نه جستجوی شهرت و ثروت در بین مردم عادی. میل به سود و طمع دقیقاً همان چیزی است که ما تزکیه‌کنندگان می‌خواهیم از شر آن خلاص شویم.

وقتی رشوه را می‌پذیرفتم، احساس ناآرامی می‌کردم. سرشت بودایی و افکار بشری‌ام دائماً در تلاطم بودند. گاهی اوقات با عصبانیت فکر می‌کردم: «من نمی‌خواهم رشوه بپذیرم. اگر کسی شغل مرا می‌خواهد، باید آن را بپذیرد.» نزد شهردار رفتم و به او گفتم که نمی‌خواهم این کار را انجام دهم. اما شهردار که می‌دانست من فالون دافا را تمرین می‌کنم، گفت: «من روی تو حساب می‌کنم.» و اینکه به من اعتماد دارد.

تمرین‌کنندگان فالون دافا می‌توانند شهرت و ثروت را کنار بگذارند، رشوه نپذیرند و صادق باشند. با انجام کارهای بیشتر، بارِ دیگران را کاهش می‌دهند. این همچنین آزمونی برای تزکیه من بود. آیا چیز خوبی نبود؟ عموم مردم بهره‌مند می‌شدند و مردم عادی می‌دیدند که تمرین‌کنندگان متفاوت هستند. حتی اگر نتوانیم روند سقوط جامعه را تغییر دهیم، رفتار مثبت ما به مردم این امکان را می‌دهد زیبایی و مهربانی تزکیه‌کنندگانی را ببینند که از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی می‌کنند. آن‌ها خواهند دید که امیدی برای جامعه و آینده وجود دارد.

ما به‌عنوان تمرین‌کننده، باید مشکلات را از دیدگاه فا درک کنیم. مأموریت ما این است که از فا به‌عنوان راهنمای خود استفاده و خودمان را به‌خوبی تزکیه کنیم تا بتوانیم به استاد در نجات موجودات ذی‌شعور کمک کنیم. یک تزکیه‌کننده فقط در صورتی می‌تواند به کمال برسد که وابستگی‌ها را رها کند. ما در جامعه عادی تزکیه می‌کنیم و گفتار و کردار ما نمایانگر فالون دافا است. اگر کار خوبی انجام دهیم، مردم عادی زیبایی دافا را خواهند دید. اگر وقتی به مردم می‌گوییم دافا خوب است، خوب عمل نکنیم، ممکن است بگویند که ما با مردم عادی تفاوتی نداریم یا حتی بدتر هستیم. آیا آن‌ها باور خواهند کرد که دافا خوب است؟ اگر فا را به‌خوبی درک کنیم، خواهیم دانست که چه کاری باید انجام دهیم. نباید گیج شویم و با جریان همراه شویم یا کاری را انجام دهیم که تزکیه‌کنندگان نباید انجام دهند. گفتار و کردار مثبت ما به مردم فرصتی برای شناخت دافا می‌دهد. درعین‌حال می‌توانیم از این به‌عنوان فرصتی برای روشنگری حقیقت، کمک به آن‌ها برای خروج از ح‌.ک‌.چ و نجات آن‌ها استفاده کنیم.

وقتی سرانجام این را فهمیدم، به یاد آوردم که چه کسانی به من رشوه داده بودند و به‌دنبال آن‌ها گشتم. دو روز طول کشید تا پول را به همه آن‌ها، حدود ۱۰۰ نفر، برگردانم. حدود ۷۰هزار یوان را برگرداندم. به آن‌ها گفتم که من تمرین‌کننده هستم و هدیه قبول نمی‌کنم. مردی مبتلا به سرطان بود. وقتی ۱۰۰۰ یوان او را پس دادم، به گریه افتاد.

فکر می‌کنم رفتار درست تمرین‌کنندگان بهترین راه برای روشنگری حقیقت است، زیرا مردم عادی می‌توانند واقعاً ازطریق رفتار ما بفهمند که فالون دافا خوب است. ما اینجا هستیم تا مردم را نجات دهیم و هرگز نباید مأموریت خود را فراموش کنیم! بعد از برگرداندن پول، احساس آرامش کردم. سال‌های زیادی تزکیه کرده‌ام، اما تازه حالا احساس می‌کنم که می‌توانم با آرامش، از منافع شخصی‌ام دست بکشم.

در آینده می‌دانم چه‌کار کنم، رشوه قبول نمی‌کنم. اگر مردم اصرار کنند که به من هدیه بدهند، هدایا را برمی‌گردانم. آیا این فرصت خوبی برای روشنگری حقیقت و نجات آن‌ها نیست؟

در روزهای پایانی اصلاح فا، قاطعانه در مسیری که استاد برایم نظم و ترتیب داده‌اند، گام برمی‌دارم و خود را به استانداردهای دافا پایبند خواهم کرد. درستکار خواهم بود، وابستگی‌هایم را رها خواهم کرد و تمام تلاشم را به کار خواهم گرفت تا تعداد بیشتری از مردم را نجات دهم تا بتوانم به مأموریتم عمل کنم و با استاد به خانه برگردم!