(Minghui.org) هنگامی که شروع به ازبرکردن فا کردم، متوجه شدم که تمرین تزکیه چیست. مطالعه فا بهخوبی و روشنگری حقیقت برای مأموریت ما، بسیار مهم است، زیرا با بهخاطر سپردن فا، میتوانیم با اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری دافا در سطحی عمیقتر آشنا شویم.
درحین ازبر کردن و ازبرخواندن فا، بینشهای جدید و درک بهتری از این اصول به دست آوردهام. متعاقباً چیزهای معجزهآسای زیادی را تجربه کردم. با توجه به احیای افکار درستم، بهمنظور نجات تمرینکنندگان تحت آزار و اذیت، و روشنگری حقیقت برای مقامات مجری قانون، قوه قضاییه و سازمانهای مختلف دولتی، با تیمی از تمرینکنندگان همکاری میکنم.
وقف کردن خودم به ازبرکردن فا
سابقاً وقتی جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را میخواندم، برای تمرکز ذهنم مشکل داشتم و بنابراین هرگز به معانی والای فا آگاه نمیشدم. با اندک افکار درست و تصورات بشری بسیار، طعمه نظم و ترتیبات نیروهای کهن میشدم. از زمان شروع سرکوب در سال 1999، هدف مقامات و تحت آزار و اذیت بیامان قرار گرفتهام. گرچه ایمانم به دافا هرگز تزلزل پیدا نکرد، تهدید دائمی ناشی از خشونت و زندان بر من تأثیر گذاشت، و درنتیجه از نظر ذهنی و جسمی خسته و فرسوده شده بودم!
در اولین سال از شروع تمرینم، شروع به ازبرکردن و ازبرخواندن فا کردم، اما بهدلیل مداخله، در سخنرانی چهارم جوآن فالون گیر کردم. چند بار سعی کردم دوباره شروع کنم، اما بهسرعت تسلیم شدم، اما امیدوار بودم که روزی جوآن فالون را ازبر کنم و بتوانم آن را برای همیشه ازبر بخوانم.
استاد که دیدند این آرزو را دارم، ترتیبی دادند که یک تمرینکننده به من کمک کند. طی ملاقاتی در ژانویه2018، به این تمرینکننده اشاره کردم که همیشه میخواستم فا را ازبر بخوانم. او به اشتراک گذاشت که او و خانوادهاش اخیراً شروع به ازبرکردن فا کردهاند. بهحدی برایم الهامبخش بود که همان روز کار را شروع کردم و به استاد قول دادم که پایداری کنم.
بیش از یک سال طول کشید تا برای اولین بار جوآن فالون را ازبر کنم. سپس وقتی دوباره آن را انجام دادم آسانتر شد. اکنون بیش از دهها بار جوآن فالون را ازبر کردهام و خواندهام و به ازبرکردن آن ادامه دادهام. هر بار که کل کتاب را تمام میکردم، استاد یک سورپرایز ترتیب میدادند تا مرا تشویق کنند؛ آن واقعاً خاص است! من فاشن (بدن قانون) استاد را چند بار دیدهام. این منظرهای باشکوه و منحصربهفرد است. فاشن استاد موهای مجعد آبی و ردای طلایی بودایی به تن دارند.
استاد بدنم را پاکسازی کردند
اولین باری که جوآن فالون را ازبر کردم، با یک آزمون شینشینگ مواجه شدم. اما وقتی درحین فکرکردن به آن مشکل، فا را در ذهن داشتم، سرشت واقعیام مسلط میشد و نیکخواهی از درونم برمیخاست. یک شب پس از فرستادن افکار درست در نیمهشب، در رختخواب دراز کشیدم و فاشن استاد را دیدم که از عکسشان روی دیوار بیرون آمدند. نمیتوانستم بدنم را تکان دهم، اما بینایی چشم آسمانی (چشم سوم) و افکارم واضح بود.
فاشن استاد انگشت اشاره و میانیاش را به هم نزدیک کردند و پشت گوشم را لمس کردند. دو ستون گونگ (انرژی) طلایی را دیدم که از پشت گوشم بلند شدند و مستقیماً بهسمت سقف ساطع شدند. آن گونگ ماده سنگینی را از سطح میکروسکوپی بدنم بیرون آورده بود. سپس استاد تار نازکی از موهایم را گرفتند و مادهای دیگر را از ریشه تا نوک مو بیرون کشیدند، گویی که ابریشم میتاباندند.
این رویداد را سه بار تجربه کردم. استاد بدنم را از میکروسکوپیترین سطح پاکسازی و پالایش کردند. به نظر میرسید که این روند فقط چند دقیقه طول کشید که با رعد و برق و روشنایی بیرون پنجرهام همراه بود. تا زمانی که این کار انجام میشد نمیتوانستم بدنم را حرکت دهم. اما وقتی ساعت روی میز خوابم را نگاه کردم، نیم ساعت در بُعد ما گذشته بود. و بیرون سکون و سکوت بود؛ واقعاً شبی با آسمانی صاف و آرام بود!
استاد چانهام را تنظیم کردند
تقریباً زمانی که ازبرخواندن جوآن فالون را برای سومین بار تمام کردم، بهمحض اینکه دراز کشیدم نتوانستم بدنم را تکان دهم. انگشتی نامرئی با انرژی چرخشی قدرتمند چانهام را کمی بهسمت بالا کج کرد و آن را برای چند ثانیه نگه داشت. سپس فکری ازطریق تلهپاتی به من منتقل شد؛ ظاهرم تغییر کرده است!
وقتی روز بعد در آینه نگاه کردم، متوجه شدم که چانهام تنظیم شده است و اجزای صورتم قالبهای متقارنتری دارند. کاملاً متفاوت به نظر میرسیدم؛ تجربهای باورنکردنی بود! زمانی که برای اولین بار فا را کسب کردم، رؤیاهای تکراری نگاهکردن به آینه را داشتم. استاد به من نشان دادند که وقتی برای اولین بار به این دنیا آمدم چه شکلی بودم. تصویرم موقر و زیبا بود!
استاد بلافاصله پس از تنظیم چانهام، قدرت معجزهآسای بیشتری را به من نشان دادند. ازآنجاکه بهدلیل اعتقادم، ازسوی مقامات در لیست سیاه قرار گرفته بودم، نمیتوانستم از کارت شناسایی خودم استفاده کنم. اما، در موقعیتی قرار گرفتم که مجبور شدم از پست بازرسی اداره پلیس عبور کنم. هر کسی بدون کارت شناسایی، با استفاده از فناوری تشخیص چهره اسکن میشد و در پایگاه داده جستجو میشد. عکسم را گرفتند و اسکن کردند، اما در روند جستجو پروفایلی منطبق با آن را پیدا نکردند. بلافاصله فهمیدم: «استاد به من کمک میکنند!»
چهره اخمآلود مأمور باز شد: «حالا میتوانی بروی.» از پست بازرسی گذشتم و بلافاصله به یاری استاد، در نجات موجودات ذیشعور بازگشتم. استاد مرا در تزکیه راهنمایی میکنند، کارما را از بین میبرند و همیشه مراقبم هستند. استاد بهطور بیپایانی نسبت به مریدان و موجودات ذیشعورشان نیکخواه هستند. موجودات حاضر در بدنهای کیهانی متصل به من، واقعاً مورد رحمت قرار میگیرند!
نگاه به درون برای تزکیه بهطور حقیقی
همانطور که هر روز فا را ازبر میکنم و جذب آن میشوم، بینش جدیدی به دست میآورم و خیلی احساس شادی میکنم. اکنون بهبود خودم و گذراندن آزمونهای شینشینگ آسانتر شده است، زیرا به نظر میرسد بهراحتی الزامات دافا را به خاطر میآورم. اصول فا که به مشکل موجود مربوط میشوند، خودبهخود به ذهنم میآیند. همچنین از اشارات استاد بیشتر آگاه هستم و زمانی که به من قدرت میبخشند آن را درک میکنم.
همه ما ازطریق آموزههای استاد میدانیم که «نگاه به درون» مؤثرترین راه برای تزکیه خودمان است. ازطریق ازبر کردن فا، نگاه به درون بهطور طبیعی به دست میآید؛ من بهطور غریزی خودم را در هنگام بروز تعارض بررسی میکنم. لحن صدایم ملایم شده و باعث شده است که صدایم دوستانهتر باشد. فهیمتر و بردبارتر هستم و همچنین میتوانم به مسائل، از دیدگاه دیگران نگاه کنم و به احساسات آنها توجه داشته باشم. نحوه صحبت و عمل من کمتر و کمتر آموزههای القائی حزب کمونیست چین (ح.ک.ج) را منعکس میکند.
مردم عادی و تزکیهکنندگان بهطور یکسان متوجه تغییراتم شدهاند. تمرینکنندهای که مدتی بود او را ندیده بودم به ملاقاتم آمد و اولین چیزی که گفت این بود: «تو خیلی تغییر کردی!» تمرینکننده دیگری که او را بهمدت دو سال ندیده بودم، به من گفت: «تو اکنون کاملاً متفاوت هستی!»
معجزاتی که شاهدشان بودهام
همانطور که به درون نگاه و روی تزکیه خودم تمرکز میکنم، استاد همچنان معجزات بسیاری را به من نشان میدهند. یک روز گلویم انگار خراشیده بود و بهطور غریزی فکر کردم: «احتمالاً به این دلیل است که ... خوردم.» قبل از اینکه فکرم کامل شود، مچ خودم را گرفتم و جستجو کردم تا ببینم که کدام تصور بشری باعث ایجاد این فکر نادرست شده است. خودآگاه اصلیام میدانست که باید به درون نگاه کند.
وقتی فکر نگاه به درون شکل گرفت، توانستم این تصور را شناسایی کنم. سپس یک بدن کیهانی از بُعدی دیگر درست جلو قفسه سینهام به من نشان داده شد. آسمان شب پرستاره عظیمی وجود داشت که به شکل یک فالون بزرگ و زیبا میچرخید. فالونِ درحال چرخش مادهای متشکل از ذراتی را از میکروسکوپیترین سطح بدنم به بیرون جاری کرد. مادهای که باعث ناراحتی گلویم شده بود در عرض چند ثانیه از بین رفت. حالت نادرستم اصلاح شد و احساس آرامش کردم!
ازبرکردن فا افکارم را ساده و خالص کرد و ذهنم متمرکز شد. افکار درستم نیز بهطور فزایندهای قدرتمند شدهاند. تنها کافی است یک بار عبارات مبارک «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را از بر بخوانم تا اوضاع تغییر کند و همهچیز به نفعم پیش برود.
یک بار دنداندرد داشتم و میدانستم که دارم از شر کارما از سطح میکروسکوپی خلاص میشوم. ذهنم را متمرکز کردم و هر حرف عبارت «فالون دافا خوب است» را با تلفظی دقیق و بینقص، به زبان ماندارین بیان کردم. فقط یک بار آن را گفتم و دندانم به حالت عادی برگشت.
یکی از همکارانم، از دنداندرد مشابهی رنج میبرد. او بهدنبال درمان در بیمارستان رفت و به او دارو و تزریقاتی دادند که بیش از 1000 یوان هزینه داشت. اما درنهایت دچار خونریزی، التهاب و آسیب اعصاب شد. به او گفتم این جمله مبارک را تکرار کند، و بعد از چند روز حالش خوب شد.
نجات همتمرینکنندگان
از اوایل سال 2021، پروژه نجات تمرینکنندگان تحت آزار و اذیت را آغاز و در آن شرکت کردهام. از لحظهای که یک تمرینکننده دستگیر میشود، ما شروع به روشنگری حقیقت برای مأموران پلیس درگیر و مقامات اجرای قانون میکنیم. همانطور که پرونده در سیستم حقوقی پیش میرود، به سراغ مقامات سطوح مختلف در دادستانی، دادگاه و امور قضایی و کمیته امور سیاسی و حقوقی و سایر سازمانها و مقامات دولتی میرویم و حقیقت را روشن میکنیم.
همچنین در اسناد حقوقیای که ارائه کردیم و در نامههای شخصی به مقامات کلیدی، حقیقت را روشن کردهایم. همچنین از کارتهای تبریک دانلودشده از وبسایت مینگهویی استفاده کردیم و آنها را در هر تعامل حضوری که داشتیم توزیع کردیم. میخواستیم به همه کسانی که درگیر بودند کمک کنیم تا خودشان را در جایگاه درستی قرار دهند و نجات یابند. زمانی که یک پرونده به پایان روند قانونی میرسد، تمرینکننده متهمشده معمولاً مجازاتش کاهش مییابد یا تبرئه میشود.
پس از کارکردن روی این پروژه در طی چند سال گذشته، قلمروام را ارتقا دادم و هدفم از انگیزههای خودخواهانه، به کارکردن برای نفع دیگران تغییر یافت. میتوانم به هر موضوعی که در دست دارم از زوایای مختلف و از دیدگاه طرف مقابل نگاه کنم.
پیگیری موفقیتآمیز یک پرونده
پروندهای وجود داشت که در آن، قضات پس از اولین جلسه تصمیم گرفتند که متهم باید جریمهای را بپردازد و پس از آن، آزاد خواهد شد تا به خانه برود. این تمرینکننده قبلاً بهخاطر تمرین فالون دافا زندانی شده بود، بنابراین بسیاری از تمرینکنندگان فکر میکردند که جریمه در مقایسه با حکم زندان رضایتبخش است. این تمرینکننده نمیخواست به این تصمیم اعتراض کند، زیرا میترسید قضات به سابقه قبلی او مراجعه کنند و نظرشان را تغییر دهند.
پرونده را در یک انجمن حقوقی آنلاین، با تمرینکنندگانی که در نجات تمرینکنندگان دستگیرشده باتجربه بودند، در میان گذاشتم و توصیهها و تشویقهای درستی دریافت کردم. پس از گفتگو با تمرینکننده متهم، تصمیم به ارائه درخواست تجدیدنظر گرفتیم. با مقابله با آزار و شکنجه ناحق، امیدوار بودیم موجودات ذیشعور را نجات دهیم؛ این کار را به نفع دیگران انجام میدهیم! سابقه زندان قبلی این تمرینکننده بههیچوجه نباید تأیید شود. با انکار کلی نظم و ترتیبات نیروهای کهن، هیچ زمینهای برای آزار و اذیت و هیچ روزنهای که بتوان از آن سودجویی کرد باقی نگذاشتیم.
بعد از اینکه درخواست تجدیدنظر دادیم، قضات دادگاه میانی هیئتی تشکیل دادند و جلسه مقدماتی برگزار کردند. آنها به ما گفتند که این پرونده موردتوجه سایر مقامات دادگاه قرار گرفته است. قضات موارد متعددی را که در آن متهم از رسیدگی عادلانه محروم شده بود نادیده گرفتند و فقط بر سابقه زندان قبلی این تمرینکننده تمرکز کردند. سپس از این تمرینکننده خواستند دقیقاً آنچه را که اتفاق افتاده بازگو کند.
من برای دریافت پاسخ از کارشناسان حقوقی و بازخوردشان، به سراغ انجمن آنلاین رفتم. آنها پاسخ دادند: «محکومیت قبلی بهطور خودکار به معنای ارتکاب جرم نیست. ما بهعنوان تمرینکنندگان، باید همیشه به شیوهای باوقار و درست عمل کنیم. هر اتفاقی هم بیفتد نباید عقبنشینی کنید. به یاد داشته باشید، استاد همیشه مراقب شما هستند!»
ما الهامگرفتیم و مطمئن و هیجانزده بودیم که پرونده را به جلو ببریم. اگر جنایات ح.ک.چ را افشا میکردیم، به احتمال زیاد قلب مردم را تحت تأثیر قرار میدادیم. در این صورت مقامات مجری قانون و سازمانهای دولتی پذیرای حقیقت میبودند.
همه تمرینکنندگانی که در این پروژه شرکت کردند مانند بدنی واحد کار کردند و بهخوبی با یکدیگر همکاری کردند. ما بهطور کامل نظم و ترتیبات نیروهای کهن را رد، و تلاش آنها برای ازبینبردن موجودات ذیشعور را متوقف کردیم. باید راهی برای افشای شیطان و ازهم پاشیدن آن پیدا میکردیم!
تمرینکنندگان حاضر در انجمن آنلاین به اشتراک گذاشتند که هر نشانهای از سازش یا عقبنشینی، جای خود را به ترفندهای پلید نیروهای کهن میدهد. تنها گزینه ما این بود که در مسیر الوهیت ادامه دهیم. ازآنجاکه قاضی دادگاه تجدیدنظر در اولین محکومیت این تمرینکننده شرکت داشت، این کار روند نجات قاضی و دادن فرصتی دوباره به او، برای تغییر جایگاهش بود.
من اظهاریه این تمرینکننده از پرونده قبلیاش را بررسی و یک نسخه از آن را به پرونده فعلیاش پیوست کردم. سپس نامههای روشنگری حقیقت را به نام تمرینکننده متهم نوشتم و از همان جلسه اول، آنها را برای قضات و همچنین دادگاه تجدیدنظر، دادستان، دادستان کل، رئیس دادگاه، کنگره خلق، کنفرانس مشورتی سیاسی خلق، کمیسیون نظم و انضباط، نیروی انتظامی و سایر نهادها فرستادم.
در نامهها، به مسئولان گفتم که چگونه این تمرینکننده بهناحق متهم و محکوم شده است. سپس خطمشی جدید ح.ک.چ را مطرح کردم که هر فرد را برای اجرای «تصمیمها یا دستورات غیرقانونی» مسئول میداند، و اینکه «[آسیب] ناشی از سهلانگاری عمدی یا فاحش نباید تحت تأثیر واحد، موقعیت، رتبه، یا وضعیت بازنشستگی شخص مسئول قرار گیرد. این مسئولین پاسخگو خواهند بود!»
از مسئولان خواستم قبل از تصمیمگیری، به این موضوع توجه کنند و به همه دستاندرکاران یادآوری کردم که درواقع درحال نقض قانون هستند. همچنین به آنها اطمینان دادم که ما حق تجدیدنظر را برای خود محفوظ میدانیم و اگر به مسیر ارتکاب آگاهانه جرم علیه افراد بیگناه ادامه دهند، قطعاً از تمامیت قانون حمایت خواهیم کرد. امیدوار بودیم که موضع درستی اتخاذ کنند و انتخابی خردمندانه داشته باشند.
با قدرتبخشی از جانب استاد و مشاوره صحیح کارشناسان حقوقی انجمن، نتیجه مطلوب را دریافت کردیم.
این تمرینکننده بدون وقفه به مسیر تزکیهاش ادامه داده و سه کاری را که استاد خواستهاند، بهطور محکم و استوار انجام میدهد. او حقیقت را برای مجریان قانون و قوه قضاییه روشن میکند، و همچنین به تعداد بیشتری از افراد با رابطه تقدیری کمک میکند تا از ح.ک.چ و سازمانهای جوانان آن خارج شوند.
درک میکنم که هر آنچه ما در نجات تمرینکنندگان، یا هر پروژه دیگر دافا مربوط به نجات تمرینکنندگان انجام میدهیم، توسط استاد برنامهریزی و نظارت میشود تا به ما کمک کنند کارما را از بین ببریم. استاد همیشه از ما محافظت میکنند!
اینها تجربیات و درک شخصیام هستند که به سطح من محدودند. لطفاً به هر چیزی که با فا همسو نیست اشاره کنید.
مقالاتی که در آنها تزکیهکنندگان درک خود را به اشتراک میگذارند، معمولاً براساس وضعیت تزکیهشان، ادراک یک فرد را در زمانی مشخص منعکس میکنند، و با هدف امکان ارتقای متقابل ارائه میشوند.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.