(Minghui.org) شوهرم تمرین فالون دافا را در سال ۱۹۹۴ شروع کرد. او به من گفت که این یک تمرین تزکیه واقعی با استانداردهای اخلاقی والاست. من از کودکی، همیشه به تزکیه شخصی و بهبود شخصیتم علاقه‌مند بودم. پس از اینکه آن را به من معرفی کرد، من هم تصمیم گرفتم تمرین کنم. در پایان سال ۱۹۹۴، خوش‌اقبال بودم که در سخنرانی‌های استاد لی هنگجی در شهر گوانگجو شرکت کردم، جایی که چیزهای معجزه‌آسای زیادی را تجربه کردم که هرگز فراموش نخواهم کرد.

نظم و ترتیب‌های استاد به ما کمک کرد تا راه خود را پیدا کنیم

به‌دلیل تأخیر قطار، وقتی به گوانگجو رسیدیم، هوا تاریک شده بود. چون اولین بارم بود که به این شهر می‌رفتیم، نمی‌دانستیم چگونه به مهمانسرا برویم و حتی نمی‌توانستیم بفهمیم از کدام جهت برویم. بسیار مضطرب بودیم.

بعد از پرسیدن مسیر فهمیدیم که باید از یک تونل تاریک عبور کنیم که در آن، دزدی و سرقت زیاد بود. من و شوهرم از اینکه به‌تنهایی از آن تونل عبور کنیم می‌ترسیدیم. خوشبختانه، چند نفر از مردم محلی قصد عبور از تونل را داشتند، بنابراین به آن‌ها ملحق شدیم.

بعد از عبور از تونل، دیواری بلند در جلو ما، راهمان را مسدود کرد. مردم محلی از روی آن بالا رفتند، بنابراین ما هم آن‌ها را دنبال کردیم. ابتدا شوهرم موفق شد از آن بالا برود، اما من برای پریدن به بالا تقلا می‌کردم. وقتی دستش را دراز کرد تا مرا بگیرد، چند قدم به عقب افتاد و به یک رهگذر برخورد کرد. او به‌سرعت عذرخواهی کرد. در کمال تعجب، آن رهگذر همکارش بود که برای یک سفر کاری به شهر آمده بود. چه تصادفی! با کمک همکارش، به‌راحتی خوابگاهمان را پیدا کردیم. وقتی به آن فکر می‌کنم، هنوز هم احساس می‌کنم خیلی خارق‌العاده بود، انگار همه‌چیز از قبل برنامه‌ریزی شده بود.

تجربه‌های شگفت‌انگیز از پاکسازی بدنمان توسط استاد

در قطار به‌سمت گوانگجو، شوهرم ناگهان احساس ناخوشی کرد، انگار دچار سرماخوردگی شدیدی شد و واقعاً احساس بدی داشت. اما به‌محض ورود به گوانگجو، تمام علائمش ناپدید شد. به‌خصوص، وقتی وارد محلی شدیم که استاد لی هنگجی قرار بود در آنجا سخنرانی کنند، او هیجان‌زده گفت: «چقدر راحت! قبلاً هرگز اینقدر احساس راحتی نکرده بودم! احساس می‌کنم تمام بدنم توسط انرژی احاطه شده است!»

هنوز آن حس قوی هنگام اولین دیدارم با استاد را به یاد دارم. نمی‌دانم چرا، اما لحظه‌ای که استاد را دیدم، هیجان وصف‌ناپذیری را احساس کردم، مانند کودکی که دوباره به والدین گمشده‌اش می‌پیوندد.

از روز دوم سخنرانی‌های استاد، دچار اسهال شدم که سه روز طول کشید. به‌طرز شگفت‌انگیزی، با وجود علائم، اصلاً هیچ ناراحتی‌ای نداشتم. علاوه‌بر این، آن فقط وقتی در مهمانسرا بودم اتفاق می‌افتاد. به‌محض اینکه بیرون می‌رفتم، فوراً متوقف می‌شد. بعداً، ازطریق مطالعه فا، من و شوهرم هردو فهمیدیم که استاد درحال پاکسازی بدنمان هستند.

یک روز، پس از اینکه استاد آموزش خود را به پایان رساندند، از هریک از ما خواستند که درحالی‌که به ازبین‌بردن یک بیماری خودمان یا یکی از عزیزانمان فکر می‌کنیم، پاهایمان را به زمین بکوبیم. همه بسیار هیجان‌زده شدند و بی‌صبرانه منتظر شروع بودند. ازآنجاکه من هیچ مشکلی در وضعیت سلامتی نداشتم، به مادرم فکر کردم که سال‌ها به فشار خون بالا مبتلا بود.

پس از بازگشت به خانه از گوانگجو، از مادرم پرسیدم که آیا متوجه تغییری در وضعیت سلامتی‌اش شده است یا خیر. او با خوشحالی به من گفت در مدتی که من در گوانگجو بودم، سرگیجه و فشار خون بالایش از بین رفته است.

به‌سختی می‌توانستم کلماتی برای توصیف احساساتم پیدا کنم. چیزهایی که فقط در افسانه‌ها و اسطوره‌ها اتفاق می‌افتند، در زندگی واقعی اتفاق می‌افتادند. واقعاً معجزه‌آسا بود!

تغییرات بزرگی در شوهرم رخ می‌دهد

کمی پس از تمرین فالون دافا، تمام بیماری‌های شوهرم، ازجمله فشار خون بالا، بیماری قلبی، کشیدگی عضلات کمر و شانه یخ‌زده‌اش، کاملاً از بین رفت.

خلق و خوی تحریک‌پذیر او نیز تغییر کرد. قبلاً چهره‌ عبوس و درهم‌کشیده‌ای‌ داشت، نزدیک‌شدن به او سخت به نظر می‌رسید و به‌راحتی از کوره در می‌رفت. تزکیه دافا او را به فردی مهربان و صمیمی تبدیل کرد، اغلب لبخندی صمیمانه بر لبانش بود.

قبلاً، شوهرم به سیگار معتاد بود و هر روز الکل می‌نوشید. پس از شروع تمرین دافا، دقیقاً همانطور که استاد در جوآن فالون گفتند، سیگارکشیدن دیگر برایش لذت‌بخش نبود. نوشیدن الکل نیز ناخوشایند شد، بنابراین به‌راحتی سیگار و الکل را کنار گذاشت.

تحول او هماهنگی را به خانواده ما آورد و همه ما از شادی‌ای که فالون دافا برای ما به ارمغان آورده است، بهره می‌بریم.

اگرچه من هیچ بیماری خاصی نداشتم، اما سختی‌های زندگی، صورتم را تیره و لاغر کرده و ظاهری پیر به من داده بود. بعد از تمرین دافا، رنگ چهره‌ام گلگون شد و در کل بسیار جوان‌تر به نظر می‌رسیدم. برخی فکر می‌کردند که من بیش از 10 سال جوان‌تر از سن واقعی‌ام به نظر می‌رسم.

فالون دافا نه‌تنها بدنی سالم، بلکه طرز فکر مثبتی نیز به من داد. شخصیت اخلاقی‌ام نیز بهبود یافته است.

زندگی براساس اصول دافا

بعد از تمرین فالون دافا، یاد گرفته‌ام که در تمام جنبه‌های زندگی، با خودم به‌عنوان یک تزکیه‌کننده رفتار و براساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری عمل کنم. وقتی با همسایگان، اختلافی پیش می‌آید، می‌توانم با طرز فکر یک تمرین‌کننده دافا با آن برخورد کنم و از این موقعیت‌ها، به‌عنوان فرصتی برای بهبود ویژگی‌های اخلاقی‌ام استفاده کنم.

پس از آنکه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در ژوئیه۱۹۹۹، دستور آزار و شکنجه فالون دافا را صادر کرد، من شروع به روشنگری حقایق برای مردم کردم تا به آن‌ها کمک کنم فریب دروغ‌ها و تبلیغات را نخورند. اکثر آن‌ها فهمیده‌اند که فالون دافا به مردم می‌آموزد افرادی خوب و بافضیلت باشند و از اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری پیروی کنند.

همچنین درک کرده‌اند که حادثه خودسوزی میدان تیان‌آنمن یک فریب بود که توسط ح.ک.چ صحنه‌سازی شد. ح.ک.چ حتی تا آنجا پیش رفته است که اعضای بدن تمرین‌کنندگان را برای سود خود، برداشت می‌کند. چنین رژیم شیطانی‌ای که تمام وجدان اخلاقی‌اش را از دست داده است، محکوم به مجازات آسمانی است. بسیاری از مردم پس از فهمیدن حقیقت، تصمیم گرفته‌اند که از ح.ک.چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند و آینده‌ای روشن را برای خود انتخاب کرده‌اند.