(Minghui.org) در سال ۲۰۱۹، به جلسات مطالعه گروهی فا پیوستم و با همتمرینکنندگان، شروع به ازبر کردن فا کردم. گرچه این روند پر از سعی و خطا بود، تسلیم نشدم. شینشینگ و درکم از فا، بهطور ناخودآگاه مدام درحال بهبود بود. در اینجا میخواهم تعدادی از تجربیات تزکیهام پس از پیوستن به این جلسات مطالعه گروهی فا، برای ازبر کردن فا، را به اشتراک بگذارم.
ارتقای شینشینگ و راهاندازی مکان تولید مطالب روشنگری حقیقت
قبل از اینکه شروع به ازبر کردن فا کنم، واقعاً خودم را در همه موقعیتها تزکیه نمیکردم. اغلب هر طور که میخواستم عمل میکردم بدون آنکه شینشینگم را حفظ کنم. وقتی اوضاع مطابق میلم نبود، با شوهرم دعوا میکردم. هر وقت اینطور رفتار میکردم، او یک کتاب دافا را میآورد و به من میگفت: «سریع برو و کتاب را بخوان!» شوهرم در عمق قلبش میدانست که نمیتواند با مشاجره و بحث مرا تغییر دهد. فقط دافا میتوانست مرا آرام و سرشت اهریمنی مرا مهار کند.
با عمیقتر شدنم در ازبر کردن فا، شینشینگم بدون اینکه متوجه باشم پیوسته بهبود مییافت. همتمرینکنندگان در جلسات مطالعه گروهی فا، همگی با راهاندازی مکان تولید مطالب روشنگری حقیقت در خانه خود، مسئولیتهایی را برای نجات موجودات ذیشعور در منطقه ما بر عهده گرفتند. ما یاد گرفتیم که چگونه کتابچههای روشنگری حقیقت، کتابهای دافا، نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست، هدف نهایی کمونیسم، یادبود دافا، تقویم، طراحیهای سال نو و سایر مطالب را تهیه کنیم. همه این مطالب تأثیر قابلتوجهی در کمک به افزایش نجات موجودات ذیشعور در منطقه ما داشتهاند.
وقتی تازه شروع به تولید مطالب کرده بودم، هنوز خیلی میترسیدم. اگر درحین تهیه مطالب، صدای آژیر آمبولانس یا ماشین آتشنشانی را بیرون از خانهام میشنیدم، فکر میکردم آژیر پلیس است و آنقدر میترسیدم که قلبم مدام میتپید. پس از پنج سال ازبر کردن فا و تزکیه شینشینگ، بسیاری از مواد ترس در من از بین رفته است. نهتنها مکان تولید مطالبم به کارش ادامه داده است، حتی گاهی اوقات میتوانم حقیقت را بهطور حضوری روشن کنم. میتوانم در پروژههایی که به استاد در نجات مردم کمک میکند بهتر عمل کنم. همچنین میدانم که باید بر تزکیه شینشینگ خود تأکید زیادی داشته باشم تا بتوانم در اموری که میتواند موجودات ذیشعور را نجات دهد بهخوبی عمل کنم. در اینجا، از استاد تشکر میکنم که چنین محیط تزکیهای را برایم فراهم کردند. همچنین از تمرینکنندگان در جلسات مطالعه گروهی فا که به من کمک کردند، تشکر میکنم.
ذهنیتی صلحآمیز و ظاهری نیکخواه
من در شیفت شب یک سوپرمارکت کار میکنم. روزی یک مشتری برای خرید سیگار وارد شد. بهوضوح نشنیدم که او چه نوع سیگاری میخواهد، بنابراین پرسیدم: «چه سیگاری میخواهی؟» از ناراحتی، داد بلندی زد و بعد با فریاد، شروع به صحبت کرد. با بلندتر شدن صدایش، وابستگی به دعوا در من ایجاد شد. در این میان، محتوای تجربه تزکیهای که در طول جلسات مطالعه فا با هم به اشتراک گذاشته بودیم و فای استاد را به خاطر آوردم.
در همان زمان متوجه شدم که این نتیجه کارمای خودم است. در طی مطالعه اخیر فا، زمانی که شیوه برخورد من با موضوعی، با یکی از تمرینکنندگان متفاوت بود، شروع به فریاد زدن بر سر آن تمرینکننده کردم. داد و فریاد این مشتری بر سر من، خیلی شبیه صحنه آن روز بود. استاد این مشتری را نزد من فرستادند تا به من نشان دهند احساسی که آن روز به آن تمرینکننده دادم چگونه بود. به این ترتیب، از صمیم قلب از آن مشتری تشکر کردم.
رویکردم واقعاً صلحآمیز شد. در گذشته، زمانی که فا را ازبر میکردم، فقط درکی سطحی از فا داشتم. اما اکنون تجربه میکردم که در وضعیت هماهنگ بودن چه حسی دارد؛ اینکه کل ذهن و بدن در یک میدان هماهنگ غوطهور میشود، حسی بسیار راحت و شگفتانگیز است، در ذهن و بدنم احساس شادی داشتم. سپس توانستم با مشتری، در حالتی آرام و هماهنگ صحبت کنم. بعد از اینکه خرید سیگارش تمام شد به من لبخند زد. حیرتزده شدم، زیرا انتظار نداشتم رفتارش به این سرعت تغییر کند. سپس گفت: «از زحمتتان متشکرم!»
بعد از رفتن مشتری، لبخندش را به یاد آوردم. گویی استاد پس از دیدن اینکه من میتوانم شینشینگم را حفظ کنم، شاگرد خود را تشویق کردند. با یادآوری فایی که استاد به ما آموختهاند، قدردانی در قلبم موج زد. در این جامعه همهجور آدمی وجود دارد. بودن در این محیط، ما را قادر به تزکیه میکند. آیا هرکسی که ملاقات میکنیم برای کمک به ما در تزکیهمان نیست؟ باید از همه افراد و مسائلی که با آنها برخورد میکنم سپاسگزار باشم. معنای فا درخصوص «با یک حرکت به چهار طریق بردهاید» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون) را که استاد بیان کردند تجربه کردم.
این تجربه تزکیهام را در جلسه مطالعه گروهی فا به اشتراک گذاشتم. صبح روز بعد، تمرینکنندهای به من گفت: «حتی حالا هم میتوانم احساس کنم لحن صحبتت مملو از نیکخواهی و آرامش است و باعث میشود مردم احساس صمیمیت و راحتی کنند، گویی تمام ذهن و بدنت در پرتوهای درخشان دافا غوطهور شده است. این باعث میشود ذهن و بدن من هم احساس بسیار شگفتانگیزی داشته باشد.»
سطح دیگری از درک درباره نیکخواهی واقعی و اهریمن
روزی درحال ازبر کردن فا بودم و مدام از اصول فا، برای نگاه کردن به دیگران استفاده میکردم. فکر میکردم این بخش از فا چیزیست که فلان تمرینکننده باید به آن توجه کند، و بخش دیگری از فا چیزی است که تمرینکننده دیگر باید به آن دست یابد. فکر میکردم وقتی میتوانم کاستیهای سایر تمرینکنندگان را ببینم، فا را بهتر درک میکنم. بنابراین پیوسته سایر تمرینکنندگان را براساس فا قضاوت میکردم. در همان لحظه، گویی دیدم که یک اهریمن از روحم بیرون میآید. این نوع اهریمن شبیه نخ بود که از عمق روحم بیرون میآمد. ناگهان ذهنم شفاف شد و آن را شناختم و تشخیصش دادم. منشأ این اهریمن از عقاید و تصورات بشریای بود که در طول زندگیهای بسیارم شکل گرفته بود، و از خودمحوری و خودخواهیها در کیهان قدیم پدید آمده بود.
استاد باعث شدند مشکلم را بفهمم و توانستم بین نیکخواهی و اهریمن تمایز قائل شوم. وقتی همیشه به کاستیهای سایر تمرینکنندگان در تزکیهشان فکر میکنم، درواقع این سرشت اهریمنی من است. باید شیطان را در اعماق روحم تشخیص دهم و از آن متمایز شوم. در ظاهر، به نظر میرسد که این به نفع سایر تمرینکنندگان است، اما در پشت آن، سرشت اهریمنی من نهفته است. فرقی نمیکند که فکر کنم به نفع طرف مقابل به چیزی اشاره میکنم، آن شخص نمیتواند نیکخواهی مرا احساس کند و حتی به این طریق، اختلاف را تشدید میکنم. این دافا است که واقعاً میتواند هر چیزی را که درست نیست، اصلاح کند و قلب مردم را تغییر دهد. فقط دافا و فقط استاد میتوانند ما را از این دریای رنج نجات دهند و به ما تمرینکنندگان کمک کنند تا بهخوبی با یکدیگر همکاری کنیم، تا بتوانیم مأموریت خود را برای کمک به استاد، در نجات مردم و انجام عهدهای ماقبلتاریخی خود تکمیل کنیم.
ازآنجاکه سطح تزکیهام محدود است، لطفاً اگر جایی نیاز به اصلاح است، بیان کنید.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.