(Minghui.org) من خانمی از منطقهای روستایی هستم که فالون دافا را تمرین میکنم. درحالحاضر 77ساله هستم. مایلم تجربه شگفتانگیزم را دراینباره با شما بهاشتراک بگذارم که چگونه تمرین دافا را شروع کردم.
در سال نو چینی 2008 ، یک روز صبح، حدود ساعت 5 کتابی را دیدم به بلندی یک شخص که نوری طلایی را تا فاصله 20 متر پخش میکرد. آن داشت از من دور میشد. نمیدانستم چه نوع کتابی است. آنگاه، در روزی دیگر، کسی یک آویز به من داد که رویش نوشته شده بود: «فالون دافا خوب است.» آن موقع متوجه شدم که آن کتاب جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، بود.
چند هفته بعد، همسایهای که به سرطان مبتلا شده بود، به خانهام آمد. او گفت کسی کتابی به او داده و به او گفته که این کتاب میتواند زندگیاش را نجات دهد. پرسیدم که آیا میتوانم نگاهی به آن بیندازم. پس از دیدن کتاب، صرفاً آن را به او برگرداندم، که احتمالاً ناشی از کیفیت روشنبینی ضعیفم بود.
چند روز بعد، صدایی را نزدیک گوشم شنیدم که میگفت: «برو و کتاب جوآن فالون را بگیر. دیگر بیشتر از این وقت را تلف نکن!» بنابراین، کتاب را دوباره قرض گرفتم و شروع به خواندنش کردم. فقط فا را مطالعه میکردم و هیچچیز درباره تمرینهای فالون دافا نمیدانستم. پس از مطالعه فا برای کمی بیش از شش ماه، هر موقع فرصتی پیدا میکردم بیرون میرفتم تا با مردم درباره زیباییهای فالون دافا صحبت کنم.
یک سال بعد، با یک تمرینکننده دافا آشنا و متوجه شدم تمرینهایی نیز هست که تمرینکنندگان انجام میدهند. این تمرینکننده یک ویدئو از آموزش تمرینات توسط استاد را به من داد. با تماشای ویدئو، نحوه انجام تمرینات را یاد گرفتم.
شکمم بهمدت دو سه ماه نفخ داشت، و پاهایم چند روز درد میکرد. استاد با دیدن اینکه در تزکیه پیشرفت ندارم، در گوشم گفتند: «اینهمه کار برای تو انجام شده، و هنوز به درون نگاه نمیکنی.» استاد حقیقتاً به تمرینکنندگان یاد میدهند که چگونه تزکیه کنند.
یک درخت دوازدهمتری بدون ایجاد خطر افتاد
حیاط کوچک من دوازده متر مربع است. در آن، درختی 60 یا 70ساله بهطول بیش از 12 متر وجود داشت که ریشههایش خشک شده بود. حیاط را خانههایی محصور کردهاند، و همه ما نگران بودیم که روزی این درخت خواهد افتاد.
مردی آمد و گفت که میتواند درخت را مجانی قطع کند. او پس از بررسی آن درخت، واقعاً آن را میخواست، اما نهایتاً گفت که جای امنی برای قطع کردن آن وجود ندارد. درخت بسیار بلند بود و بدون توجه به اینکه در کدام جهت میافتاد، میتوانست خانهها را بهطور بدی خراب کند. همه همسایگان درباره آن صحبت میکردند، و نگران بودند که اگر درخت بیفتد فاجعهای رخ دهد.
یک روز در سال 2019، حدود ساعت 4 صبح، صدای «بوم» بلندی را شنیدم. بلند شدم و بیرون رفتم تا ببینم چه خبر است. درخت بهسمت درِ اصلی شکسته قدیمی در حیاط، به زمین افتاده بود و هیچ خسارتی به بار نیاورده بود. فقط چند کاشی سقف جابهجا شد. همه همسایهها به من گفتند: «حتماً کارهای خوب بسیاری انجام دادهای. این باورکردنی نیست!» یک دبیر سابق حزب در روستا گفت که موجودات الهی به من کمک میکنند. میدانستم این استاد بودند که کمک کردند درخت ایمن به زمین بیافتد.
استاد عمر شوهرم را سه سال طولانی کردند
شوهرم در سال 2014، تحت سه عمل جراحی سرطان روده بزرگ قرار گرفت. او باور داشت که دافا خوب است. پس از جراحی سوم، پزشک پرسید که حالش چطور است. او پاسخ داد، «عالیست!» به نظر پزشک این باورکردنی نبود. او پس از ترخیص و بازگشت به خانه، برای استاد فوراً عود روشن کرد. مطالعه فا را نیز شروع کرد و گهگاه تمرینها را نیز انجام میداد.
استاد عمر شوهرم را سه سال طولانی کردند. قبل از مرگش، به او گفتم که عبارت «فالون دافا خوب است» را تکرار کند. او دیگر قدرت تکلم نداشت، اما دستش با حالت ریتمیک حرکت میکرد. از او پرسیدم: «آیا درحال تکرار "فالون دافا خوب است" هستی؟» او سرش را بهعلامت تأیید تکان داد و آنگاه در آرامش درگذشت.
در پنجمین روز درگذشت شوهرم، در روشنایی روز، ستونی از دود سفید به بزرگی یک میز گرد را در حیاط خانهام دیدم که بهصورت مورب و با سرعت زیاد، بهسمت شمال پرتاب میشد. سه روز بعد، شوهرم را دیدم که روی یک پل آسمانی با گلها و منظرهای زیبا ایستاده بود. شوهرم در آسمان در انتظار استاد بود تا نظم و ترتیب نهایی را برای او بدهند.
استاد خرد نوهام را باز کردند
نوهام در دبیرستان تحصیل میکرد، طی مدت کوتاهی، نمراتش در کلاس افت کرد. او به خانه آمد و به من گفت: «من یکی از ضعیفترین شاگردان در کلاس هستم. نگرانم که نتوانم به کالج بروم.» او بسیار ناامید شده بود. به او گفتم که عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار، و از استاد خواهش کند که خردش را باز کنند. سپس کتاب جوآن فالون را به او دادم.
استاد واقعاً خرد نوهام را باز کردند. او از دبیرستان فارغالتحصیل شد، در یک دانشگاه معتبر پذیرفته شد، و اخیراً تحصیلات فوقلیسانس خود را با موفقیت بهپایان رساند. پس از فارغالتحصیلی، در یک شهر بزرگ، شروع به کار کرد. یک سال بعد، با یکی از همکلاسیهای دانشگاهش ازدواج کرد. تحصیل، استخدام و ازدواجش آرام و خوب پیش رفت، و دوستان و خویشاوندانمان به او رشک میبردند. این برکتی بود که او از ایمان به استاد و دافا بهدست آورده بود.
ورود بهموقع تاکسی موتورسیکلت الکتریکی
یک بار به فروشگاه رفتم تا حقیقت را روشن کنم، و مردی را دیدم که مأمور پلیس لباسشخصی بود. او مرا دنبال کرد. فروشگاه را ترک کردم و از پلی که حدود 100 متر طول داشت عبور کردم، سپس در مغازهای نشستم.
یک خودرو پلیس آمد. وقتی بلند شدم که آنجا را ترک کنم، این خودرو مرا دنبال کرد و مردی سرش را از خودرو بیرون آورده بود و به من نگاه میکرد. درست پس از آن، یک تاکسی موتورسیکلت الکتریکی در جاده مزرعه روستایی بود که فوراً سوارش شدم و آنجا را ترک کردم. خودرو پلیس نمیتوانست دنبالم بیاید، زیرا جاده خیلی باریک بود.
استاد این محنت را برایم حلوفصل کردند و مانع شدند که پلیس علیه دافا مرتکب جرم شود.
استاد به من خرد دادند تا حقیقت را روشن کنم
یک بار برای مردی در روستایمان که در خارج از کشور بوده، حقیقت را روشن کردم. او با صدایی آزرده گفت: «فالون دافا مخالف ح.ک.چ (حزب کمونیست چین) است.»
پاسخ دادم: «ح.ک.چ میلیونها پلیس مسلح و سرباز دارد. آیا فالون دافا قدرت جنگ علیه آنها را دارد؟ اما آسمان میخواهد حزب را ازبین ببرد، چون ح.ک.چ کارهای بد بسیاری انجام داده است. او 80میلیون نفر مردم را در زمان صلح کشته است. اگر از ح.ک.چ خارج شوی، دیگر با آن ارتباطی نداری. وقتی آسمان آن را نابود میکند، شما در امان خواهی بود.» او متوجه شد که آسمان میخواهد ح.ک.چ را ازبین ببرد و تمرینکنندگان دافا فقط به مردم میگویند که چگونه ایمن بمانند و درگیر سیاست نشوند. بنابراین موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود و از من هم تشکر کرد.
به او گفتم: «باید از استاد دافا تشکر کنی! این استاد هستند که میخواهند مردم ارزشمند چین را نجات دهند.»
او پاسخ داد: «متشکرم استاد!»
به مردم میگویم که تکرار صمیمانه عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» میتواند آنها را ایمن نگه دارد. برخی میگویند: «علم بسیار پیشرفته است و باید به علم باور داشته باشیم.» بنابراین به آنها میگویم: «علم نمیتواند جلو ویروسها را بگیرد. علم نمیتواند جلو فجایع و بلایا را بگیرد. ماسکها فقط جلو خاک را میگیرند. موجودات ذیشعور معنویترین مخلوقات عالم هستند، و همه ما میخواهیم در امن و امان بمانیم.» سپس از فرصت استفاده میکنم تا حقیقت را روشن کنم و از آنها بخواهم از ح.ک.چ و سازمان جوانان آن خارج شوند.
تجربیات بالا حاصل سفر تزکیهام بوده است. هر چیزی با مراقبت و توجه استاد در آمیخته است. فقط با تزکیه واقعی بهطور کوشا میتوانم شایسته نیکخواهی استاد باشم.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه