(Minghui.org) ازآنجاکه در لولهکشی و برقکاری مهارت دارم، یک تیم تعمیر و نگهداری متشکل از دوستان و تمرینکنندگان تشکیل دادم و شروع به جستجوی مشتری کردیم. هدف ما کسب درآمد زیاد نبود، بلکه کمک به دیگران و اطلاعرسانی درباره فالون دافا و آزار و اذیت مداوم علیه آنها بود.
ما برای مردی کار میکردیم که دبیر کمیته حزب کمونیست شهرستان بود و بعداً بهعنوان مدیر به شهرستان منتقل شد. پس از اتمام کارمان، درباره فالون دافا و آزار و شکنجه به او و خانوادهاش گفتیم. اگرچه او این موضوع را تصدیق کرد، اما وقتی از او خواستیم که حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را ترک کند، تردید داشت.
او گفت: «خانواده من در سیستم ح.ک.چ کار میکنند و از آن حقوق میگیرند. بدون آن، ما زنده نمیماندیم.»
من و سایر تمرینکنندگان درباره وضعیتش تبادلنظر کردیم و تصمیم گرفتیم افکار درست بفرستیم تا عناصر بد پشت سر او و خانوادهاش را از بین ببریم.
وقتی فاکتور را آماده کردم، ۵۰۰ یوان از هزینههای نیروی کار کسر کردم و فقط هزینه مواد را از او گرفتم و او بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. مزایای ترک ح.ک.چ را برایش توضیح دادم و تأکید کردم که این کار بهصورت نمادین باعث قطع ارتباط با ح.ک.چ میشود. پیشنهاد دادم که هنگام ترک حزب بهصورت آنلاین، بهعنوان شاهد پیشش باشم و کمکش کنم. به او اطمینان دادم که این کار بیخطر است. این کار نگرانیهای او را کاهش داد و تمام خانوادهاش از ح.ک.چ کنارهگیری کردند.
تیم ما بهتدریج بزرگ شد و دامنه کارمان بهطور قابلتوجهی گسترش یافت. ما با تعمیرات کوچک برای محلهای کار و خانهها شروع کردیم و اکنون به شهرک صنعتی شهرستان خدمات ارائه میدهیم، به شرکتها در پروژههای پیمانکاریشان کمک میکنیم و به کارخانهها در حل نوسازیهای فنی، نصب تجهیزات و مسائل مربوط به نگهداری کمک میکنیم.
در مقطعی در تیممان، بیش از ۳۰ عضو داشتیم. هدف اصلی ما آگاهکردن مردم است و نه کسب درآمد زیاد. اعضای تیم ما با درنظر گرفتن این هدف، ازطریق کارمان با مردم تعامل میکنند، حقیقت را برای آنها روشن و به آنها کمک میکنند تا از ح.ک.چ کنارهگیری کنند.
در سالهای اخیر، بهدلایل زیر بهطور فزایندهای موفق شدهایم: اول، کیفیت کار ما از سایر تیمها برتر است. دوم، بر سر قیمت چانه نمیزنیم. و در آخر، که اهمیت بسیاری دارد، هنگام انجام کارمان منافع طرف مقابل را مقدم بر منافع خود قرار میدهیم. گاهی اوقات وقتی در خیابان هستم، افرادی که مرا میشناسند، مرا «شخصی خوب» میخوانند، زیرا میدانند که فالون دافا را تمرین میکنم.
وقتی تیم ما بزرگتر شد، نیاز به استخدام یک سرپرست تیم برای مدیریت کارگران داشتیم. شخصی مردی به نام دِنگ را که یک مسئول روستایی در حومه شهر بود، معرفی کرد. او بسیار کاریزماتیک بود و بیش از یک سال، برای من کار کرد. درباره فالون دافا به دِنگ گفتم و به او کمک کردم از حزب کمونیست چین خارج شود.
خانوادهاش زمانی بسیار ثروتمند بودند، اما پسرش به قمار آنلاین معتاد شد و بدهی زیادی بالا آورد. او پس از اینکه با تمام پساندازی که در طول سالها جمع کرده بود، بدهیهای قمار پسرش را پرداخت کرد هنوز ۸۰۰هزار یوان بدهکار بود. این زوج چارهای جز جستجوی کار نداشتند تا بتوانند به پسرشان در پرداخت بدهیهایش کمک کنند.
به این زوج، تعداد زیادی کتابچه روشنگری حقیقت دادم که پس از خواندن آنها بسیار بهره بردند. پسرشان بهعنوان سرآشپز در یک رستوران، شغل پردرآمدی پیدا کرد که درآمد ماهانه خانواده را به نزدیک به 20هزار یوان رساند. دِنگ افرادی را از روستای خود برای کار در تیم ما آورد و درباره فالون دافا و اینکه چگونه از آن بهرهمند شده است، به آنها گفت.
دبیر شعبه ح.ک.چ روستا اخیراً از او دعوت کرد تا در جلسه جدید ساختوساز روستایی در روستا شرکت کند. او در این جلسه صحبت کرد و گفت: «رئیس فعلی من (به من اشاره کرد) تمرینکننده فالون دافاست. او فرد خوبی است و کارش را بهخوبی انجام میدهد. اگر همه شما کارها را براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری انجام دهید، میتوانید منطقه روستایی جدید را بهدرستی بسازید. مشکل این است که همه شما درگیر نوعی عمل کلاهبرداری هستید و بودجه دولتی را اختلاس کردهاید.» او در ادامه، از مقامات روستا انتقاد کرد.
روز بعد درباره این موضوع به کارگران گفت و من خوشحال شدم که او میداند دافا چیست. سخنانش در آن جلسه نشان میدهد که او یاد گرفته است چطور درست را از نادرست و خوب را از بد تشخیص دهد.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.