برای نجات مردم از افکار درست استفاده کنید
در سالهای اخیر، بعضی از مریدان دافای خارج از چین، با آرزوی روشنگری واقعیتها، وبسایتها و فرومهایی مختص افراد عادی بر روی اینترنت ایجاد کرده، و یا سازمانهایی را در اجتماع عادی به ثبت رساندهاند. منظور اولیه این بود که با استفاده از ابزار افراد عادی، واقعیتها را روشن کرده و مردم را نجات دهند. اما در موارد بسیاری، به این علت که نتوانستند بر روی پیمودن آن مسیر به شکلی صحیح و کامل، تلاش محکمی صرف کنند، نتیجهی واقعی با نجات مردم بسیار فاصله داشت. به عبارت دیگر، نه تنها این قالبها به طور واقعی برای روشنگری واقعیتها مورد استفاده قرار نگرفتند، بلکه در عوض مکانی برای جمع شدن بعضی از تمرینکنندگانِ (داخل و خارج از چین) شدند تا وابستگیها و ذهنیتهای بشری خود را آزاد گذاشته و ارضا کنند. بعضی از تمرینکنندگانی که فا را به طور عمیق مطالعه نمیکردند و درک نمیکردند که چگونه باید تزکیه کرد و یا با شوق و علاقه به وابستگیهای بشری فراوان خود میچسبیدند، در حالی که کارهای افراد عادی را انجام میدادند خود را افرادی عادی در نظر گرفتند و در پی شهرت و در طلب وابستگیهای احساسی بودند. آنها موانع بسیار زیادی در تزکیهی خودشان تجربه کردند، شدیداً با تزکیهی تمرینکنندگان مداخله کردند، تمرینکنندگان جدید و افراد عادی را به گمراهی کشاندند و حتی تأثیر تضعیف فا را داشتهاند.
بگذارید مثالی از این مورد بزنم. فرومی به نام "فروم دانشگاه چین آینده" وجود دارد، که مخاطب مورد نظر اولیهاش بهطور کلی اجتماع است، اما نهایتاً جمع کثیری از مخاطبان آن را تمرینکنندگان فالون گونگ تشکیل دادهاند. این فروم عملاً و به شکلی علنی فالون گونگ را "فالون گونگ ذهن" نامید. وقتی تمرینکنندگان تذکر دادند که این عمل تضعیف فا است، پاسخی که دریافت کردند این بود، "اگر شما به "فالون گونگ ذهن" عملی از تضعیف کردن فا میگویید، آیا منظورتان این است که فالون گونگ متدی نیست که شینشینگ را تزکیه کند؟ پس واقعاً چه کسی در حال تضعیف فا است"؟ صرفنظر از منظور اولیه، این نوع از استدلال فریبکارانه و مغالطهآمیز تقریباً با ادبیات مغزشویی مورد استفاده در اردوگاههای کار اجباری چین و مراکز شستشوی مغزی برابری میکند. این وبسایت از قرار معلوم، تزکیهکنندگان داخل فروم و تزکیهکنندگان جدید و فعالان دموکراسی غیرتزکیهکننده را به وارد شدن در "مباحثات" نکته به نکته دربارهی متن اصلی "فالون گونگ" هدایت میکرد، و این کار را به طریقی انجام میداد که با آن رفتاری مشابه فلسفه و پژوهشهای افراد عادی صورت میگرفت. علاوه بر این، بعضی از تمثیلهایی که در آن روند استفاده میشدند، در همان حال که سعی در نمایش سخنوری نویسندگان داشت، تأثیری مخرب داشته است. اگرچه اکثریت آنهایی که وقت بسیار زیادی را در آن وبسایت صرف میکردند قویاً خود را تزکیهکنندهی فالون گونگ میدانند، آنها نتوانستهاند به این پدیدهها با افکار درست نگاه کنند، نگرششان دربارهی بسیاری از موضوعات ظاهراً صحیح بوده ولی در واقع صحیح نبوده است، و آنها از نقطهنظر حفاظت از خود و محفل کوچک افرادشان به مسائل نگاه کردهاند.
این نمونهای از تضعیف فا و مداخلهی شدید با تزکیهی تمرینکنندگان است. نکتهی تأسفبار این است که تزکیهی اصلاح فا به این مرحله رسیده است، اما جدای از "تالار گفتگوی چینگشین" که بسته شده است، بعضی از وبسایتهای رسانهای که تمرینکنندگان در راهاندازی و ادارهی آنها شرکت کردهاند هنوز مطالبی از این قبیل افراد و کارها را کپی و ترویج میکنند. تزکیهکنندگان واقعاً نمیتوانند چیزهایی را که به آنها علاقمند هستند، وابستگیهای بشری، و سرشت اهریمنی را آزاد گذارند و آنها را ارضا کنند. وگرنه، نه تنها تأثیری منفی خواهد داشت، بلکه میدانی سیاه تولیده کرده و مأموران مخفی اهریمنی پوسیده را به خود میکشاند.
وقتی پروژههایی که به منظور روشنگری واقعیتها برای افراد عادی هستند پروژههایی میشوند که تمرکزشان بر مریدان دافا است، اگر عمیقاً به دنبال علل ریشهای بگردیم، یکی از چنین علتهای ریشهای این است که وقتی افراد متوجه سختیها میشوند به جلو پیش نمیروند، و این ذهنیت مریدان دافا را که "انجام آن سخت است، اما میتوان آن را انجام داد" در خدمت هدف نجات مردم به کار نمیگیرند. به جای اینکه آنها با سختیهای تزکیه با افکار درست روبرو شوند، به متدهایی وابسته شدند که خودشان "بنا" کرده بودند، به فرومی وابسته شدند که آن متد برای وابستگیهای بشری آنها، برای ذهنیت خودنماییشان، و برای علاقمندیشان به چیزهایی خاص پدید آورده بود؛ و فراموش کردهاند که مریدان دافا باید به طور پیوسته خود را در تزکیه رشد دهند، و مسئولیتی که برای نجات مردم دارند را نیز از یاد بردهاند.
همگی میدانیم که در طی دورهی پایان دارما، ذهن بشر منحرف شده است، مردم عادی در طلب شهرت، علاقهی شخصی، و امیال گوناگون گم شدهاند، و بسیار سخت است که واقعیتها را روشن کرده و مردم را نجات داد. فقط هنگامی که مریدان دافای دورهی اصلاح فا به طور پیوسته در تزکیه از ذهنیتهای بشری خود رها شوند، به طور پیوسته در تزکیه نیکخواهی را رشد دهند، هنگام ملاحظهی مسائل، خود را در موقعیت دیگران قرار دهند، گرههای موجود در ذهن افراد عادی را درک کنند، و با توجه و تمرکز واقعیتها را روشن کنند، [فقط آنگاه] میتوانند مه گمراه کننده را پراکنده کرده، حقیقتاً واقعیتها را به روشنی توضیح داده، و بدین ترتیب مردم را نجات دهند. روند نجات مردم روندی از تزکیهی خود نیز هست. در طی روند نجات مردم، مشکلات و محنتهایی وجود خواهد داشت. این لازم میداند که ما به طور پیوسته از خودمان بگذریم. فقط هنگامی که کارها با تزکیهی خوب خودمان همراه باشند، خرد حاصل از فا میتواند ظاهر شده و موجودات خدایی صالح در بعدهای دیگر ما را یاری خواهند کرد، که همهی اینها در این متجلی میشود که کارها را شروع کرده و در اجتماع بنیانی را بنا میکنیم.
برعکس، اگر فردی به محض روبرو شدن با مشکلات از شیوهی بشری کمک و حمایت خواستن در بین تمرینکنندگان استفاده کند، و یا به طور عمد یا غیرعمد پروژههایی را که در آغاز افراد عادی را به عنوان مخاطب درنظر داشتند به پروژههای تبدیل کند که تمرینکنندگان را هدف خود قرار میدهد، آنگاه در ظاهر ممکن است به نظر برسد که آن شاد و مفرح بوده و استقبال کاملاً خوبی از آن صورت گرفته است، اما در واقع با مبانی روشنگری واقعیتها و نجات مردم در مغایرت است، و این صرفاً "کار انجام دادن به منظور کار انجام دادن" و "کار انجام دادن به منظور ارضا کردن خود" است. از نقطه نظر تزکیه، این فرار از آزمایشها و محنتهای مسیر تزکیه است. ممکن است مثل یک میانبر به نظر برسد، اما فرد نمیتواند از طریق آن خود را رشد دهد و ممکن است حتی به آن وابستهتر شود. بعضی از افراد درگیر، نه تنها نمیدانند که باید بر روی اشتباهاتی که مرتکب شدهاند تأمل کنند، بلکه حتی این چیزها را دستاوردهای خود در نظر میگیرند. آنها وقت و انرژی تمرینکنندگان را هدر دادهاند، و با این حال فکر میکنند که در حال انجام کارهای خوبی بودهاند. بعضی پروژههای اینترنتی نیز هستند که گروهی از تمرینکنندگانی را که وابستگیهای مشابهی دارند جمع کردهاند، که در آنجا دستههایی را شکل داده و مقالههایی مینویسند تا احساسات بشری عادیشان را ابراز کنند. آنها کار خود را در مقام روشنگری واقعیتها و نجات مردم میبینند، اما در واقع به شکلی منفی در حال تأثیرگذاری بر یکدیگر هستند، به تملق از یکدیگر میپردازند، وابستگیهایشان را گسترش داده و ذهنیتهای بشری خود را بیرون میریزند. وقتی آن وبسایت بسته شد، نه تنها درون خود را جستجو نکردند، بلکه با غم و اندوه از هم خداحافظی کردند، عمدتاً وضعیتِ "پیوسته غم و اندوه عمیق با خود داشتن" را به نمایش گذاشتند، و تلاش کردند تا به طریقی یک راهی بیایند تا دستهی خود را برای "اجماع دوباره" به وبسایتهای دیگری منتقل کنند. این کار از پایه و اساس تزکیه و نجات مردم بسیار دور است.
هر مرید دافا با بدن کیهانی خود در تناظر است و مأموریت نجات موجودات ذیشعور در ناحیهی معینی را به دوش میکشد. زمان برای نجات مردم، اندک است. هر فعالیت و هر پروژهای که انجام میدهیم باید به طور محکم بر نجات مردم استوار باشد، و واقعاً نقش نجات مردم را ایفا کند. آزاد گذاشتن و ارضا کردن وابستگیها و تفکر بشریتان را ادامه ندهید. فرصت تقدیری تا ابد صبر نخواهد کرد. باید سریعاً یاد بگیریم که چگونه واقعاً نسبت به خودمان مسئول باشیم، واقعاً نسبت به موجودات ذیشعورمان مسئول باشیم، و نسبت به اعتباربخشیدن به فا مسئول باشیم. بیایید سریعاً به صورت یک بدن کامل رشد کنیم، و بیایید با ذهنی واحد، با هم کار کنیم تا به شکلی محکم و استوار افراد بیشتر و بیشتری را نجات دهیم.
مرید دافایی در آمریکای شمالی
پاکسازی
یادداشت: دو دلیل وجود دارد که چرا در تمام مدت هیچچیزی دربارهی این موضوعات نگفتهام. اولین دلیل این است که میخواستم شاگردانمان خودشان شخصاً تا مرحلهی بلوغ تزکیه کنند، تا همانطور که تا مرحلهی بالغ شدن به تزکیه کردن میپردازند خودشان این مشکلات را ببینند، و اینکه خودشان از میان آنها بگذرند. دومین دلیل این است که [میخواستم] ببینم آنهایی که امور را سازماندهی کردند تا چه حد منحرف میشدند. فقط زمانی میخواستم صحبت کنم که وابستگیهای بشری بهطور کامل خودشان را نشان داده باشند. حالا که مشکل را دیدهاید، چند کلمه میگویم.
هدف برخی از فعالیتها و پروژههایی که شاگردانمان اجرا میکنند، این است که مردم را نجات داده و به استاد کمک کند فا را اصلاح کند، اما بارها و بارها تنها مخاطب [آن پروژهها] شاگردان خودمان هستند، و این مسائل داخلی را بهوجود میآورد. ما نمیتوانیم اینطور ادامه دهیم. از یک نظر، آن تلاشها نمیتوانند مردم را نجات دهند، و دوم اینکه، آنها با تزکیهی شاگردان ما و نجات موجودات ذیشعور تداخل ایجاد میکنند. لااقل اینطور است که این تلاشها مقدار زیادی از نیروی انسانی را مصرف میکند. مریدان دافا باید به استاد کمک کنند فا را اصلاح کند، و شما نباید به این شکل منابع انسانیمان را مصرف کنید. اگر برخی از وبسایتهایی که توسط شاگردان اداره میشوند میتوانند تأثیر مثبتی [در] نجات موجودات ذیشعور داشته باشند، آنگاه باید به اجرای آنها ادامه دهید و بهشکلی سالم آن را انجام دهید. اما، اگر نتوانند این کار را انجام دهند، پس کاری نکنید که به مداخله منتهی شود. مخصوصاً پیشنهاد میکنم که تمام وبسایتهایی را که تعداد زیادی از شاگردان جدید و نیز آنهایی که فا را بهطور عمیق مطالعه نکردهاند یا آنهایی که وابستگیهای بشری قوی دارند را وامیدارد تا ملحق شوند، ببندید و تعطیل کنید. وبسایتهای افراد عادی، کارهای انجام شده توسط آنهایی که خود را بهعنوان ترویج دهندهی فعالیتهای خاصی بهنمایندگی از جانب دافا درنظر میگیرند، و فعالیتهای آنلاین توسط آن بهاصطلاح تمرینکنندگان، هیچ ارتباطی با اعتباربخشی مریدان دافا به فا ندارند. از امروز به بعد مریدان دافا نباید دیگر در آنها شرکت کنند، مخصوصاً فعالیتهایی که جهتگیری سیاسی دارند. سرنگون کردن حکچ شرور هدف تزکیه نیست. بلکه، برای مریدان دافا هدف نهایی در تزکیه این است که به کمال برسند. ما آزار و شکنجه را افشا میکنیم برای اینکه به مردم کمک کنیم که ماهیت شیطان را ببینند، و بدین طریق نجات یابند. متلاشی شدن حکچ شرور حکم آسمان و یک [امر] اجتنابناپذیر تاریخی است، و چیزی نیست که ارزش این را داشته باشد که مریدان دافا کارهایی را صرفاً برای پایان دادن به آن انجام دهند. افراد کمی بین شاگردان ما وجود دارند که، بهدلیل اینکه در اوایل وقتی در ابتدا به دافا نزدیک شدند برخی از یاوهها از سوی مردم عادی را باور کردند و متوجه نشدند که این موجودات خدایی بودند که درحال بررسی ذهن آنها بودند، مدت زیادی است که دربارهی تزکیهی انجام شده توسط مریدان دافا تردیدهایی را نگه داشتهاند. سالهای بسیار زیادی سپری شده است، اما هنوز هم با یک ذهنیت بشری به دافا نگاه میکنند و نمیتوانند وابستگیهای خود به امور سیاسی و قدرت و منافعی که ممکن است در آینده از این چیزها بهدست آید را رها کنند. زمان، خیلی زیاد منتظر شما بوده است. با وابستگیهای بشری ناخالص، کارهای دافا را انجام ندهید. تزکیهی مریدان دافا باوقار است. بدون توجه به اینکه ممکن است فکر کنید چقدر ذهنتان روشن است، واقعیت این است که تمامی درگیر شدن شما [در کارها] از این سرچشمه میگیرد که خردتان توسط وابستگی در طلب چیزی بودن، که از اوایل داشتهاید، تیره و مبهم شده است. گرچه به جایی که امروز هستید رسیدهاید، اما همیشه مایهی خندهی موجودات خدایی بودهاید. چقدر ناراحتکننده است که به دافا نزدیک شدهاید، اما نمیتوانید وارد شوید.
اجازه دهید به موضوع دیگری اشاره کنم. ذهن بشری ناپایدار است، بنابراین فکر نکنید که مردم عادی قرار است افکار درست داشته باشند. برخی از افراد عادی هستند که با اصول دافا موافق هستند، اما درواقع تزکیهای که برپایهی فا باشد را انجام ندادهاند. از طریق رسانهها حرفهای خود را در حمایت از مریدان دافا بیان کرده و با آزار و شکنجه مخالفت کردهاند، و این باعث شده که برخی از شاگردان، چنین افرادی را خارقالعاده درنظر بگیرند، و حتی با آنها مانند مریدان دافا برخورد کنند، و هیچ تمایزی بین این دو قائل نشوند. و بعد اینکه افراد حتی نادانتر دیگری وجود دارند که آنچه را که آن افراد میگویند بهعنوان فا درنظر میگیرند. با تمام این تملقگوییها، این افراد [عادی] نمیتوانند مشعوف نشوند و فراموش میکنند که چه کسی هستند، که پس از آن باعث میشود هرگونه وابستگی در آنها پدید آید. سپس اینقدر جرئت پیدا میکنند که هر چیزی بگویند یا هر کاری انجام دهند، حتی تا حدی که تزکیهی عادی و اعتباربخشی به فای مریدان دافا را مختل میکنند. حقیقت این است که، در این پدیده، این افراد عادی نمیتوانند کاملاً مقصر درنظر گرفته شوند. این افراد-- که با دافا همدلی داشتند-- توسط برخی از شاگردان ما که فاقد افکار درست هستند، غیرمنطقی هستند، و کارها را براساس فا انجام نمیدهند تباه شدهاند. از آنجا که کاری که ما انجام میدهیم برای این است که بهطور وسیعی موجودات ذیشعور را نجات دهیم، به مردم، بدون توجه به قالب فکریشان، باید فرصت نجات داده شود، و از اینرو، هر نوعی از افکار بشری بین شاگردان ما ظاهر میشود. من دربارهی تمام این مسائل حتی قبل از اینکه ارائهی فا را شروع کنم میدانستم. چیزی که برای شما کلیدی است این است که فا را زیاد مطالعه کنید. با مقدار زیاد مطالعهی فا، بهطور طبیعی افکار درست خواهید داشت و همانطور که به اعتباربخشی به فا میپردازید بهطور طبیعی کارها را براساس فا انجام خواهید داد. و فقط آنگاه مسیر درست را پیش خواهید گرفت. استاد نمیخواهد شما همیشه مسیر اشتباه را پیش بگیرید، چه رسد به اینکه بتواند تحمل کند که ببیند شما آزار و شکنجه میشوید. گاهی اوقات سختیهایی که متحمل میشوید واقعاً توسط وابستگیهای بشری آورده میشوند. وقتی وابستگیهای بشری شما قوی باشد و متوجه آن نشوید، عوامل نیروهای کهن از شیطان استفاده میکنند تا شما را بگیرند و برای آزار و شکنجه به اردوگاههای کار اجباری بفرستند.
پس از خواندن مقالهی این شاگرد، خواستم که چند کلمه بگویم تا به شما کمک کنم چیزها را پاکسازی کنید. پس از این، هنوز هم به خود شما بستگی دارد که مسیرتان را بهخوبی بپیمایید. وقتی همگی شما به بلوغ رسیده باشید، مرحلهی بعدی آغاز خواهد شد.
لی هنگجی
۶ آگوست ۲۰۰۹
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.